«بامداد روز شانزدهم»؛ روایت اسارت یک جانباز به قلم جانبازی دیگر
رمضانعلی کاووسی، نویسنده کتاب «بامداد روز شانزدهم» به خبرنگار نوید شاهد گفت: این کتاب که به کوشش نشر شاهد منتشر شده است و به خاطرات جانباز دکتر فرامرز صادقی میپردازد.
وی درباره نحوه آشناییاش با این جانباز توضیح داد: من وبلاگی به نام «روزهای جانبازی» دارم که در آن خاطراتم را مینوشتم. بخشی از این خاطرات به نحوه مجروحیت و جانبازیام در عملیات محرم اختصاص داشت. یکی از مخاطبان که این خاطرات را میخواند، دوست آقای صادقی بود و شباهت خاطراتم را با خاطرههای وی دریافته و به ایشان پیشنهاد نوشتن خاطراتش را داده بود. با ارتباطاتی که شکل گرفت، نوشتن خاطرات این جانباز را برعهده گرفتم.
نویسنده «پرواز با بال شکسته» ادامه داد: از آنجا که من جانباز قطع نخاعی ساکن در شهررضا هستم و آقای صادقی در شهر مبارکه زندگی میکند؛ نمیتوانستیم دیدار زیاد و مستمری داشته باشیم. بنابراین، قرار شد جمعهها ایشان به منزل ما بیاید و خاطراتش را ضبط کنیم. در مجموع، 40 ساعت برای نوشتن کتاب «بامداد روز شانزدهم» مصاحبه انجام شد و نوشتن آن بیش از سه سال طول کشید.
وی در پاسخ به اینکه با توجه به جانباز بودن، چه دشواریهایی برای نوشتن این کتاب داشته است؟ توضیح داد: من حدود 18 یا 19 ساله بودم که در عملیات محرم جانباز شدم. تنها مشکلم این بود که مجبور بودم با یک انگشت تایپ (انگشت سبابه دست چپ) تایپ کنم. این کار باعث شد روند نوشتن کتاب طولانی شود. اما مزیت جانبازیام هم این بود که «بامداد روز شانزدهم» چندینبار ویراستاری شد.
این جانباز نویسنده درباره ویژگیهای خاطرات دکتر فرامز صادقی گفت: او فقط 14 سال داشت که به جبهه رفت. البته مجبور شد شناسنامهاش را دستکاری کند. چون از سوی خانوادهاش تحت فشار بود و آنها که تمکن مالی خوبی هم داشتند، راضی به حضور فرزندشان در جبهه، آن هم با سِن کم نمیشدند. صادقی 15 روز در جبهه بوده که در جریان عملیات محرم مجروح میشود و به اسارت دشمن در میآید.
وی ادامه داد: با آن که طبق قانون صلیب سرخ نباید اسیران مجروح را بیش از 6 ماه در اسارت نگه داشت؛ او 16 ماه در اسارت بعثیها بود. خاطرات صادقی برای من جذابیتهای ویژه خود را داشت. زیرا با آنکه ما در یک عملیات مشترک بودیم، هیچگاه یکدیگر را ندیدیم و این امر، نوع روایتها را متفاوت کرده است. اوج خاطرات این رزمنده، در صفحات 31 تا 34 کتاب است.
نویسنده «سهم من از عاشقی» درباره نحوه نوشتن این کتاب توضیح داد: من کوشیدم در کنار برخی خاطرات ناراحتکننده راوی، جذابیت کتاب را با آوردن نکات طنزآمیز خاطرات حفظ کنم. معتقدم مطالعه این کتاب برای نوجوانان هم جالب و جذاب است.
کاووسی در پایان اظهار کرد: با وجود مشکلاتی که در جامعه وجود دارد، مردم نسبت به ایثارگران نگاه احترامآمیز و توام با محبت دارند. ترویج آثار حوزه دفاع مقدس برای نوجوانان و جوانان کار سادهای نیست و باید کارهای فرهنگی زیادی در این زمینه صورت گیرد. یکی از این راهها، برپایی مسابقههای کتابخوانی ویژه نوجوانان و جوانان است. این کار به خوبی آثار حوزه دفاع مقدس را به قشر جوان معرفی میکند.