سه‌شنبه, ۰۶ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۵۸
هرروز اروندی به خون خفته ، از گونه هايت مي شود جاري / جامانده خرمشهر در چشمت ، با زخم هایی کهنه و کاری

سرمشق

هرروز اروندی به خون خفته ، از گونه هايت مي شود جاري

جامانده خرمشهر در چشمت ، با زخم هایی کهنه و کاری


هر لحظه دارد نقش می بندد ، خطی شکسته روی پیشانیت

قدت خمید و چشم هایت شد ، استاد نستعلیق بیداری


تقسیم کن این درد را با من ، این آه های سرد را با من

تا حس کنی سرشانه هایت را ، یک لحظه در حال سبک باری


دیوارهای خانه فهمیدند، زخمی ست سرتاپای لبخندت

یک عمر با چشمان کنج قاب ، کردند از قلبت پرستاری


مویت گلوله های برفی را ، آرام با خود می کشد هر سو

از جنگ جامانده ست تا امروز ، در تو نشانه های بسیاری


از شانه هایت درس می گیرند ، گاهی تمام مرد ها حتی

دنیا سرش بالاست وقتی تو ، سرمشق زن های وفاداری


طاقت بیاور بار غم ها را ، طاقت بیاور بیش و کم ها را

من حتم دارم عشق را هرگز ، در خود به زانو در نمی آری


شاعر: حسنا محمد زاده

منبع : ماهنامه فرهنگی شاهد جوان/ شماره 106



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده