ششم آذر، سالگرد شهادت اولین شهید آزاده و جانباز کشور شهید «بهروز ترکاشوند»
به گزارش نوید شاهد؛ شهید آزاده و جانباز کشور «بهروز ترکاشوند»، یکم فروردین 1347، در شهرستان اراک متولد شد. پدرش علیمحمد در ژاندارمری کار میکرد. به دلیل شغل نظامی پدر، خانواده ترکاشوند همواره در سفر به شهرهای مختلف کشور بودند. بعد از تولد بهروز و اقامتی موقت در شهر اراک، خانواده عزم رفتن به قم کرد و بعد از کلی جابهجایی، پدر خانواده به شهرستان ورامین رفت و ساکن آنجا شد. بهروز تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. شاگرد تعمیرگاه خودرو بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و به اسارت درآمد. سرانجام ششم آذر 1369، در ورامین بر اثر عوارض ناشی از دوران اسارت به شهادت رسید. پیکر وی در حسین رضای شهرستان ورامین به خاک سپرده شد.
بهزاد ترکاشوند، جانباز دفاع مقدس و برادر این شهید گرامی به مناسبت بیستوهشتمین سالگرد شهادت برادر، گفتگویی با نوید شاهد داشت.
برادر شهید درباره فعالیتهای او گفت: بهروز از همان دوران کودکی شخصیت مردانه و استقلال طلبی داشت. دوست داشت دستش در جیب خودش باشد و خودش خرجش را دربیاورد. کانال سازی، فروختن روزنامه، شاگردی تعمیرگاه خودرو و غیره کارهایی بود که او انجام داد و گاهی کمک حال پدر شد مخصوصا در خرید جهیزیه خواهر. او از این حس مردانه، احساس خوشحالی و غرور میکرد.
وی درباه فعالیتهای شهید ترکاشوند در زمان انقلاب گفت: بهروز کار و
درس را همزمان باهم میخواند که روزهای پرتنش انقلاب فرارسید. بهروز حدودا 12 ساله
بود که این روزها را تجربه میکرد. کودکی
با جثهای کوچک و ضعیف بود که میخواست در فعالیتهای انقلابی شرکت کند. خانوادهام
خیلی نگران بهروز بودند. او هنوز در سنی نبود که بتواند از خودش دفاع کند.
بهروز، «شکارچی تانکها»
بهزاد ترکاشوند بیان کرد: ما سه برادر بودیم و همراه پدرمان، در زمان جنگ حضوری فعال در جبههها داشتیم اما بهروز با دیگر برادرها کمی فرق داشت. شجاعت، رشادت، صبر و استقامت او مثال زدنی بود. همین شجاعتش او را تبدیل به «شکارچی تانکها» کرد. قبل از اینکه عملیات والفجر8 شروع شود، بهروز دست به رشادتی میزند که زبانزد همه در منطقه میشود. درگیری بین نیروهای ایرانی و عراقی اتفاق میافتد و نیروهای ایرانی شرایط سختی را تحمل میکنند. بهروز تصمیمش را میگیرد، آرپیجی روی شانههایش میگذارد و شروع به پیشروی میکند، جلو میرود و شروع به زدن تانکهای دشمن میکند و یکی در میان تانکهای عراقیها را منهدم میکند. او حتی به تانکهای شلیک شده هم آرپیجی میزد و وقتی دوستان دلیل این کار را میپرسند، توضیح میدهد که در این تانکها عراقیها هستند و من به کسانی که قصد کشتن بچههای ایرانی را داشته باشند، شلیک میکنم تا کاملا از بین بروند. در ادامه عملیات والفجر۸ شروع میشود. مأموریت شهید ترکاشوند این است که در نزدیکی پل کارخانه نمک تانکهای عراقی را شکار کند. شروع به زدن آرپیجی میکند. چند تانک را میزند که یک خمپاره زمانی به بالای سرش میخورد و از ناحیه سر و کتف مجروح میشود. آن روز، روز سختی برای بچههای ایرانی بود و تعداد زیادی از رزمندگان در آن روز به شهادت میرسند.
فصل اسارت
این برادر شهید، ماجرای اسارت بهروز را تعریف کرد و گفت: بعد از
مجروحیتش از طریق لشکر 10 سیدالشهدا(ع)
اعزام میشود. رزمندگان هنوز در غرب کشور با بعثیها در جدال و نبردند. عراق یک
عملیات زیگزاگی به سمت فکه میکند و به سرعت به سمت فکه میآید. آنجا چند گردان از
لشکر 10 وارد صحنه میشوند. اولین
گردان به نام حضرت علی اصغر(ع) که خط شکنانی به فرماندهی حاج اسکندرلو بودند به دل
دشمن میزنند. بهروز هم در این گردان است و پا به پای دیگر بچهها پیش میرود. در
منطقهای به صورت نعل اسبی حرکت میکنند که عراق حملات سنگینی را ترتیب میدهد و
به شدت به بچهها حمله میکند. شهید ترکاشوند دوباره از همان ناحیه دست و صورت
مجروح میشود. رزمندگان مجبور میشوند20 روز را در زمینهای داغ آنجا بمانند.
بعضی از بچهها در این مدت شهید می شوند. بهروز همراه یکی از رزمندهها به نام
آقای حیدری در کانالی بوده که ناگهان بالا سر خود یک عراقی مسلح را می بینند. دور
و بر خود را به درستی نگاه می کنند و متوجه می شوند اطراف شان پُر از عراقی است.
بچههای ایرانی اسلحههایشان را روی زمین می گذارند و خلع سلاح می شوند. در مقابل آن
همه نیروی عراقی هیچ کاری نمیتوانستند انجام دهند. شرایط سختی برای رزمندگان رقم
میخورد. عراقی ها با قنداق اسلحه به سر بچهها ضربه میزنند و قصد جان چند نفر را
میکنند. ولی فرماندهان بعثی اجازه نمیدهند کسی را بکشند. گویا فهمیدهاند به
اسارت بردن ایرانیان ارزش بیشتری برایشان دارد. شهید بهروز ترکاشوند همراه چند
رزمنده دیگر در سیزدهم اردیبهشت 1365در فکه اسیر میشود. شهید بهروز ترکاشوند حدود 5 سال در اردوگاه "رومادی 10" عراق
دوران اسارت را گذراند. دوستانش میگویند اسمش را در اردوگاه عوض کرد و علی اکبر گذاشت،
زیرا او جوانترین اسیر در اردوگاه بود. خانوادهام 9 ماه بیخبر از وضعیت فرزندشان
به سر میبرند. در این مدت نه پیامی، نه خبری از وضعیت بهروز میآید. هر روز اسامی
شهدا را کنترل میکنند تا ببینند خبری از بهروز میشود یا نه. ولی هیچ خبری نیست. شهید
ترکاشوند نزدیک پنج سال در عراق اسیر میماند و در ششم شهریور 1369 به کشور بازمیگردد.
شهید ترکاشوند نفر وسط نشسته
فصل شهادت
وی ادامه داد: فشار دوران اسارت و مجروحیتهایی که در بدن برادر شهیدم به جا مانده بود او را بسیار ضعیف کرده بود. در روزهای بعد از آزادی حال و روز خوبی نداشت. گاهی تشنج میکرد و بر زمین میافتاد، گاهی حتی نای حرکت و حرف زدن نداشت تا اینکه روز ششم آذرماه 1369 تنها سه ماه بعد از پایان دوران اسارتش، آزادی واقعی را تجربه میکند و به شهادت میرسد.
بهزاد ترکاشوند خاطرنشان کرد: بهروز، قبل از شهادت چند آرزو داشت.
اولین آرزویش این بود که دوباره بتواند به وطن بازگردد و بوسه بر خاک وطن بزند.
دومین آرزویش این بود که مادر را به مشهد ببرد و در آخر ازدواج کند و سنت حسنه
پیامبر(ص) را به جا آورد. بعد از رسیدن و انجام اینها دیگر خواستهای از خدا نداشت.
دقیقاً قبل از شهادتش چیزهایی که آرزویش را کرده بود محقق میشود. به وطن بازمیگردد،
مادر را به مشهد برد و هنوز یک ماهی از ازدواجش نگذشته بود که به شهادت میرسد. بهروز
3 ماه بعد از بازگشت به دلیل زخمهای اسارت در ششم آذر سال 69 روی خط راهآهن به
زمین خورد و دیگر از جایش برنخواست.
برگزاری مراسم بزرگداشت شهید ترکاشوند در منزل والدین
این برادر شهید در پایان به برگزاری مراسم یادبودی به مناسبت بیستوهشتمین سالگرد شهادت بهروز ترکاشوند اشاره کرد و گفت: سه شنبه ششم آذرماه، مراسم بزرگداشت شهید بهروز ترکاشوند باحضور برخی از مسئولان فرهنگی در منزل ما برگزار میشود. نصرت الله لطفی قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور، عبدالله مرتضوی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستانهای استان تهران، برخی سپاهیان و رزمندگان دوران جنگ تحمیلی، خانوادههای معظم شهدا، آیت الله سید مرتضی محمودی امام جمعه ورامین و سایر مسئولان مهمان ما خواهند بود. در این برنامه هرساله یاد و خاطره همه شهدا بویژه شهدای همرزم شهید ترکاشوند زنده میشود. البته غیر از این مراسمی که خانواده شهید متولی برگزاری آن هستند، دوستان شهید که در کمپ رومادی عراق با او همبند بودند، امسال مراسم یادبودی را در شهر همدان برای بزرگداشت شهید ترکاشوند برگزار کردهاند.
وی همچنین اظهار داشت: شهید بهروز ترکاشوند، اولین شهید آزاده و جانباز کشور است که به نظرم آنگونه که در شان اوست شناخته نشده است. او 17 سالگی اسیر شده، 22 سالگی شهید شده و یک شهید دانش آموز و قاری قرآن بوده است.
مصاحبه از فرزانه همتی/