دیگر برای آستین بالا زدن دیر است/ این را بگو با مادرم آهسته آهسته
يکشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۰
نوید شاهد - شعری از «مهدی فرجی» تقدیم به شهدا را می خوانید.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
گل شد ، بر آمد پیکرم ، آهسته آهسته
انگار دارم میپرم آهسته آهسته
انگشترم ، مهرم ، پلاکم ، چفیهام ، عطرم
پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته
آهسته آهسته سرم از خاک میروید
از خاک میروید سرم آهسته آهسته
جز نیمه ای از من نمییابید ، روزی سوخت
در شعله نیم دیگرم آهسته آهسته
امروز بعد از سال ها زاییده خواهد شد
ققنوس از خاکسترم آهسته آهسته
خوابیدهام بر شانهها و میبرندم … نه
تابوت را من میبرم آهسته آهسته
آن پیرزن ، این زن به چشمم آشنا هستند
دارم به جا میآورم آهسته آهسته
خواندم : پدر خالی است جایش این خبر میریخت
از چشمهای خواهرم آهسته آهسته
دیگر برای آستین بالا زدن دیر است
این را بگو با مادرم آهسته آهسته
نظر شما