روایت جانباز سرافراز «حسین رفیعی» در «فقط غلام حسین باش»
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، این کتاب توسط نشر «شهید کاظمی» در شمارگان هزار نسخه منتشر شده است.
در ابتدای کتاب «فقط غلام حسین باش» از قول «حمید حسام» آمده است: قبول کنی یا نکنی، برای تو خاطره گفتم. نه برای دلم و نه برای تاریخ. برای تو که فردا، هزاران «یک لاقبا» مثل من آویزان تواند. برای تو که از گذر «حسین غلام» عبورم دادی و «غلام حسین» ام کردی. تقدیم به تو، با مرام علی (ع) مسلک پهلوان یگانه اطلاعات عملیات لشگر 32 انصارالحسین (ع) «علی آقا چیت سازیان». این یادداشت در تاریخ 25 آبان 92 نوشته شده است.
این کتاب به دو بخش «حسین غلام» و «غلام حسین» تقسیمبندی شده است و در 244 صفحه زندگی جانباز سرافراز «حسین رفیعی» را روایت میکند.
جانباز سرافراز «حسین رفیعی» در عملیات کربلای 5 ترکش پهلویش را شکافته و یکی از پاهایش قطع شده است. این کتاب، داستان هم جواری با گنده لاتهای حصارخان همدان تا آشنایی و ذوب شدن در مرام «علی» هاست که در نهایت منجر به تحول جانباز سرافراز «حسین رفیعی» میشود.
در بخشی از کتاب «غلام حسین باش» میخوانید: خیلی خونسرد جواب دادم: «لباس سبز سپاه، کفن آخرت ماست. هر کس این لباس را به قصد به قربت بپوشد و صاف و بی ریا خدمت کند، خداوند مزد او را که شهادت است خواهد داد. علی چیت ساز برای من مثل شهید علی هاها است.» ارزیابنامه معرفیام را به پادگان آموزشی نوشت. برگه معرفی به آموزش، مثل اذن دخول به بهشت بود. سر از پا نمیشناختم. از آنجا به مسجد و مجلس روضه رفتم و با گریه به آقا امام حسین (ع) گفتم: «همه حجت مسلمانی من تویی. دستم را بگیر و نگذار از مسیر جبهه و جهاد خارج شوم.»