«دخیل عشق» عاشقانهای رضوی با محوریت دفاع مقدس
«دخیل عشق» حکایت پرستاری است که دل در گروی مهر جانبازی به نام رضا
دارد اما حجب و حیا مانع از بیان عشقش میشود و در نهایت دست تقدیر رضا را
با خود میبرد. در ادامه رمان، صبوره تنها میماند اما کمی بعد سر و کله یک
خواستگار پیدا میشود.
رمان «دخیل عشق» کاندیدای یازدهمین جشنواره
قلم زرین، کاندیدای سیزدهمین جایزه شهید غنیپور، کاندیدای ششمین جایزه
ادبی جلال آلاحمد و کاندید شانزدهمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس شده است.
برشی از کتاب:
بادی در میان شاخ و برگهای درخت توت میپیچد و خنکای نسیم آن به صورت صبوره میخورد.
– منو ببخشین. تو حرم خوب باهاتون حرف نزدم. مثلاً اومده بودم، از خودم بگم؛ اما نمیدونم چرا فقط دریوری گفتم.
دختر
با دیدن پروانه که از پشت پنجره برای او شکلک درمیآورد، خندهاش میگیرد و
چادر گلدار صورتیاش را روی دهان میکشد. مرد رد نگاه او را میگیرد و
میبیند زهره، بچه را از جلوی پنجره کنار میکشد.
صبوره به ستون ایوان تکیه میدهد و به مرد نگاه میکند؛ به قدِ بلند و
هیکل چهارشانهاش. اینبار رسول سرش را پایین میاندازد و نفسش را در سینه
حبس میکند. زود وسط ایوان و کنار صبوره مینشیند تا نتواند دوباره
براندازش کند. میترسد سرووضعش دختر را بترساند. همسر اولش همیشه میگفت او
فقط یک غول عصبانی است.
چاپ بیست و دوم رمان «دخیل عشق» نوشته مریم بصیری در 360 صفحه از سوی انتشارات کتاب جمکران در بازار نشر موجود است.
منبع: دفاع پرس