به چشم هايي كه در ساسان
يکشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۵
...بيستون / ذره ذره آب مي رود/ درفش/ رو/ هزار بار/ ايستاده مرده است
....بيستون
ذره ذره آب مي رود
درفش
رو
هزار بار
ايستاده مرده است
درخت بود
مثل آن درختان مسموم
كه هوا را
تكه تكه
بالا آوردند
و در پياده رو هاي بي عابر
آواز
خداحافظي
خواندند
پروانه هاي چشمش
هيچ وقت از پيله
در نيامدند
و
حباب هاي سياه زخمش
از ريشه
بيد مجنون بود
كه طعم گَس كافور مي داد
انگشتانش
و آن خنده ها
كه هيچ وقت
ته نشين نشدند
...باران گرفت
پروانه ها بيرن زدند و آن حباب ها
درخت مرده بود ...
شاعر: مريم سقلاطوني
بيستون زخمي استمنبع: از نام ها خبري نيست، مريم سقلاطوني، بنياد شهيد و امور ايثار گران استان قم، نشر مجنون1384.
نظر شما