گلعلی بابایی:« چه گوارا» انگشت کوچک شهیدان «باکری» و« پیچک» هم نیست
* سردار دینی: «شاهین بر آفتاب» یک کتاب اخلاقی و تاریخی محسوب میشود
سردار حسین دینی به سمت معاون هماهنگ کننده سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) با بیان اینکه توفیق زیارت شهید پیچک را داشتم، گفت: آشنایی ما با شهید پیچک به زمانی برمیگردد که ما در سر پل ذهاب و گیلان غرب حضور داشتیم، بنابراین مظلومیت شهدای غرب کشور را از نزدیک دیدهام؛ چراکه این شهدا به میزان زحمتی که کشیدهاند هنوز مطرح نشدهاند. این کتاب حق این شهید بزرگوار بود و علاوه بر یک مستندنگاری، یک کتاب اخلاقی و تاریخی محسوب میشود.
* سردار کوثری: شهید غلامعلی پیچک با ۲۱ سال سن مثل فرمانده ۳۰ ساله و با سابقه عمل میکرد
سردار کوثری، جانشین فرماندهی کل سپاه در قرارگاه ثارالله در این مراسم با بیان اینکه اولین بار با شهید پیچک در اتاق فرماندهی سپاه با هم روبرو شدیم،گفت: چند روز از جنگ گذشته بود و ما نیز از درگیریهای سنندج بازگشته بودیم، اما برای آزادسازی سنندج و جاده مریوان به پادگان ولیعصر آمدیم و چون مجروحیتی داشتم مرا به دفتر فرماندهی منتقل کردند، اما در همان روزها اخبار نشان میداد جنگ گستردهای علیه کشور ما در حال شروع شدن است. نامههایی را برای شورای عالی دفاع مینوشتیم که در آن زمان بنی صدر رئیس آن بود، ولی اهمیتی به نامهها نمیداد.
وی افزود: من در آن روزگار جوان ۲۴ سالهای بودم که بلافاصله پس از آغاز رسمی جنگ به خوبی در خاطر دارم که غلامعلی پیچک با نصرالله کاشانی به دفترمان آمدند. در آن روزها مرتضی رضایی فرمانده بود. سریع جلسهای تشکیل شد و آقا مرتضی اصرار میکردند که باید به سر پل ذهاب بروید؛ چراکه عراقیها در حال ورود هستند و آنجا به شما نیاز است، پس از حدود ۲۰ روز به سر پل ذهاب رفتیم. در آن زمان حمید ابوطالبی فرمانده سپاه در پادگان ابوذر بود، منطقه غرب از مظلومترین مناطق کشور است، اما بچهها هیچ وقت کم نمیآورند.
جانشین فرماندهی کل سپاه در قرارگاه ثارالله ضمن اشاره به دستور بنی صدر مبنی بر عدم همکاری ارتش با سپاه و ارائه حتی یک فشنگ گفت: برخلاف این دستور، اما ارتش همکاری نکرد و تفاهم خوبی میان سپاه و ارتش به وجود آمد تا از پیشروی دشمن جلوگیری شود. نهایتا ما به سومار رفتیم و شنیدیم غلامعلی پیچک فرماندهی سر پل ذهاب را عهدهدار شده است.
سردار کوثری به خاطرهای اشاره کرد و با بیان اینکه همه چیز در آن روزها ساده بود، گفت: به حدی همه چیز ساده و صمیمانه بود که هنگام خروج شهید رجایی، یکی از دوستان سراغ ایشان رفت و گفت با سپاه هم جلسهای برگزار میکردید که بلافاصله ایشان از حرکت به ماشین منصرف شد و به سمت اتاق جلسه برگشت.
وی در ادامه به اعتقاد راسخ غلامعلی پیچک در مدیریت اشاره کرد و با بیان اینکه ما در آن روزها امکاناتی نداشتیم، گفت: شهید غلامعلی پیچک تنها ۲۱ سال داشت، اما به شکلی رفتار میکرد که گویی فرمانده ۳۰ ساله با سابقه است، پس میتوان گفت که میتوان این مملکت را با آن مدیریت پیش برد، نه با مدیریت وابستگی، توکل بر خدا و توسل بر ائمه و تدبیری که اندیشیده میشد منتج به پیروزی شد. پیچک سختی را برای رضای خدا و سربلندی ولایت تحمل کرد.
* کامور: همه آنچه گلعلی بابایی مینویسد بر اساس واقعیت است
جواد کامور بخشایش در سخنانی پیرامون ویژگیهای کتاب گفت: شاهین بر آفتاب منظومه فکری و رفتاری شهید پیچک است و در بخشهایی از آن به تبیین پیدا و پنهان اهداف دفاع مقدس میپردازد.
وی افزود: این کتاب به نوعی تبیین ویژگیهای انسانی تراز و معیار دفاع مقدس و انقلاب است که از این جنبه به گلعلی بابایی تبریک میگویم؛ چراکه به واسطه تدوین منحصر به فرد این کتاب، اثری جاودانه خلق کرد. باید بگویم یکی از سختترین گونههای ادبیات دفاع مقدس، تدوین زندگینامه است که گلعلی بابایی در این راستا ید طولایی دارد.
این محقق ضمن اشاره به ویژگیهای بابایی گفت: گلعلی بابایی نویسنده رئال است، او واقعگرایی را به رشته تحریر درمیآورد و همه آنچه مینویسد با تکیه بر روایتها،اسناد و سخنان خانوادههایی است که سندشان موجود است. او با نثر روان، هویت شخصیت را برای مخاطب معرفی میکند.
کامور با بیان اینکه انتظار میرود سایر ابعاد را در این اثر مورد توجه قرار دهد، افزود: کنجکاوی ایشان برای بیان تمام ابعاد زندگی شهید پیچک قابل تقدیر است؛ چراکه همه موارد را با نثری روان ثبت کرده است. این کتاب دارای سیر تاریخی، منطقی، با فصلبندی و عناوین فصولی است که به دقت انتخاب شده که هنرمندی نویسنده را نشان میدهد. او بر آنچه مینویسد اعتقاد دارد و آنچه نوشته متکی به اسناد است.
* بابایی: چه گوارا انگشت کوچک شهید همت، باکری و پیچک نیست/ کارم مستند نویسی است
در ادامه مراسم گلعلی بابایی، نویسنده شاهین بر آفتاب، نوشتن و پرداختن به زندگی شهدا را مشکل دانست و توضیح داد: پرداختن به زندگی شهدا مشکل است، آن هم در فرصت اندک، اما وقتی کار به شکل جمعی صورت میگیرد آسان میشود. این اثر هم حاصل یک کار جمعی است و من وظیفه نگارش نهایی را داشتم، زیر برخی دوستان کار سخت پژوهش و برخی کار مصاحبهها را انجام داده بودند.
وی به تشویقهای سردار کوثری از سال ۷۵ اشاره کرد و گفت: خوشحالم با کتاب «شاهین بر آفتاب»، پنجرهای به روی واقعیتهای جنگ باز کردم، کارم مستندنویسی است و وظیفه دارم آنچه واقع شده را به حقیقت بگویم. من برای کلمه کلمه کتاب باید سند داشته باشم، زیرا داستان ننوشتهام.
وی در ادامه سخنان خود گفت: واقعیات زندگی شهید غلامعلی پیچک را هرچند کم، اما گفتهام ولی چیز زیادی اضافه نکردهام، فکر میکنم ناگفتنیهای زندگی پیچک در این کتاب بازگو شده است.
وی در پایان سخنانش با بیان اینکه به باید به جوانانمان الگو بدهیم خاطر نشان کرد: در راستای خیابان انقلاب و در کنار دانشگاه عکس چه گوارا عرضه میکنیم حتی به عنوان الگو آنها را مطرح میکنیم، اما بوالله اگر زندگی افرادی چون شهید پیچک، شهید باکری و شهید همت بررسی شود، متوجه خواهیم شد که چه گوارا انگشت کوچک اینها هم نیست. الگوهای نزدیکمان را نمیبینیم اما میخواهیم از چهرههای دیگر کشورها به جوانانمان الگو بدهیم.