گفت‌وگو با سردار حسنعلی سواریان فرمانده گردان ادوات لشکر 7 ولیعصر (عج) در کربلای 4
برای موفقیت در یک عملیات باید همه نیرو‌ها به اهدافشان دست پیدا کنند. متأسفانه در جریان کربلای 4 عبور رزمندگان از جناح چپ و راست حاصل نشد و نیرو‌ها نتوانستند خودشان را به جناحین برسانند، چون جناح چپ و راست در اختیار نیرو‌های عراقی‌ها بود، هر لحظه می‌توانستند گازانبری حرکت کنند و نیرو‌های ما را قیچی کنند

آتش دقیق گردان ادوات فرشته نجات گردان‌های پیاده شد

سردار حسنعلی سواریان متولد جزیره مینو در استان خوزستان است. ایشان با وقوع حوادث انقلاب و سپس جنگ تحمیلی حضور فعال و چشمگیری در صحنه‌های مختلف داشت. چنانکه در کنار شهید محمد جهان‌آرا در سازماندهی سپاه خرمشهر فعالیت می‌کرد. سواریان که اکنون از جانبازان دفاع مقدس نیز به شمار می‌رود، به عنوان فرمانده گردان ادوات لشکر ۷ ولیعصر (عج) در عملیات کربلای ۴ حضور داشت. در سالروز آغاز این عملیات در سوم دی ماه ۱۳۶۵ گفت‌وگوی ما با سردار جانباز حاج حسنعلی سواریان را پیش رو دارید.

لشکر ۷ ولیعصر در عملیات کربلای ۴ چه مأموریتی داشت؟

بعد از انجام عملیات بزرگی، چون والفجر ۸، عملیات کربلای ۴ طراحی شد. هدف از اجرای این عملیات تصرف شهر بصره و تحدید جاده صفران – بصره بود. منطقه عملیاتی ابوالخصیب و شلمچه دارای ارزش‌ها و ویژگی‌های مهم سیاسی و نظامی بود که می‌توان آن را از مهم‌ترین مناطق عملیاتی در جبهه جنوب دانست. مرکز این منطقه، نخلستان‌های اطراف اروندرود (حد فاصل جزیره بلجانیه تا بصره است.) لشکر ۷ ولیعصر در روند اجرای عملیات کربلای ۴ از جزیره مینو وارد عمل شد. در این عملیات از جزیره مینو به سمت اروندرود حرکت کردیم و الحمدلله توانستیم به بخشی از اهداف از پیش تعیین شده دست پیدا کنیم. طراحی به این شکل بود که گردان‌های لشکر ۷ ولیعصر با تیپ ۱۵ امام حسن (ع) ادغام می‌شدند و تعداد ۱۴ گردان سازمان‌یافته و آماده رزم مهیا شد. قرار بر این شد که نیرو‌ها از اروند عبور و با تصرف جاده مواصلاتی بصره به فاو به کل اهداف دست پیدا کنند.

شما در این عملیات فرمانده گردان ادوات لشکر ۷ ولیعصر بودید، وظایف گردان ادوات چه بود؟

ابتدا باید گردان ادوات را برایتان تشریح کنم. هر لشکر چند گردان دارد مثل گردان پشتیبانی، گردان رزمی و گردان غیررزمی. واحد توپخانه و پدافند هوایی که جزو گردان‌های رزم هستند، گردان ادوات هم جزو گردان رزم است و آتش سنگینی در اختیار دارد و با تهیه آتش، امور جنگ، عملیات و در کل کار سایر گردان‌ها را تسهیل می‌کند. به طور مثال وقتی گردان‌های پیاده وارد عملیات می‌شوند و اهداف دشمن در جلوی آن‌ها قرار دارد، گردان ادوات باید با آتش، آن اهداف را منهدم کند تا گردان پیاده به آن اهداف برسد و آن را تسخیر کند. ادوات در اذهان عمومی به وسیله یا تجهیزات انجام کار اطلاق می‌شود. این لفظ در میدان‌های رزم به ادوات جنگی شامل هواپیما و... می‌شود. گردان ادوات به عنوان یک گردان مستقل از کل لشکر پشتیبانی می‌کند. این گردان در کنار گردان‌های پیاده همراه رزمندگان است. ما در عملیات کربلای ۴، به عنوان نیرو‌های عمل‌کننده گردان ادوات وارد عملیات شدیم و کار پشتیبانی با آتش از رزمندگانی را که می‌خواستند از منطقه مورد نظر عبور کنند، بر عهده داشتیم. همچنین قرار بود تا قبل از اینکه دشمن به نیرو‌های خودی برسد، آن‌ها را با آتش گمراه و زمین‌گیر کنیم.

گویا گردان ادوات لشکر ۷ در عملیات کربلای ۴ عملکرد موفقی داشت؟

عمده این موفقیت به دلیل آشنایی با منطقه بود. من مدتی مسئول پدافند جزیره مینو بودم و با منطقه آشنایی کامل داشتم. از مواضع دشمن با خبر بودم و از تمرکز نیرو‌های عراقی و آرایش نیرو‌های دشمن اطلاع داشتم.
بر اساس همین اطلاعات عملیات کربلای ۴ آتشمان را طرح‌ریزی کردیم و قبضه‌های زیادی را بردیم و در نزدیک‌ترین نقطه به خط مستقر کردیم و توانستیم منطقه‌ای را که مربوط به ما می‌شد از جزیره مینو تحت پوشش کامل آتش سنگین داشته باشیم. در روند اجرای عملیات کربلای ۴ که در تاریخ ۳ دی ماه سال ۱۳۶۵ در ساعت ۲۲ شب به اجرا درآمد، با عبور اولین گروه از رزمندگان گردان ادوات آتش خودش را سمت دشمن روانه کرد. ما نسبت به محور‌های دیگر با شدت بیشتری وارد عمل شدیم و توانستیم نفس بعثی‌ها را در آن محور ببریم. به طوری که نتوانستند کاری از پیش ببرند و غواص‌ها توانستند به ساحل برسند. بعد از عبور موج اول از ساحل و تسخیر آنجا، آتش را کمی جلوتر بردیم و به همین شکل موجی از آتش را به سمتشان ریختیم. رزمندگان پیشروی کردند و توانستند تا ساعت ۱۲ شب به اهداف مورد نظرشان دست پیدا کنند.

اما در کل عملیات کربلای ۴ عملیات موفقی نبود؟

برای موفقیت در یک عملیات باید همه نیرو‌ها به اهدافشان دست پیدا کنند. متأسفانه در جریان کربلای ۴ عبور رزمندگان از جناح چپ و راست حاصل نشد و نیرو‌ها نتوانستند خودشان را به جناحین برسانند، چون جناح چپ و راست در اختیار نیرو‌های عراقی‌ها بود، هر لحظه می‌توانستند گازانبری حرکت کنند و نیرو‌های ما را قیچی کنند، بنابراین لشکر ۷ ولیعصر بعد از اینکه اطمینان حاصل کرد سایر لشکر‌ها نمی‌توانند از جناحین وارد شوند، مجبور شد عقب‌نشینی کند.
ما برای اینکه رزمنده‌ها بتوانند به راحتی عقب‌نشینی کنند، موجی از آتش در جناحین ریختیم تا بچه‌های لشکر به عقب برگردند. تحت آتش‌باران‌های طرح‌ریزی شده، بچه‌ها توانستند به ساحل برگردند، اما با روشن شدن هوا این کار سخت‌تر و با مشکلاتی همراه شد. عراقی‌ها نیرو‌ها را مورد هجوم قرار دادند و در این مرحله بیشترین شهید و مجروح را دادیم، اما بحمدالله ما کمترین تلفات را داشتیم و از ۱۴ گردان لشکر ۷ ولیعصر که وارد عمل شده بود، تقریباً همه‌شان به عقب بازگشتند.

از دید شما عدم موفقیت کربلای ۴ چه دلایلی داشت؟

شاید اگر به همان میزانی که لشکر ۷ ولیعصر وارد عمل شد و توانست از اروند عبور کند، لشکر‌های دیگر هم می‌توانستند عبور کنند عملیات کربلای ۴ با موفقیت روبه‌رو می‌شد. اگر ما می‌توانستیم هر دو جاده را تصرف کنیم سپاه سوم عراق در محاصره می‌افتاد و راهی جز تسلیم نداشت، اما متأسفانه بچه‌ها نتوانستند عبور کنند و این عملیات به اهداف از پیش تعیین‌شده‌اش نرسید. دشمن نمی‌توانست باور کند که لشکر ۷ بتواند از اروند عبور کند. آشنایی ما با منطقه و ریختن آتش سنگین ادوات و توپخانه به کمک بچه‌ها آمد، اما باید گفت: دشمن از عملیات کربلای ۴ مطلع بود. ارتش عراق نسبت به بصره بسیار حساس بود. شهر دوم عراق محسوب می‌شد و از این رو بالا‌ترین نوع پدافندی و موانع بازدارنده مثل مین، سیم خاردار و... برای امنیت و محافظت از آن به کار رفته بود. عراقی‌ها به این منطقه حساس بودند. با استفاده از انواع دستگاه‌های اطلاعاتی مثل رادار رازیت از آن محافظت می‌کردند و همه تحرکات منطقه را مورد بررسی شدید امنیتی قرار می‌دادند. آن‌ها کوچک‌ترین حرکت ما را زیر نظر داشتند. گردان ما از جزیره مینو وارد عمل شد و بسیار به اروند نزدیک بودیم. همین نزدیکی هم باعث کنترل زیاد دشمن می‌شد. ما در عملیات والفجر ۸ عراقی‌ها را فریب دادیم و آن‌ها را نسبت به شلمچه حساس کردیم، به گونه‌ای که تصورمی کردند می‌خواهیم در شلمچه عملیات کنیم. در حالی که در اصل فاو محل درگیری و عملیات والفجر ۸ بود. در کربلای ۴ به محض رسیدن غواص‌ها و درگیری بین آن‌ها و نیرو‌های دشمن بسیاری از غواص‌ها اسیر شدند و بسیاری دیگر به شهادت رسیدند. با دستگیری غواص‌ها ارتباطشان را با این سمت قطع کردند.
گفت‌وگو‌های ما در خصوص رویدادهایی، چون کربلای ۴ به جهت یادکرد حماسه‌آفرینی رزمندگان صورت می‌گیرد. اگر می‌شود بر عملکرد گردان ادوات در کربلای ۴ مروری دوباره کنیم.

به نظر من گردان ادوات لشکر ۷ ولیعصر (عج) در این عملیات بهترین عملکرد را داشت. ۱۲ قبضه ۱۰۷، ۱۲ قبضه خمپاره ۱۲۰ و ۱۲ قبضه ۸۱ در اختیار داشتیم که حجم وسیعی از آتش را روی دشمن وارد کردیم. یعنی دقیقه‌ای ۱۰ گلوله بر سر دشمن می‌ریختیم. ما توانستیم نیرو‌های مستقر در این عملیات را ظرف کمتر از ۱۲ روز آماده کنیم. گردان ادوات در این عملیات توانست از سنگر‌هایی که در زمان پدافند جزیره مینو ساخته بود، استفاده کند. ما با توجه به حضور و شناسایی دقیق منطقه الحمدلله توانستیم به خوبی وارد عمل شویم.
گردان ما به لحاظ مسئولیتی که بر عهده داشت یک یا دو ماه قبل از انجام عملیات وارد منطقه شد و مخفیانه به فعالیت پرداخت. رزمندگان در خفا و با کمترین امکانات وارد عمل شدند و به جاسازی ادوات و تجهیزات زیر باتلاق‌ها پرداختند. من در این عملیات یک سرباز رشید و دلاور را از دست دادم. این سرباز شهید که در حال حاضر نامی از او در ذهن ندارم اهل چهارمحال و بختیاری بود؛ رزمنده دلاوری که با رشادت خود به گردان ما بسیار کمک کرد و زحمات زیادی را هم متقبل شد و در آخر اجر زحماتش را با شهادت گرفت.

نمای نزدیک:

به طور کلی چند عامل در عدم موفقیت عملیات کربلای ۴ نقش داشت:

۱- دشمن بر حسب سوابق و تجارب خود که نیرو‌های ایران در فصل زمستان معمولاً هر سال عملیاتی را در جنوب دارند، کاملاً آماده بود و توان تدافعی و آماده‌باش خود را به حد مطلوب رسانده بود.

۲- به رغم انجام کار حفاظتی بسیار پیرامون عادی عمل کردن نقل و انتقال از سوی یگان‌هایی که باید برای حضور در محور عملیاتی از طریق دو جاده اهواز- خرمشهر و اهواز- آبادان خودشان را به منطقه آبادان و خرمشهر می‌رساندند، متأسفانه به خاطر رعایت نکردن سهوی موضوع توسط بعضی از یگان‌ها و افزایش تردد در محور‌هایی که اشاره شد، ستون پنجم دشمن در اهواز مراتب را به اطلاع دشمن رسانده و موضوع را گزارش کرده بودند.

۳- هواپیمای آواکس امریکا نیز که به طور مداوم بر فراز مناطق عملیاتی خصوصاً منطقه جنوب در حال گشت و تهیه عکس هوایی از اوضاع خطوط نبرد ایران بود، آخرین عکس‌های هوایی و اطلاعات جابه‌جایی گسترده نیرو‌های ایرانی به سمت مناطق آبادان و خرمشهر را به نیرو‌های عراقی منتقل می‌کرد.

۴- تجهیز و گسترش رادار‌های رازیت مخصوص دشمن در مناطق اشاره شده که قادر به تشخیص انواع وسایل نقلیه نیز بود توانسته بود ازدیاد و تردد وسایل نقلیه در مناطق اشاره شده توسط نیرو‌های ایرانی را ثبت کند و لذا با جمع‌بندی و تجزیه و تحلیل نیرو‌های زبده نظامی احتمال انجام عملیات در محدوده آبادان تا منطقه عمومی شلمچه را داده بودند.

۵ - دکل‌های متعدد دیده‌بانی و پست‌های شنود بیسیم دشمن نیز تمامی تردد‌ها در محور‌ها و حتی عقبه‌های نزدیک خط نبرد و ارتباطات را شدیداً رصد کرده بودند.

به همین خاطر دشمن با جمع‌بندی کلی مواردی که اشاره شد، خصوصاً اطلاعات دقیق هواپیمای آواکس امریکایی به این نتیجه رسیده بود که انجام عملیات در این منطقه قطعی است و لذا به نیرو‌های خود در خطوط نبرد و تمامی یگان‌های پشتیبانی رزمی آماده باش صددرصد داده بود و با شروع عملیات به مقابله با نیرو‌های ایرانی پرداختند و موفق شدند در کمتر از ۲۴ ساعت (به غیر از محور لشکر ۷ ولی‌عصر (عج) که توانستند خط دشمن را به تصرف خود درآورند و بیش از ۳۶ ساعت در خاک دشمن استقامت کنند) عملیات را با شکست مواجه سازند.

منبع: روزنامه جوان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده