حجت‌الاسلام دکتر «علی‌اكبر مرتضوی كیاسری» با نوید شاهد مطرح کرد
دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۰۹
یک جانباز 70 درصد در بیان خاطرات خود از روزهای به پیروزی رسیدن انقلاب گفت: یکی از مردم معترض و انقلابی از دست‌هایش در حالی که مثل فواره خون می‌چکید، دستش را گاز می‌گرفت تا مانع ریختن خون شود و به جای فرار با همان دستان زخمی شعار «مرگ بر شاه» را می‌داد. این صحنه را من با چشمان خود دیدم. در آن زمان مردم به پای باور خود ایستادند و سینه سپر کردند. واقعا بهمن سال 1357 با خونین شدن، جاویدان شد.

«علی اکبر مرتضوی» در گفت‌وگو با خبرنگار نوید شاهد اظهار کرد: در سال1362 طی عملیات والفجر1 در شمال فکه شرف جانبازی جانباز (70 درصد) نصیب بنده شد و 39سال است که در خدمت ایثارگران بنیاد شهید بوده‌ام. افتخار می‌کنم که ارادتمند ایثارگران هستم و در قیامت هم از خداوند پاداش همین ارادت را انتظار دارم. در غیر این صورت، امیدی به چشم‌های مجروحم نیست.

انقلابیون، فرار را به قرار ترجیح دادند

اهدافی که منجر به انقلاب دینی شده

وی که دارای مدرک روانشناسی و حقوق از دانشگاه تهران است، با اشاره به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» درباره دلایلی که در آن زمان منجر به وقوع انقلاب دینی شد، توضیح داد: شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به طور طبیعی و به عنوان یک حقیقت در شعار مردم تبلور داشت و رهایی از یوغ استبداد و استکبار، جدا شدن از سلطه ابلیسیِ استعمار، فاصله گرفتن از استثمار و همچنین استحماری که دشمن در این مثلث شوم تلاش می‌کرد تا ملت ایران را تحقیر کند، از جمله اهدافی بود که انقلابیون دنبال می‌کردند.

دبیرکل، بنیان‌گذار و رئیس شورای سیاست گذاری مجمع جانبازان و ایثارگران با اشاره به این که در نظامِ مبتنی بر «استقلال»  آزادی رَستن از بندِ سلطه شیطانی که می‌تواند شیطانِ نفس، شیطان جنی(من الجنت) چه شیطان انسی و ناس(استکبار جهانی) باشد و تحقق آزادی، جمهوری اسلامی و همچنین، دستیابی به نظامی که ارزش‌های دین در آن به رسمیت شناخته و محترم انگاشته شود و به آن ارزش‌ها عمل و از آن حراست شود؛ مورد نظر بود، افزود: این سه بخش که در شعارهای مردم هم تبلور پیدا کرده بود؛ «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» همه هدف انقلابیونی بود که به فرمان یک مرد آسمانی به نام حضرت روح‌الله به پا خواستند و تمام هستی خود را پای مستی عشق به انقلاب، نثار کردند و همچنان همین مسیر را ادامه‌ می‌دهند.

تداعی آرمان‌های انقلابی با روش‌های درست

مرتضوی کیاسری در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توانیم ارزش‌ها و آرمان‌های زمان انقلاب را برای جوانان زنده نگه داریم؛ توضیح داد: معتقدم که امروزه به دو دلیل جوانان از آرمان های انقلاب فاصله گرفته‌اند. نخست آن که ما کم کاری‌های بسیاری در حوزه نشر فرهنگ انقلاب داشته ایم. از طرف دیگر، دشمنان ما برای ضربه زدن به ارزش‌های انقلاب بسیار فعالانه عمل کردند. به همین دلیل، از نظر من جوانان گناهی ندارند. مسئولان و مدیران ما نه تنها کمک قابل توجهی به جوانان برای آشنایی با ارزش‌‌های انقلاب اسلامی نکردند، بلکه گاهی فقط نظاهره‌گر هجمه‌هایی بودیم که به فعالیت‌های انقلابی می‌شد و گاهی با این کارها خودمان به اهداف انقلاب آسیب زدیم.

این روانشناس و حقوقدان افزود: طبیعتا وقتی یک جوان عدالت‌خواه است و در عرصه اجتماع بی‌عدالتی می‌بیند؛ یک جوان آزادی‌خواه است و تنگناهای غیر منطقی و فاصله از مردم‌سالاری دینی را می‌بیند؛ یک جوان استقلال طلب است، استقلال از او گرفته می‌شود (منظورم محدودیت قانونی برای پیشگیری بروز نابه‌هنجاری نیست بلکه می‌توان گفت آزادی او را می‌گیرند و نمی‌گذارند استقلال خود را در دل آزادی بروز دهد)، به طور طبیعی ارزش‌های انقلاب تبلور پیدا نمی‌کند و از طرفی دیگر دشمن، ناجوانمردانه دوران طاغوت و ستمشاهی پیش از انقلاب را زیبانمایی می‌کند. بنابراین جوان امروز به سمت و سویی دیگر گرایش پیدا می‌کند و از آرمان‌های انقلاب فاصله می‌گیرد.

رئیس انجمن مراکز مشاوره و رانشناسی کشور ادامه داد: اگر ما بخواهیم جوانان و جامعه به سمت انقلاب و آرمان‌های آن سوق داده شوند؛ در مرحله اول، باید ارزش‌های انقلاب را برجسته کنیم، سپس با کسانی که با ارزش‌های انقلاب علنا مبارزه می‌کنند (اگرچه اسم آن‎‌ها انقلابی است) مبارزه کنیم. به طور مثال باید در مقابل خوش خوراکی‌های اقتصادی، تجاوز و غارت بیت‌المال به شکلی انقلابی ایستاد. باید عدالت علوی که نماینده انقلاب اسلامی ایران است در سطح جامعه اعمال شود، تا سطح گرایش مردم نسبت به شعار انقلاب و ارزش‌های انقلاب اسلامی افزودن گردد. در غیر این صورت، نه تنها گرایشی به آرمان‌ها و ارزش های انقلاب اسلامی ایجاد نمی‌شود بلکه تبدیل به شعاری توخالی می‌شود که حتی خداوند هم شعار بدون عمل را دوست ندارد. قرآن در این باره می‌گوید که ای کسانی که ایمان آورده‌اید برای چه شعاری که در آن عمل نیست را می‌دهید.

مرتضوی اظهار داشت: اگر بخواهیم جامعه به آنچه که شعار دادیم گرایش پیدا کند، باید به شعار خود از جمله دفاع از مظلومین و محرومین، حمایت از مستضعفین و قشر آسیب‌پذیر، که باید در جامعه تحقق پیدا کند عمل کنیم. هرچه شعارها درون‌تهی و تو خالی باشند سطح گرایش به طور ناخواسته کاهش می‌یابد.

خلاءهایی که منجر به انقلاب مردم شد

رئیس شورای سیاست گذاری مجمع جانبازان و ایثارگران در رابطه با خلاهای موجود در جامعه گفت: من از 12سالگی که وارد حوزه علمیه شدم تا 17سالگی که انقلاب پیروز شد؛ خلاهای موجود در جامعه، مشکلات و سختی‌ها را از نزدیک مشاهده کردم. بی‌عدالتی، نابرابری، اشرافی‌گرایی، نداشتن آزادی و امنیت و مملکتی که به دست یک قشر افتاده بود و به صورت قبیله‌ای و عشیره‌ای اداره‌ می‌شد، برخی عواملی بود که در گذشته به عنوان بحران در جامعه تلقی می‌شد. در مجلسی که ادعا می‌کرد مردم ایران هم مسلمان‌ هستند و هم شیعه، قوانین ضد دینی و بر خلاف عرف جامعه تصویب می‌شد. این‌ها خلاهایی بود که در جامعه آن روزها وجود داشت و مردم به آن معترض بودند. در آن زمان مردم برای سامان دادن و برجسته کردن اعتراضات خود، به یک رهبر فرهیخته نیاز داشتند و ازآنجا که تمام مردم به این باور رسیده بودند، امام خمینی عنصری صادق است و به آنچه می‌گوید عمل می‌کند. ایشان این مسئولیت را برعهده گرفتند.

رئیس سازمان اتحاد مشاوران و روانشناسان ایثارگر(صامرا)، در ادامه افزود: در آن روزها که امام را از عراق بیرون کردند و کشور کویت به ایشان اجازه ورود نداد، امام فرمودند: «فرودگاه به فرودگاه اگر پرواز کنم و راه را بر من ببندند، من فریاد خودم را که حمایت از دین و دنیای مردم ایران (به ویژه مردم مسلمان) است به گوش جهانیان می‌رسانم.» این مردانگی، استقامت و ایستادن پای‌ حرف، باعث شد تا در نهایت مردم یک صدا همراه ایشان باشند. امام برای جبران تمام خلاهای موجود در جامعه سرمایه‌گذاری کرد و در این مسیر از همه چیز خود گذشت. خلاءهای آسیب زای جامعه آن روزگار، همان نبود استقلال، آزادی و حاکمیت دین در کشور بود که انقلاب اسلامی مبتنی بر جبران این جریان در کشور شکل گرفت.

جایگاه فعلی جانبازان و ایثارگران نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی

مرتضوی با اشاره به اینکه دین مبین اسلام، با گذشت بیش از از 1400سال همچنان بر نفی الهه‌های دروغین و از اقرار به حاکمیت توحید و ذات پرودگار تاکید دارد، گفت:  جانبازان ما به این دلیل که جان‌نثاران دین خدا هستند؛ نگاهشان نسبت به دین هیچ‌گاه تغییر نمی‌کند اما می‌تواند نظراتشان در ارتباط با شرایط اجتماعی کنونی متفاوت باشد. به نظر من متاسفانه در حال حاضر شرایط اجتماعی و برنامه‌ریزی‌های ما در بخش‌های اجرایی، قانون‌گذاری و قضایی، آنقدر که ما دلمان می‌خواهد که رنگ و بوی اعتلای اسلام، ایثار و شهادت، جان‌نثاری راه ولایت و امامت داشته باشد،  ندارد.

مشاور عالی رئیس سازمان نظام مشاوره و روانشناسی جمهوری اسلامی ایران در امور مراکز مشاوره و امور ایثارگران در این باره توضیح داد: اگر جانبازان، خانواده‌های شهدا و ایثارگران دلتنگی دارند از مشکلات زندگی شخصی‌شان نیست. (معنای این جمله آن نیست که مشکلی ندارند؛ شاید به مراتب مشکلات آنان بیشتر از بقیه مردم هم باشد.) نگرانی اصلی ما برای زندگی شخصی‌مان نیست، نگرانی ما برای کم‌رنگ شدن ارزش‌های انقلاب اسلامی است. که بنده به عنوان یک جانباز تقصیر آن را به گردن کسانی می‌اندازم که ادعای انقلابی‌گری، دفاع از انقلاب دارند و به مسئولیت‌های خود را به شایستگی عمل نمی‌کنند.

وی در ادامه گفت: گاهی مواقع کسانی هستند که تیشه به ریشه انقلاب می‌زنند و در ذهن‌ها حفره ایجاد می‌کنند. ما غصه‌ خون بچه‌های شهیدمان را می‌خوریم. شب‌های حمله، دست و پاهای قطع شده‌‌ ایثارگران و جانبازان، کمر‌های شکسته، چشم‌های نابینا شده و دست‌وپا‌های بُریده، که به پای دین این ارزش‌ها را فدا کردند. اما الان یک عده در سایه غفلت و ناباوری‌ها عمدا به این ارزش‌ها حمله می‌کنند؛ ما نگاهمان بر این است، تا این موارد آسیب شناسی شود و عامل تحدید در گرایش عمومی جامعه را نسبت به ارزش‌های انقلاب و قدرت آنان را ختم و صلب کنیم. دغدغه ایثارگران از این دست دغدغه‌ها است. البته مشکلات مادی که امروزه گریبان گیر بسیاری از مردم است، جانبازان هم در کنار بقیه دغدغه‌های خود دارند اما الویت آنان برای قصه قربت انقلاب و ولایت است.

حس و حال روز‌های انقلاب

مرتضوی که کودکی و نوجوانی خود را در تهران گذرانده بود درباره حس و حال روز‌های انقلاب در این شهر گفت: من به یاد دارم، سمت بازار تظاهرات می‌کردیم، ناگهان تیر اندازی شد؛ انگشت‌های یک جوان بر اثر اصابت گلوله بریده شد. از دست‌هایش در حالی که مثل فواره خون می‌چکید، دستش را گاز می‌گرفت تا مانع ریختن خون شود و به جای فرار با همان دستان زخمی شعار «مرگ بر شاه» را می‌داد. این صحنه را من با چشمان خود دیدم. در اواخر دیگر اجازه تظاهرات در شهر را نمی‌دادند و ما به بهشت زهرا می‌رفتیم. شهدایی را برای خاکسپاری به بهشت‌زهرا می‌آوردند. ما به این بهانه زیر پیکر شهدا این شعار ها را می‌دادیم «این گل پرپر هدیه به رهبر» و شعارهای دیگری مانند «می‌کشم، می‌کشم آنکه برادرم کشت» به خاطر دارم که در همین روز‌ها، یکی از خیابان‌های بهشت‌زهرا را ارتش حکومت وقت، مسدود کرد. جمعیت جنازه شهید را زمین گذاشتند و کنار آن نشستند، افسر مسلسل را سمت جمعیت گرفت، تحت عنوان این که یا همه متفرق می‌شوید یا ما همه‌ شما را قَلع و قَمع می‌کنیم. جمعیت به یک‌باره و یک صدا، در حالی که نشسته بودند و تابوت جلوی آنان بود شروع به شعار دادند کردند؛ یکی از افسران شروع به تیر اندازی کرد منتها تیرهوایی می‌زد، اما جمعیت بی‌توجه به صدای شلیک گلوله شعار خود را می‌دادند. در آن زمان به پای باور خود ایستادند ‌دادند و علیه آن افسر شعار خود را می‌دادند و هیچ توجهی به صدای تیراندازی نداشتند. واقعا بهمن سال 57 با خونین شدن، جاودان شد و  من در جای جای این شهر خاطره راهپیمایی دارم. یادم می‌آید یکی از روز‌ها برای راهپیمایی روی پل کالج رفتیم، پا می‌کوبیدیم و این شعار را می‌دادیم «ای که پَرپَر کنی جوانه‌ها را، می‌کشی خلق مسلم خدا، هفده شهریور روز ننگ توست، هفده شهرور افتخار ماست» شکوه این پای کوبی عاشقانه عظمتی را به نمایش گذاشته بود.

مشاور و روانشناس و رئیس میز احزاب ایران ادامه داد: دوازدهم بهمن ماه که شد؛ روز موعود فرا رسید؛ روزی که تمام مردم برای رسیدن آن لحظه شماری می‌کردند. برخی اشک شوق می‌ریختند و برخی هم از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدند. من آن موقع در بهشت‌زهرا بودم؛ مهر مردم به رهبری، به امامت و ولایت حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) را از نزدیک مشاهده می‌کردم. این صحنه‌ها به توصیف می‌آید اما قابل درک نیست. با اینکه زندگی در این شهر بزرگ برایم سخت است اما خاطراتم در جای جای تهران، این شهر عاشقِ امام و شهیدان، مرا پایبند آن کرده است.

خبرنگار: آرزو رسولی

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده