شب عمليات والفجر 1 من جزو نيروهاي غواصي بودم كه براي گرفتن سرپل از دشمن، بايد از اروند عبور مي كرديم و مي رفتيم به آن طرف آب.
خاطرات شهید علی اصغر سبزیکار؛ شب عبور از اروند

نوید شاهد: شب عمليات والفجر 1 من جزو نيروهاي غواصي بودم كه براي گرفتن سرپل از دشمن، بايد از اروند عبور مي كرديم و مي رفتيم به آن طرف آب.

در موج اول دو گروه از غواصان لشكر 11 امام رضا (ع ) و يك گروه ازغواصان لشكر سيد الشهدا (ع) تجهيز و آماده شدند.

وقتي نمازشان را خواندندو زيارت عاشورا و مراسم وداع نيز تمام شد، دستور حركت صادر شد.

آقاي مصباحي، سبزيكار و دو نفر از بچه هاي طرح عمليات هم آن جا بودند، آن شب علي رغم محاسبه هاي قبلي مشكلات زيادي وجود داشت.

شب طوفاني بود و اروند موج داشت، چون وضعيت اروند در حالت جزر بود و خلاف آن باد مي وزيد، موج هاي بزرگي به وجود مي آمد، باران هم مي باريد، هوا ابري و خيلي تاريك بود.

با توكل بر خدا حركت كرديم، قرار بود بعد از عبور از اروند، منطقه ي حاشيه ي اروند را پاكسازي كنيم تا در موج دوم نيروهاي گردان هاي پياده بتوانند با قايق وارد عمل شوند.

مسئول گروه ما شهيد پيله وران بود، زماني كه داخل آب شديم، بيسيم ايشان خراب شد و در نتيجه ارتباط با فرماندهي قطع شد.

طبق تدبير و تصميم فرماندهي لشكربرادر اسماعيل قاآني و مسئول اطلاعات و عمليات برادر سيد مجيد مصباحي، برادران علي اصغر سبزيكار، حسين توتون چي و مهدي احمدي خباز مأمور مي شوند تا همراه يك نفر سكاندار با قايق به سمت جزيره ام الرصاص حركت كنندكه وضعيت دقيق نيروهاي موج اول را به فرماندهي لشكر اعلام كنند . سكاندار در نقطه اي پهلو مي گيرد كه هنوز از نيروهاي عراقي پاك سازي كامل نشده بود.

قايق آنها لاي سيم هاي خاردار و موانع حاشيه اروندگير مي كند و با عراقي ها در گير مي شوند و در نهايت پس از درگيري مختصر اين عزيزان به شهادت مي رسند.

راوي: دكتر علي ساطعي، همرزم شهيد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده