شعرهایم پشت خاکریز ارزشهای دیروز قیچی شدهاند از هرسوی / کلمههایم یک به یک شهید میشوند
دوشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۲۲
پریشانم احمد
در محاصرهی بیت المقدس درد
در بارش تیر و ترکش دنیا طلبی
در بربارهی باورهای بی بازگشت
در این روزگار برزخی
تن سپردهام به اسارت ثانیههای کبود
شعرهایم پشت خاکریز ارزشهای دیروز
قیچی شدهاند از هرسوی
کلمههایم یک به یک شهید میشوند
مثل بچههای دبیرستانی گردان سلمان
لعنت به واژههای زیبای من
که نشستهاند روی خواب زیتونی سطرهای سپید
وقتی ناموس نارونهای شهر
در میدان مین هرزگی
از دست میشوند
وقتی فریب
چون پیچک پلید چرکابه چکانی
پیچیده بر روح و جان ما
چگونه از خیال بوسههای حوریان سخن ساز کنم
جهنم از ابرهای عقیم میبارد
مقدس ترین واژهها
پژواک میشود
از گلوی دشمن دروغ
در گوش خستهی خیابانهای تبزده
همه دشنه در آستین
دریدن دوستان را
دندان بر جگر میسائیم
جنون با لباس مبدل
در کوچه میدود
در بربارهی دوزخ
به انتظار اسارت
زنجیرهای نکبتمان را حلقه میکنیم
خستهام احمد
دوباره قرآن به نیزه رفت
دوباره علی تنها شد
قاری به غربت برد
قرابت سورههای قدسی را
در قلوب جماعت مسخ
کلمات من گیجند
موج انفجار گرفتهشان
به آیههای عینی زخم تن فرماندهان گردانهایت
قلب شهر زمینگیر شده
روی میدان مین زندگی
بیا احمد بیا
خط محاصرهی پلیدی بشکن
قُجهای پشت خاکریز طمع
دوباره شهید میشود
عباس شعف دوباره از مرگ برگشته
ترانهی خوش نعرههای مردانهات کجاست؟
با تازیانههای بی پروای کلامت
سطرهای مروت و عدالت را ردیف کن
روی خاک خستهی خرمشهر دلهای ما
بیا احمد
نام اعظم رهایی ما را بخوان
از خط آز
لشکر بنزها و ماشینهای لوکس
وجدان ما را زیر شنی نامریی خود له کرده اند
بیا دوباره خط شکن
آزاد کن روح دربند خستهی مرا
از جهنم این شهر پا به ماه
در بیت المقدس هزاربارهی نفاق...
نظر شما