بدرقه
يکشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۴
نیستی پدر ولی مانده یادگاري ات / در توان چشم نیست، اشک بی قراري ات / در هجومی از خزان می روي و می روي/ آن چنان که گم شده رد پاي جاري ات
نیستی پدر ولی مانده یادگاري ات
در توان چشم نیست، اشک بی قراري ات
در هجومی از خزان می روي و می روي
آن چنان که گم شده رد پاي جاري ات
دوست دارمت پدر، مثل آن گذشته ها
نیست اینک از تو جز عکس یادگاري ات
خواستم شبی پدر، با تو همسفر شوم
مهلتم برید از، عشق تکسوري ات
دزد یاس ها چو برد برگ خاطرات تو
لشکري ز یاس ها آمده به یاري ات
دیدم اي پدر تو را، در سکوت پنجره
آمدم به بدرقه، وقت رهسپاری ات
سروده: مدینه سهرابی
- چهارمحال و بختیاري
منبع: کتاب زخم سیب (مجموعه اشعار برگزیده پانزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس)،حسین اسرافیلی،نشر صریر
نظر شما