سخنان جانسوز مادر شهید حدادیان در مورد شهادت فرزندش
مادر شهید محمد حسین حدادیان گفت: "انشاالله مسیری که محمد حسین رفت پر رهرو تر از گذشته باشد. خون شهید جوشان و زاینده است. علاوه بر اینکه حرکت میکند، افزون میشود. یک شهید هزاران شهید رویش دارد. انشاالله هر کدام از شما هزاران رویش داشته باشید و جوانان را جذب و همراه کنید و دیگرانی که در مسیر نیستند را به برکت خون شهدا جذب این راه کنید و به آقا بگویید محمد حسین در خانه دست روی سینه میگذاشت و میگفت: «حضرت آقا! من نوکر شما هستم. حضرت آقا! نمیگذارم شما غریب بمانید.»
همه دیدید که جنازه محمد حسین سوراخ سوراخ شده بود. من وقتی جنازه او را دیدم گفتم: «مادر اینها سیبل نداشتند که تو را چنین کردند.» به او گفتم: محمد جان من گاهی سر سجاده، زیارت عاشورا میخواندم و به امام حسین(ع) میگفتم دوست داشتم کربلا جای آن یار شما بودم که موقع نماز با بدنش جلوی تیرها را میگرفت و با سر و صورت و بدنم تیر را میگرفتم. مادر من ادعا را کردم ولی تو اقدام کردی و به این مقام رسیدی. خدایا شکرت. بچه من با صورتش همه تیرها را گرفته بود. روضه اربا اربا را به لطف خدا نشانم دادند.
جان ناقابل ما چه ارزشی دارد که فدای آقا نکنیم؟ محمد حسین، جانش را خرج کرد. وقتی با او وداع میکردم، کف دستم خون محمد بود، گفتم محمد هر وقت دست بلند کردم که بگویم «یا حسین!» دستم خالی بود ولی امروز که دست بلند کردم خون تو در دستانم بود. با خونی که از صورت تو گرفتم، میگویم: «یا حسین!» به لطف خدا این بچه من را سربلند کرد. خیلی با افتخار است که بچه 22 ساله بیاید اینجا و بگوید: «مامان! مهمترین چیز برای انسان اعتقاداتش است. دعا کن تا آخرین لحظه اعتقاداتمان را داشته و تثبیت کنیم.»"