روزی که حاج احمد متوسلیان با کردستان وداع کرد
پس از کسب موفقیت های پی در پی حاج احمد و یارانش در غرب، محسن رضایی از او خواست تا تیپی را در جنوب تشکیل دهد.
بالاخره پس از انجام مراحل موردنظر و انتخاب افراد توسط حاج احمد برای انتقال به جنوب و تشکیل تیپ روز پنج شنبه بیست و چهارم دی ماه سال 1360، موعد سفر احمد متوسلیان و یارانش از مریوان و پاوه بود.
محشر عجیبی در مریوان به پا شده بودم. مردم شهر از شنیدن خبر عزیمت حاج احمد به جنوب، عمیقا ناراحت و ناراضی بودند. صبح روز حرکت حاج احمد جمع زیادی از اهالی مریوان جلوی مقر سپاه آمده و با اصرار و التماس عجیبی از حاج احمد یا به قول خودشان کاک احمد می خواستند که در مریوان بماند و به این سفر نرود.
حاجی که از دیدن بی قراری مردم، خودش هم به شدت متاثر شده بود، در حالی که گریه می کرد و اشکل می ریخت، به میانشان رفت و به زحمت آنها را آرام کرد.
سپس سخنرانی کوتاهی برای آنها کرد و گفت: مردم مریوان! همه شما عزیزان، از زن و مرد، خوهرها و برادرهای من هستین، هر جا که برم و هر جا که باشم، به یاد شما هستم. اگر به اختیار خودم بود، دوست داشتم همیشه در کن ار شما بمونم. اما به خاطر اطاعت از امر ولایت، ناچارم راهی این سفر بشم. با این حال، به شما قول می دهم که در اولین فرصت ممکن به خواست خدا به مریوان برگردم.
بدین ترتیب، حاج احمد و همراهانش در میان باران اشک بازماندگان و مردم شهر، مریوان را به سمت جنوب ترک کردند.
منبع: می خواهم با تو باشم/ خاطراتی از جاودیدالاثر
احمد متوسلیان/ به کوشش علی اکبری/ 1395