مسمط مخمس از حبیب حاجی پور
قسم به حضرت مولاستم نخواهد ماند
به غیر عشق کسی محتشم نخواهد ماند
در این مصاف ستم محترم نخواهد ماند
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند"
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند"
جلوی چشم خدا ساز اختلاف زدید
کنار دشمنتان باده مضاف زدید
برای فتح حرم هرچقدر لاف زدید
به جان حضرت زینب دم از گزاف زدید
"حرام زاده مقیم حرم نخواهد ماند"
برای مرجع هر فاجعه ضمیر شدید
و با یهود مراعات بی نظیر شدید
خلاف شرع به چشمان دوست تیر شدید
اگرچه از طرف دشمنان اجیر شدید
"همیشه مخزن گنج و درم نخواهد ماند"
مباد فکر کنی بی ستون بزرگ شدیم
به عشق آل علی با جنون بزرگ شدیم
به یاد مادرمان نیلگون بزرگ شدیم
هزار سال شده غرق خون بزرگ شدیم
به این امید که نقش از ستم نخواهد ماند""
اگرچه بار به دوشیم یار مانده هنوز
درون ترکش ما انتظار مانده هنوز
پس از گذشت زمستان بهار مانده هنوز
علی که نیست ولی ذوالفقار مانده هنوز
"که دین همیشه گرفتار غم نخواهد ماند"
کسی می آید رکن و مقام در دستش
و حکم ارث زمین مستدام در دستش
برای زخم خدا التیام در دستش
و عادلانه ترین انتقام در دستش
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند""
طبیب زخم دل ما مسیح خواهد شد
کنایه ها و مثل ها صریح خواهد شد
در این مسیر غلط ها صحیح خواهدشد
و فکر گنگ شماها فصیح خواهد شد
"که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند"
شاعر: حبیب حاجی پور