ترنم حضور
چهارشنبه, ۰۷ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۱
به تو اقتدا کرده بودم همان شب/ تو "ایّاک" خواندی و من "نستعین" را
... و از یاد بردی نگاهی غمین را
به قرآن زدی بوسه ی واپسین را
به تو اقتدا کرده بودم همان شب
تو "ایّاک" خواندی و من "نستعین" را
تو "ایّاک" خواندی و من "نستعین" را
چه شبهای سردی که دنبال جسمت
به سر ریختم خاک این سرزمین را
عروسی که دنبال تو در دل خاک
شبی یافت، انگشتری بی نگین را
عروسی که هر عید می چیند اینجا
عروسی که دنبال تو در دل خاک
شبی یافت، انگشتری بی نگین را
عروسی که هر عید می چیند اینجا
به عشق حضور تو هر هفت سین را
سرت، لاله شد روی این خارها تا
منقشّ کند با تو میدان مین را
سیه پوشم و شک ندارم که باید
تو روشن کنی جاده های یقین را
من و یک دل زار و یک کربلا درد
سرت، لاله شد روی این خارها تا
منقشّ کند با تو میدان مین را
سیه پوشم و شک ندارم که باید
تو روشن کنی جاده های یقین را
من و یک دل زار و یک کربلا درد
کجا دیده دنیا غمی این چنین را
صبوری کند عا شقی که سپرده
به دست خدا دلبری نازنین را
صبوری کند عا شقی که سپرده
به دست خدا دلبری نازنین را
شاعر: سارا سادات باختر
نظر شما