ناشران خارجی به روایت بومی ما از جنگ تحمیلی علاقمندند
دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۱
ناشران خارجی دوست دارند روایت بومی ما از جنگ را داشته باشند و در بخش کودک دوست دارند تصویرسازیای ببینند که رنگوبوی ایرانی دارد.
به گزارش نویدشاهد به نقل از مشرق، نشر ایران در سالهای اخیر رشد خوبی کرده است؛ بااینحال شرایط بینالمللی خوبی ندارد. اگرچه سالهای اخیر تلاشهایی برای جبران این نقیصه شده است، کمبودها مشهود است. یکی از نقایص نشر ایران نبود فعالیت جدی آژانسهای ادبی است. آژانس ادبی «دایره مینا» چند صباحی است با مدیریت آقای احمد ذوعلم و همراهی آقایان علی عربزاده و آیت معروفی کار خود را شروع کرده است و در اولین قدم در نمایشگاه کتاب آذربایجان، نمایشگاه کتابهای عربی استانبول و نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کرده است. به این بهانه با احمد ذوعلم گفتوگویی کردهایم.
آژانس ادبی دایره مینا برمبنای چه خلأ و ضرورتی شکل گرفت و قرار است چه اهدافی را پیگیری کند؟
از زمانیکه بنده در نهادهای عمومی مشغول بودم، دغدغه اصلیام تبلیغ و ترویج کتاب و کتابخوانی بود و در آنجا اداره تبلیغ و ترویج کتابخوانی را در نهاد کتابخانهها راهاندازی کردیم و چهار سال هم در مؤسسه «شیرازه» علاقهمند بودم فضا را برای فروش کتابهای ایرانی فراهم کنیم؛ چون معتقدم کتاب با محتوای خوب داریم؛ اما خوب نشر پیدا نمیکند. از زمان حضور در مؤسسه شیرازه بحث بینالملل برایم جدی شد؛ به این دلیل که اگر بازارهای بینالمللی برای کتابهایمان پیدا کنیم، بازارمان توسعه پیدا میکند و دغدغه ما از شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به یکمیلیون نسخه کتاب میرسد. کارهایی که در مجموعه شیرازه کردیم، باعث فروش برخی کتابها تا ۱۰۰هزار نسخه شد. از همان زمان در بسیاری از نمایشگاههای بینالمللی کتاب مثل مسکو، فرانکفورت و بلونیا حضور پیدا کردم. همان زمان با بعضی آژانسها و ناشران خارجی گفتوگوهای شخصی میکردم و احساس کردم این ظرفیت برای کتابهایی وجود دارد که در ایران منتشر میشود.
الان در ایران چند آژانس ادبی داریم؟
آژانس ادبی فعال چهار عدد هستند که علاوهبر دایره مینا، آژانس پل، کیا و تماس هستند. البته برخی ناشران هم در فضای بینالملل کار میکنند؛ ولی ساختار آژانس ندارند.
چه ظرفیتی وجود دارد؟
ما آژانسهایی در ایران داریم که فعال هستند؛ ولی درمقایسهبا ظرفیتمان بسیار کم است و آنهایی که کار میکنند، بهشکل محدود است. در بعضی از حوزهها، مثل کودک، به محتوای تصویری و متنی ما علاقهمند هستند و در بعضی از حوزهها مثل دفاعمقدس که روایت و نگاه خود را داریم، ظرفیتهای بزرگ وجود دارد و علاقهمندی هم وجود دارد و خیلی از ناشران به فعالیت در این حوزه تمایل داشتند.
چه مدل کتابی در حوزه دفاعمقدس موردعلاقه ناشران خارجی است؟ الان برخی ناشران هستند نگاه خاصی را که در ایران به ادبیات سیاهنما مشهور است، فعلا ترویج میکنند؟
آنچه دیدیم، این است که آنها دوست دارند روایت بومی ما از جنگ را داشته باشند و در بخش کودک دوست دارند تصویرسازیای ببینند که رنگوبوی ایرانی دارد. در بخش جنگ هم، این مسأله صادق است؛ چون روایت جنگ بسیار جذاب است.
از منظر شما، الان روایتی داریم که مخاطب بینالمللی به آن علاقه داشته باشد؟
بله، کتاب «دختر شینا» روایتی منحصربهفرد از شهیدی است که کارگر سادهای در همدان بوده و جنگ، زندگی او را متحول میکند. این روایتی خاص و منحصربهفرد است و اگر از جنبه ایدئولوژیک آن چشمپوشی کنیم، جذاب است یا کتاب «من زندهام» که روایت دختری نوجوان است که بیش از سه سال اسیر عراق است. این روایت جذاب، خالص و بومی است.
برگردیم به سوال اول و چرایی تأسیس آژانس ادبی دایره مینا؟
ما احساسمان این بود که ظرفیت خوبی وجود دارد و شاید باید مدل مدیریتی متفاوتی برای تعامل با فضای بینالملل شکل میگرفت که بتوانیم حداکثری روی کتابها کار کنیم.
تفاوت مدل کار شما با دیگر آژانسهای موجود کجاست؟
الان آژانسها با ناشران قرارداد میبندند و در نمایشگاههای خارجی حضور پیدا میکنند و کتابهایی میفروشند. در این مدل ممکن است حداکثر در یک سال حداقل ۲۰۰ کتاب را فروش داشته باشیم و خب هم محدودیت زمان هست و هم محدودیت حضور در نمایشگاه خارجی کتاب؛ اما مدلی که امروزه آژانسهای دنیا انجام میدهند، به این شکل نیست؛ بلکه آنها یک عامل فروش در هر کشور دارند که مسیر حقوقی و فرایند کار را میچیند. وقتی عامل فروش بداند باید چه کند، نیازی به صبرکردن برای نمایشگاه آینده نیست و مدیر فروش براساس علایق، بازار و نوع فروش کتاب را انتخاب میکند. این عامل معمولا از افراد مطلع و بومی استفاده میکند. راه دیگر هم استفاده از آژانس همکار است که برخی آژانسهای ایرانی این کار را انجام میدهند. پس ما در دایره مینا فرایندی داریم که عاملهای فروش در سراسر دنیا خواهیم داشت که آنها برای ما مذاکره میکنند.
پیشتولید شما برای رسیدن به این ساختار چقدر بوده است؟
بهصورت متمرکز بیش از سه ماه مطالعه متمرکز روی این کار کردهایم. با نزدیک ۴۰ نفر که در حوزه نشر و بینالملل فعال هستند، گفتوگو و مشورت مفصل کردیم و مدل ما هم کاملا اقتصادی بود؛ بهشکلی که بتوانیم بهعنوان کسبوکار درآمدزا این کار را معرفی کنیم.
طبیعتا کار فرهنگی در خارج کشور در اختیار و توان حاکمیتهاست. منطقی نبود شما برای کار غیراقتصادی این فعالیت را شروع کردید. البته برداشت هم میکنم معتقدید خیلی از افراد در این حوزه خیلی کار اقتصادی انجام نمیدهند.
این نکته شما را نمیتوانم به این شکل عرض کنم. در صنعت نشر اراده با علاقهمندی و دغدغههای متفاوتی وارد میشوند؛ اما متأسفانه در بسیاری از حوزهها صنعت نشر ما قواعد اقتصادی ندارد و نتوانستیم به مدل اقتصادی برسیم. اینکه مسأله کنونی ناشران ما شمارگان هزار یا دوهزار نسخه است، نشان میدهد نشر ما اقتصادی نشده است؛ وگرنه هرسال باید ۲۰۰ کتاب بیش از صدهزار فروش داشته باشد. در حوزه بینالملل هم اینطور است و خیلی از دوستان براساس دغدغههای فرهنگی خود با مدلی محدود کار میکنند. بخش خصوصی اگر بخواهد کار کند، باید به مدل اقتصادی خود فکر کند. البته از حمایتهای دولتی و حاکمیتی و نه لزوما مالی هم استفاده خواهیم کرد. درحالحاضر، نزدیک به ۱۴ عامل فروش در کشورهای مختلف شناسایی کردهایم. در نمایشگاه کتاب آذربایجان، هدف این بود عامل فروش بومی پیدا کنیم
برای کار با چه تعداد کتاب شروع کردید؟
با حدود ۲۰ ناشر مذاکره موفق کردیم و بیش از ۱۰ مورد به قرارداد رسیدیم. البته روی همه کتابهای یک ناشر کار نمیکنیم. ممکن است از ناشری ۸۰۰ عنوان وجود داشته باشد؛ ولی ما روی ۱۰ عنوان کار میکنیم. در این بخش، تولید محتوا را خودمان انجام میدهیم و از ناشر پولی دریافت نمیکنیم. الان در فضای بینالمللی با ۵۰ تا ۱۰۰ ناشر با تمرکز اصلی کتاب کودک و نوجوان کار میکنیم.
این تولید محتوا براساس یه مدلی است؟
در این بخش، استانداردی وجود دارد که وقتی میخواهید یک کتاب را ترجمه کنید، حتما باید خلاصهای از کتاب، معرفی نویسنده، افتخارات کتاب و نویسنده، شمارگان و فروش کتاب در کشور مبدأ و سایر اطلاعاتی مفید و عمومی ارائه دهید؛ اما اینکه اطلاعات چطور به مخاطب برسد، یک بخش را در سایت قرار دادیم و بخش دیگر را در قالب کتابچه و بخشی هم اختصاصی کشور مقصد تولید میشود. در نمایشگاه کتاب آذربایجان، معرفی آژانس خود را به زبان آذری انجام دادیم؛ چون در آذربایجان خیلی انگلیسی نمیدانند؛ اما در دیگر کشورها این استاندارد زبان نیز برقرار است. اینکه محتوا چطور باید تولید شود، بهلحاظ زبانی و محتوا باید متفاوت از داخل کشور باشد.
باتوجهبه این نکات، یقینا شما باید مقصد را درست بشناسید؟
دقیقا و اینجا این مسأله را مدیر فروش به ما میگوید و حتی به بعضی از ناشران در داخل میگوییم که اگر روی این موضوع کار کنند، در بازار بینالملل کتابشان بازخورد دارد و از این حیث هم به ناشران مشاوره میدهیم.
چرا نمایشگاه کتاب آذربایجان را باتوجهبه اینکه در سطح نمایشگاههای درجهاول آسیا هم نیست، انتخاب کردید؟
اگر میخواستیم در فضای بینالملل باشیم، باید از یک منطقه و حوزه خاص شروع میکردیم که کمترین ریسک، هزینه و بیشترین بازدهی را برای ما داشت. هدفگذاری اصلی ما توجه به بازار شرق است و بهمعنای عمومی که از شمال آفریقا، غرب آسیا و کشورهای تازهاستقلالیافته، روسیه و البته شرق آسیا که بازار کتاب پررنگی دارد. آذربایجان از این نظر انتخاب شد که هزینه سفر کمتر بود و بهلحاظ فرهنگی، درصد زیادی از مردم آذربایجان شیعه هستند و علاقهمندیهایی به ایران دارند. بعد از سفر این پررنگتر شد و دیدیم علاقهمندی آنها به زبان فارسی زیاد است.
آذربایجان در حوزه نشر چقدر فعال است؟
ازلحاظ نشر، آذربایجان خیلی کوچک است. بخش اعظم کتابهای آنها ترجمه است. اگرچه بهلحاظ سیاسی به آمریکا نزدیک است، بهلحاظ فرهنگی همچنان روسیه تسلط دارد و زبان روسی در آذربایجان زبانی متداول است. کسی هم زیاد انگلیسی نمیداند.
در بحث کاری چه فعالیتی کردید؟
در آنجا دو هدف داشتیم: اول اینکه عاملان فروشی را شناسایی کردیم که برخی آنها با نشر مرتبط بودند و زبان فارسی میدانستند. آنها پذیرفتند نماینده ما در آذربایجان باشند و احتمالا به قرارداد با این افراد برسیم. از طرفی میخواستیم با ناشران آذربایجان مذاکره کنیم؛ البته محتوای کمی از آنها به زبان انگلیسی وجود دارد و ما فقط ناشران بزرگ را شناسایی کرده بودیم. البته با کمک رایزن فرهنگی ایران و البته حضور در نمایشگاه توانستیم چند ناشر دیگر را شناسایی کنیم که قابلیت همکاری دارند.نمایشگاه کتاب آذربایجان ۹۲ غرفه ۶متری دارد؛ یعنی نمایشگاه کوچکی است و از این تعداد، حدود ۲۰ غرفه ناشر نبودند. آذربایجان چهار ناشر بزرگ دارد که با دو تا از ناشران مذاکره کردیم. انتشارات قانون از ناشران قدیمی محسوب میشود که علاقهمند کار با ایران بود و دیگری انتشارات امضای درخشان که مدیر فعالی دارد و غرفه شلوغی داشت. با این انتشارات نیز به توافق برای همکاری رسیدهایم. این ناشر از آقای مصطفی مستور و شهیدمطهری، علی شریعتی و خانم فریبا وافی کتابهایی منتشر کرده بود. در آنجا کتاب وقتی هزار نسخه چاپ شود، باتوجهبه بازار ۹میلیون نفری باکو بسیار آمار خوبی است. ما با آنها مذاکره کردیم تا تعدادی از کتابهای ایرانی را به آنان معرفی کنیم. در آذربایجان، ظرفیت خیلی زیادی در بخش کتاب کودک و رمان وجود دارد.
شما در نمایشگاه نوپای کتاب عربی استانبول هم شرکت کردید؟
تاکنون، اتحادیه ناشران عرب و ترکیه نمایشگاه کتاب عربی استانبول را ۶ دوره برگزار کردهاند و بهظاهر فروشگاه بزرگی برای ساکنان عربزبان ساکن استانبول است؛ چون بسیاری از مهاجران عربزبان در ترکیه زندگی میکنند؛ اما این نمایشگاه برای این تشکیل شده تا ترکیه در کتابهای عربی هم برای خود مرجعیتی بعد از لبنان درست کند. البته صنعت نشر در ترکیه بسیار بزرگ است و احتمالا اتحادیه ناشران عرب هم باتوجهبه این مسأله در استانبول حضور پیدا کردهاند. در نمایشگاه استانبول هم با تعدادی ناشر عرب مذاکرات خوبی کردیم؛ البته چون نمایشگاه برای فروش است، فرصتی برای مذاکره با مدیران نشر نبود و فقط در نمایشگاه ناشران را شناسایی کردیم و قرارهایی برای مذاکره گذاشتیم. البته با یکی از آژانسهای ادبی ترکیه هم ملاقات کردیم که جلسه پرباری بود.
حضور شما در نمایشگاه کتاب فرانکفورت قرار است چه دستاوردی برای شما داشته باشد؟
اگر بخواهیم در بخش بینالملل کار کنیم، باید با کشورهای منطقه و شرق مذاکره کنیم و تعاملات کاری شبیه به یکدیگر داریم؛ اما در نمایشگاه فرانکفورت به این دلیل که تمامی کشورها در آن حضور دارند، میتوانیم بهخوبی رصد و خودمان را معرفی کنیم. حتی با ناشران کشورهای منطقه هم شاید بتوانیم راحت مذاکره کنیم؛ اما اگر احساس کنیم حضور در این نمایشگاه برای ما دستاورد چشمگیری ندارد، الزامی برای شرکت نداریم
انتهای پیام
نظر شما