بارش «باران ناگهان» بر خاطرات رزمندگان گیلان
برخی از خاطرات کتاب به همراه راویان آن عبارتند از: «کباب های نفتی/ بهرام رهبر»، «قوطی کنسرو/ ایرج شریعت»، «شهید نوجوان/ محمدفلاح جمشیدی»، «بیمارستان صحرایی/ صفا شیخی»، «آزادی خرمشهر/ اکبر کرمی»، «دست انداز/ غلامحسین عظیمی راد»، «نماز صبح/ حمیدرضا یکتاپرست»، «کربلایی دیگر/ هوشنگ فکوری»، «باران ناگهانی/ عین اله برجی»، «انتقال اسرا/ عباس امانی»، «کلک رشتی/ عباس زارع درخشان»، «گمشده/ رحمان آقایی نژاد»، «مرخصی آخر/ محمد خوشه چین»، «سقوط پایگاه/ احمد احمدی»، «حمله هوایی/ حشمت اسماعیل زاده»، «»، «عملیات رمضان/ ابوطالب ملایی»، «حملات شیمیایی/ عیس شیردل پور»، «دفاع از قله/ سید خلیل پوراشرفی»، «شهید اشتباهی/ حسین حسن نژاد»، «آماده شهادت/ رسول ماهرویان».
نویسنده کتاب در پیشگفتار یکی از دلایل نگارش «باران ناگهان» را آشنا کردن کودکان ایرانی با اسطوره های این سرزمین عنوان کرده و نوشته است:
«حتی اگر نخراشیده باشد روحت را کبودی این آزردگی بر خاطرت نمایان است. حتی اگر روبروی تاریخ نایستاده باشی و جز در گوشه سرخی از آن سینه چسبانده باشی به ضریح خاطرات زخمی ات باز رخوت طعنه های درشتی بر جانت طعنه می زند.
و حالا تویی که دشوار نفس می کشی در هوایی که حتی جنس سرب های آن فرق می کند. و حالا منی که می خواهم تو را ترجمه کنم برای کودکان سرزمینم. چه زبان غریبی دارد این غربت که سنگین نشسته است میان کلماتمان. ترا باید سرود به زبان اطلسی تا نسل یاس ها فراموشت نکنند. مدیونیم ما اگر از یاد برده باشیم چه بر سرنوشت پدران ما گذشته است.
مشمول شماتت کودکان خودیم اگر چیزی از اسطوره های سرزمینشان نشانشان نداده باشیم. ما یک تنیم که تازیانه خورده ایم.»
چاپ اول کتاب «باران ناگهان» نوشته جمشید عباسی در 119 صفحه و بهای 8 هزار تومان از سوی نشر «صریر» در سال 1396 منتشر شده است.