شرح خاطرات یک جانباز ضایعه نخاعی در «سهم من از عاشقی»
به گزاش خبرنگار نوید شاهد، کتاب «سهم من از عاشقی» خاطرات خودنوشت رمضانعلی کاوسی است. در سرآغاز این کتاب آمده است: «پیشکش به بدنهای بیدست و دستهای بیبدن؛ پیشکش به پاهایی که با مین همآغوش شدند؛ پیشکش به رشیدمردان و غیورزنانی که هشت سال تاریخِ دفاعِ این سرزمین را رقم زدند؛ پیشکش به همسران جانبازان، ایثارگرانِ گمنام و صبوری که در عشقبازی، توفیق خدمت به یادگارانِ زخمی عشق نصیبشان شد. آنهایی که ایثارشان تا ابد ماندنی و ستودنی است.»
وی که جانباز ضایعه نخاعی از ناحیه گردن است، برای نوشتن این کتاب سه سال زمان گذاشته است، در مقدمه «سهم من از عاشقی» مینویسد: «سیزدهم آبان سال 1361، در جنگ تحمیلی عراق علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به گردنم، جانباز ضایعه نخاعی شدم. از زمان جانباز شدن تاکنون، همنشین ویلچر هستم.... من خاطراتم را نگاشتم تا دانش مردم کشورم درباره جانبازان به برخورداری از سهمیه دانشگاه و شاید نام یک کوچه یا خیابان خلاصه نشود. مینویسم تا آیندگان بدانند برای بعضی از رزمندگانِ این آب و خاک جنگ در سال 1368 تمام نشد و هنوز ادامه دارد... مردم ما نمیدانند مشکلاتی گریبانگیر یک جانباز قطع نخاع است که گاهی قلم نیز، به دلیل نارسایی واژه، مجبور است در برابر آنها دم فرو بندد... مطمئنم افراد سالم نیز با مطالعه این کتاب قدر سلامتیشان را بیشتر خواهند دانست...»
برگهایی از خاطرات نوجوانی، مسجد چوبی شهرک، نسیم عملیات، اعزام به تبریز، آسایشگاه جدید، در آسایشگاه چه میگذرد؟، ادامه تحصیل در آسایشگاه، یک اتفاق ساده مرا بیقرار کرد، خانهای باید ساخت، وقتی همسرم از من خواستگاری کرد، رانندگی همسرم، تیغهای گل رُز و تصاویر، برخی از عنوانهای بخشهای این کتابند.
در صفحه 249 کتاب میخوانیم: «روزها با اعلام آژیر قرمز از رادیو، توی حیاط آسایشگاه میآمدیم تا هم هواپیماهای عراقی را ببینیم هم غرش ضد هواییهای خودمان را بشنویم. خداخدا میکردیم که هواپیمای دشمن هدف قرار گیرد و سقوط کند؛ اما چون خودمان بچه جنگ و جبهه بودیم، میدانستیم که تیرهای ضد هوایی هرگز به هواپیمایی که در ارتفاع بالا حرکت میکند نخواهد رسید. تا زمانی که سایت موشکی اصفهان راهاندازی شد، این آرزوی ما برآورده نشد.
یک روز بعد از نماز ظهر و عصر، صدای آژیر خطر شنیدیم. وارد حیاط شدیم. هواپیمای دشمن را در آسمان میدید یم. هواپیمای میگ 25 عراقی هدف موشک قرار گرفت و سقوط کرد. خلبان هواپیما داشت با چتر پایین میآمد. من سوختن هواپیما و سقوطش را به خوبی میدیدم. فریاد «الله اکبر» بچهها محوطه آسایشگاه را به خوبی پر کرده بود. اینقدر خوشحال بودیم که حس میکردیم خودمان آن هواپیما را زدهایم...»
انتشارات سوره مهر کتاب «سهم من از عاشقی» را با شمارگان 1250 نسخه، قطع رقعی، 384 صفحه، مصور و به بهای 45هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.