شخصیت آیتالله شهید دکتر بهشتی در نظرگاه فرزانگان
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، شهید «دکتر سید محمد حسینی بهشتی» به دلیل ویژگیهای بارز مدیریتی و با تدبیری اعجابانگیز، قافله انقلاب را از گردنه های سترگی چون تصویب قانون اساسی، الگوسازی در جهت ایجاد تشکلهای حزبی و بسیاری از مواضع دشوار دیگر عبود داد و نقش تعیینکنندهای در تثبیت ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران ایفا کرد. اما مقام این مجتهد موثر به همین عرصه محدود نمیشود. وجهه علمی شهید آیتالله بهشتی آنقدر در جامعه علمی حوزوی سایهگستر بود که مقام معظم رهبری از ایشان به عنوان «یک شخصیت نادر» یاد کردهاند.
در این گزارش ویژهنامه «شاهد یاران» درباره شهید بهشتی را با عنوان «حدیث راستقامتان» تورق کردهایم و به خصلتهای ایشان از دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای، حضرت آیتالله موسوی اردبیلی و حجتالاسلام والمسلمین هادی مروی پرداختهایم.
حضرت آیتالله خامنهای
شهید بهشتی با اینکه از لحاظ علمی شخصیت برجستهای بودند، آنچنانکه در حد مقام علمی ایشان بود، شناخته نشدند، اما باید بگویم که ناشناخته ماندن جنبهعلمی شهید بهشتی در میان عامه مردم به دلیل آن بوده است که جنبههای سیاسی، بقیه ابعاد شخصیت ایشان را تحت شعاع قرار داده بود و همگان، ایشان را در درجه اول به عنوان سیاستمدار مجرب میشاختند.
همیشه اینطور است که یک جنبه برجسته در شخصیت چند بعدی انسان در محیطی که آن جنبه بیشتر رواج دارد، سایر جنبهها را تحتالشعاع قرار میدهد. شما در محیطهای فلسفی دنیا بروید، مشکل بتوانید ثابت کنید ابنسینا طبیبی بوده که با قاروره و خون و نبض و امراض هم سروکار داشته است. علت این امر آن است که در آن محیط، آن بعد شخصیت این آدم آنقدر بزرگ است که اجازه نمیدهد به یاد بقیه ابعاد باشند. شهید بهشتی همینجور بود. بیشک اگر سراغ دوستان قدیمی شهید بهشتی بروید و با آنها صحبت کنید، درست یادشان نمیآید که ایشان رئیس دیوان عالی کشور بوده و سر رشته قضا برههای دست ایشان بوده است. این عده مشکل است که بعد قضایی شخصیت شهید بهشتی را تصور کنند. چون بعد فرهنگی او با همان عظمت در ذهن آنها مجسم است. تنها کسانی همه ابعاد زندگی این شخصیت بزرگ ما را به یاد میآورند که در همه ابعاد زمان با بخشی از وجود او و بعدی از ابعاد شخصیت او سروکار داشتهاند.
دوستان نزدیک ایشان غالبا این گروهند. دوره علمی ایشان را دیدهاند، دوره سیاسیشان را دیدهاند. دوره مدیریتشان را دیدهاند، دوره جنگ و گریزشان با طاغوت را دیدهاند. همه این دورهها را شهید بهشتی داشتهاند که ما از نزدیک شاهد بودیم و من خودم یکی از کسانی هستم که تصورم این است که باید بیشتر ابعاد شخصیت ایشان را توصیف کنم و یقین دارم که نمیتوانم. علتش هم این است که شهید بهشتی به معنای حقیقی کلمه یکی از شخصیتهای نادر ما بود....»
آیتالله موسوی اردبیلی
«... مرحوم شهید سید محمد حسینی بهشتی یکی از این نادر مردان کمنظیر بود. ساده و پرثمر و ناشناس زندگی کرد. مظلوم شهید شد و ابعاد وجودی او ناشناخته ماند... او در سخن متدین و متشرع و خداترس بود. از آنهایی نبود که اسلام را برای خود و نفع خود میخواهند و از هر دستور شرع که به نفع آنها تمام شود طرفداری میکنند و سخت آن را ترویج میکنند و هر دستوری به ضرر آنها تمام میشود، هرچند از نظر اسلام مهم باشد، طرد میکنند.
او فقیه و اصولی و فیلسوف بود. در فقه و اصول و فلسفه زحمات زیادی کشیده بود. هرگاه در میان اهل نظر و در محافل علمی قرار میگرفت، در بین امثال و اقرانش نامدار و انگشتنما بود و نظر دیگران را به خود جلب میکرد. در مسائل علمی اطلاعات و آگاهی وسیع داشت و نوآوریهایی داشت که مخصوص خود او و نتیجه تفکر و تحقیق او بود. در کنار اطلاعات وسیع و تحقیقات قابل توجه، بیان صریح و قاطع و منطق نیرومند داشت. کمتر اشخاصی بودند که تحت تاثیر بیان و منطق او قرار نگیرند و بتوانند در برابر گفتار او مقاومت نمایند و مغلوب نگردند.
در مسائل جهانی آگاهی گسترده داشت. انسان را، اسلام را، جهان غرب و شرق را، دشمنان اسلام و نقشههای آنان را به خوبی میشناخت و عمیقا در این باره فکر و طرح داشت. برنامهریز، تشکیلاتی و مدیر لایقی بود. آثار مهمی که از او به یادگار مانده است شاهد صدق این گفتار است...»
حجتالاسلام والمسلمین هادی مروی
«...جامعیت علمی آقای بهشتی برای همه طلاب جذاب بود. احاطه و تسلط او به بسیاری از مکاتب فکری جدید، به او جایگاه خاصی میداد. خاطرم هست یک روز که در خدمت ایشان به قم می رفتیم، در میانه راه علت مسافرتشان را سوال کردم. گفتند برای تدریس فلسفه هگل به مدرسه حقانی میروم. معتقدم خیلی از افرادی که فلسفه هگل را مطرح و تدریس میکنند و حتی برخی آنها که در این باره کتاب نوشتهاند، کمتر توانستهاند به عمق روح این فلسفه پی ببرندو عموما با واسطه برخی ترجمهها، آگاهیهایی را در این زمینه کسب کردهاند... وقتی آقای بهشتی از آلمان بازگشتند، سفری به شهر مشهد داشتند که من به دیدار ایشان رفتم. در آن محفل برخی از چهرههای مطرح حوزه مشهد و قم حضور داشتند. بحثی فقهی مطرح شد و همگان از تسلط ایشان بر دقایق فقه به رغم دوری چند ساله از حوزه علمیه حیرت کردند. آقای بهشتی کارشان از تقید به نظم گذشته بود و نظم به صورت ناخودآگاه، ملکه و جزئی از زندگی ایشان شده بود...»