خون سیاوش است به رگهای فخر ما/ بیرنگ و شوکت است حنای تمامتان
شیطان شده دوباره خدای تمامتان
دارد به جان و سینه هوای تمامتان
تیری رها شد از کف او در غبار کین
تیری که دیده لطف و ثنای تمامتان
ای تیرهای بزدل و نامرد این منم
سینه سپر نموده برای تمامتان
مقصد رها کنید و بیایید سوی من
این سینه هست یکتنه جای تمامتان
در جنگ تن به تن چه ذلیلید جملگی
زنجیر صهیون است به پای تمامتان
با دیدن شجاعت و مردانگی من
در سینه حبس گشته نوای تمامتان
شیطانی است حملۀ پنهانی شما
در دست اوست دست جفای تمامتان
در مکتب حسین علی درس خواندهایم
مردانه پس زنیم دعای تمامتان
از آن ستم که دست شما شعله ور نمود
آتش شود هوا و غذای تمامتان
ما شیرهای شرزۀ پیکار دشمنیم
آن دشمنی که دیده وفای تمامتان
خون سیاوش است به رگهای فخر ما
بیرنگ و شوکت است حنای تمامتان
ما نیستیم مردم سازش پس از ستم
خون میکنیم جام صفای تمامتان
ما رستمیم جان به کف و تیر در کمان
ویران کنیم کاخ و سرای تمامتان
از داغ او که فخر وطن بود مُهر شد
ننگی به ظاهر و به خفای تمامتان
پیشکش به حامد اصغری، محافظ شهید محسن فخریزاده