همسر شهید علیمحمدی: شهید فخری زاده دانشمندی مومن و مهربان بود
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، همسر شهید مسعود
علیمحمدی که به بهانه شهادت دکتر محسن فخریزاده یکشنبه 9 آذر مهمان برنامه «دست
در دست» بود، درباره زندگی مشترک خود با شهید
و خاطراتی که شهید علیمحمدی با شهید فخریزاده در دوران حیات خود داشتند،
صحبت کرد.
منصوره کرمی با بیان اینکه زندگی من و همسرم در پاییز شروع شد، اظهار داشت: برادرم و شهید علیمحمدی در ستاد انقلاب فرهنگی با هم دوست بودند و به واسطه این آشنایی ازدواج ما صورت گرفت. در مراسم خواستگاری هم چون ایشان جبهه بود من فقط عکسشان را دیدم اما برادرم آشنایی کاملی با ایشان داشت. 6 ماه بعد از ازدواج ما که در مدت 18 روز بعد از خواستگاری صورت گرفت، دانشگاهها دوباره بازگشایی شد.
وی ادامه داد: قبل از جنگ مسعود در جهاد سازندگی شیراز در کارهای عمرانی در مناطق محروم فعالیت میکردند، پس از آن به تهران آمدند چون می گفتند احساس میکنم خیلی در آنجا نمی توانم مفید باشم و در تهران در ستاد فرهنگی مشغول شدند.
همسر شهید علیمحمدی بیان داشت: از دوران دانشجویی زندگی سختی را شروع کردیم و از سال 80 تازه نفسی کشیدیم که در سال 88 ایشان شهید شدند. برای بازنشستگی و بعد از ازدواج بچهها برنامههای زیادی داشتیم اما شهادت قسمت ایشان بود.
وی در ادامه افزود: این 11 سال پس از شهادت ایشان برای من بسیار سخت گذشت اما احساس عزت و افتخار میکنم که در کنار چنین بزرگواری توانستم زندگی کنم و طی زندگی مشترک احساس خوشبختی کامل داشتم. شاید فکر کنید چون همسرم شهید شده این حرف را میزنم اما خدا از دل من باخبر است که به لحاظ عاطفی چقدر به هم وابسته بودیم و احساس می کردم خوشبخت ترین زن دنیا هستم.
همسرم یک سال قبل از شهادتش در برنامه تقدیری در دانشگاه تهران به زبان فیزیک با دانشجویانش توصیههایی کرد به اعتقاد واقعی او در زندگیش بود و گفت: امیدوارم محبت تابش کند. من هم فکر میکنم تابش محبت، دنیا را نجات میدهد.
او درباره ویژگیهای شخصیتی شهید علیمحمدی بیان داشت: دلسوز مشکلات دیگران به ویژه دانشجویانش بود. یادم میآید همیشه به مسعود میگفتم شنبهها کلاس نگیر چون عادت داشتند روز قبل از کلاس مطالعه کنند و اینگونه عملا ما جمعههایمان را از دست میدادیم. ایشان شنبه و دوشنبه را به جای یکشنبه و سهشنبه کلاس برداشتند چون یکی از دانشجویانشان بیماری داشت که یکشنبه و سهشنبه باید بیمارستان میرفت و مسعود نمیخواست آن دانشجو کلاس را از دست بدهد و به خاطر او کلاسهایش را شنبه و دوشنبه برداشته بود.
وی ادامه داد: عاشق فیزیک و شغلش بود. میگفتند اگر یک روز کتاب فیزیک را باز نکنم احساس میکنم آن روز زندگیم به بطالت گذشته. همه چیز را هم با قوانین فیزیک میدید و معتقد بود تاثیر یک فیزیک دان در بخشهای مختلف صنعت بسیار تاثیرگذار است.
همسر شهید علیمحمدی در ادامه شهادت دکتر فخریزاده را به مقام معظم رهبری، مردم و خانواده شهید تسلیت گفته و درباره شهید علیمحمدی عنوان داشت: ایشان فردی مومن، دانشمند و بسیار مهربان بودند. متاسفانه وقتی این دانشمندان را از دست میدهیم بعد میشناسیمشان. مسعود که به شهادت رسید نیم ساعت قبلش با دکتر فخریزاده جلسه داشتند. آن روز من خیلی بیتابی میکردم، دکتر فخریزاده میگفتند اگر من هم روزی نباشم همسرم همین حال را خواهد داشت.
او با انزجار از وقاحت رژیمهایی که از ترور دفاع کرده و آن را با افتخار اعلام میکنند، اظهار داشت: یک سازمان مردمنهاد به نام دفاع از قربانیان ترور داریم که توسط خانوادههای شهیدان و جانبازان قربانی ترور تشکیل شده و من هم پس از شهادت همسرم به این سازمان مردمنهاد پیوستم. شاید مردم دنیا به خاطر تبلیغات سوء و بدی که نسبت به کشور ما شده، حس و حالی که ما خانوادههای داغدار داریم را درک نکنند و بعد هم رژیمهایی با وقاحت تمام تروری که کردهاند را در مجامع بینالمللی اعلام میکنند.