وصیت‌نامه شهید «اسکندر حاتمی دهبنه»
شهید حاتمی دهبنه در قسمتی از وصیت‌نامه خود نوشته است: «اميدوارم برادران و دوستان بتوانند با پايداری چه در پشت جبهه و چه در خود جبهه، از مرز و بوم اين كشور اسلامی پاسداری كرده و هر اجانب تجاوزگر را نابود كنند. شما را به راه راست سفارش می‌‌كنم و دورى از گناه.»

نوید شاهد: شهید «اسکندر حاتمی دهبنه» فرزند «حسن»، 9 شهریور 1340 در سیاهکلِ گیلان دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 18 خرداد 1360 در منطقه عملیاتی الله‌اکبر به فیض شهادت نائل آمد. بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید را به بهانه سالگرد ایشان می‌خوانیم.

شهید اسکندر حاتمی دهبنه

«وَ قاتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یُقاتِلونَکُمْ وَ لا تَعْتَدوا إنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ و اقْتُلوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُموهُمْ وَ أخْرِموهُمْ مِنْ حَیْثُ أخْرَجوکُمْ وَ الْفِتْنَةُ أشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی یُقاتِلوکُمْ فیهِ فَإنْ قاتَلوکُمْ فَاقْتُلوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ الْکافِرینَ»

و بجنگيد در راه خدا با كسانی كه با شما می‌جنگند، تجاوز و تعدى نكنيد به درستی كه خداوند تعّدی كنندگان را دوست ندارد، هرجا به آنها رو آورديد جنگ كنيد و از همان جا كه شما را بيرون كردند بيرون كنيد زيرا كه فتنه از كشتن سخت‌تر است.

در شهادت من اشک شادی و افتخار بریزید

پدر و مادر مهربانم! اين وصيت‌نامه من پيش از شهادت است، قبل از اينكه اين سعادت نصيبم ‌شود شروع كردم و اميدوارم بتوانم با يک پيروزی كامل يا جزئی برای خدا و اسلام و قرآن جان بی‌ارزشم را به الله آفريننده خود تسليم نمايم. اميدوارم توانسته باشم برای شما يک فرزند پاک و ايده‌آل باشم، از شما می‌خواهم كه پس از شهادت من آرزده و سوگوار نباشيد البته گريه‌كردن غير از آن می‌‌باشد. از شما می‌‌خواهم اين اشک شادی و افتخارآفرين باشد زيرا من پيروز شده‌ام و به آرزوی خود كه همانا پيكار در راه خدا و شهيد شدن در راه خدا می‌باشد رسيده‌ام.

شما را به دوری از گناه سفارش می‌کنم 

اميدوارم برادران و دوستان بتوانند با پايداری چه در پشت جبهه و چه در خود جبهه، از مرز و بوم اين كشور اسلامی پاسداری كرده و هر اجانب تجاوزگر را نابود كنند. شما را به راه راست سفارش می‌‌كنم و دورى از گناه.

مادرجان! هر موقع به ياد من افتادی و خواستی گريه كنی و بر سر قبرم بيايی، آن لحظه به فكر كربلای حسين(ع) باشی كه در آن زمان با كافران و ستمگران برای پابرجا  ماندن اسلام و آزادی تمام مسلمانان از زير سلطه يزيد جنايتكار و جانی چگونه جان خود و فرزندان عزيزشان را دو دستی تقديم حق تعالی نموده.

مادر! مگر علی‌اكبر، قاسم و سرباز شش ماهه‌اش در عاشورا و كربلای امام حسين(ع) شهيد نشدند؟ مگر دو دست حضرت عباس را از تن جدا نكردند؟ من از آن بزرگواران بيشتر نيستم بلكه يک بنده گناهكارم.

راه خدا بیشترین و برترین راه‌هاست

پدرم! درود من بر تو كه چون ابراهيم، فرزند خويش را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادی. پدرم! بدان و آگاه باش كه اسماعيلت هرگز از فرمان باری‌تعالى سرباز نمی‌زند و مرگ در راه خدا را جز سعادت نمی‌داند و زندگی را جز جهاد در راه عقيده درست نمی‌داند و شهادت را جزء بهترين و بزرگترين نعمت‌ها می‌داند.

برادرم! راه خدا بيشترين و برترين راه‌هاست. پوينده و كوشنده در اين راه باش.

خواهرم! تو نيز زينب(س) زمان باش و در راه خدا مبارزه كن.

از خدا سعادت و تکامل امام و ملت را می‌خواهم

آری! فرصتی گرانبها برايم پيش آمده تا از بودن و هستی خود بروم و حركت كنم به سوی آنچه كه می‌خواهم و دوست دارم. اگر رفتم فقط خدا و روح خدا خمينی را راضی نگه داشته باشم. صدای «الله اكبر» و «لا اله الا الله» را از ژرفای دلهايتان فرياد بزنيد كه چون پشت كفار و امپرياليسم به لرزه در آيد.

من از خداوند بزرگ سعادت و تكامل روزافزون جمهوری اسلامی و امام و ملت قهرمان را خواهانم. از دوستان معذرت می‌خواهم كه نتوانستم از شما حلالیت بخواهم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد.

به اميد پيروزی حق بر همه مستكبرين، سرانجام من به آرزوی خودم كه وصال با خداوند رسيدم.

مرگ بر امپرياليسم شرق و غرب

درود بر خمينی بت‌شكن، رهبر خستگى‌ناپذير جهان اسلام

23 فروردين 1360                                  

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده