تقاضایم از خواهران سرزمینم رعایت حجاب است
نوید شاهد: شهید «محمد رضا شفیعی» فرزند حاج عبدالحسین پانزدهم مهرماه 1335 در شهرستان «شهرضا» از توابع استان اصفهان در خانوادهای متدین و علاقهمند به اسلام دیده به جهان گشود. این جوان مومن از طریق پایگاه بسیج به جبهه اعزام شد و در نهایت بیست و چهارم اردیبهشت 1361 در عملیات رمضان در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت مستقیم تیر به نزدیک قلبش در بیمارستان شهید رجایی تهران بستری شد. اما معالجات برای او موثر واقع نشد و در بیست و یکمین روز از مرداد 1361 به مقام رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپرده شد.
بسم الله الرحمن الرحيم
«يا اَيتُها النَفسُ المُطمَئِنَه اِرجِعي اِلي رَبِک راضيه مَرضيه فَادخُلي في عِبادي و ادخُلي جَنّتي»
به نام الله. پاسدار حرمت خون شهيدان، درهم کوبندهي کاخ ستمگران. او که عالم هستي را از هيچ آفريد و همه را از حکمتش تعادل بخشيد.
و با سلام و درود بيکران بر تمامي رهروان راه حسين. آنان که در اين راه قدم نهادند و گلوي خود را با شربت شيرين شهادت تر کردند و جان خود را فداي اسلام و قرآن نمودند.
«ما بندگان خدا هستيم و در راه او قيام ميکنيم اگر شهادت نصيب شد، سعادت است.»
اينجانب محمدرضا شفيعي فرزند مرحوم حسين شفيعي لازم دانستم که چند سطر وصيتي با امت حزب الله داشته باشم. و حال که وقت آزاد شدن من از قفس دنيوي رسيده است لازم دانستم که به جهاد در راه خدا بپردازم که اگر به درگاه باريتعالي قبول گرديد به سوي زندگي سعادتمند و جاويد ديگري پر بکشم.
من يکي از بسيجيهايي هستم که براي اجراي احکام اسلام به جهاد پرداختهام و از ريخته شدن خونم در اين راه باکي ندارم. چون راه، راه انبيا و اولياي خداست و بايستي پيروي از شهيد تشنه لب کربلا نمود.
سفارش من به کساني که اين وصيت نامه را ميخوانند اين است که سعي کنيد که يکي از افرادي باشيد که هميشه سعي در زمينه سازي براي ظهور صاحب الامر دارند و بکوشيد اول خود و بعد جامعه را پاک سازي کنيد و دعا کنيد که اين انقلاب به انقلاب جهاني آقا امام زمان متصل شود. پس اگر ميخواهيد دعاهايتان مستجاب شود به جهاد اکبر که همان خودسازي دروني است بپردازيد.
اي برادر و خواهر مسلمان،بدان که با شعار در خط امام بودن ولي در عمل دل امام را به درد آوردن، وظيفه انساني و اسلامي ما نيست.
اي برادران ما که هنوز خود را نساختهايم و تمام کارهايمان اشکال دارد چگونه ميخواهيم ديگران را بسازيم و انقلابمان را به تمام جهان صادر کنيم.
در کارها از خود محوري و تفسير کارها به ميل خود بپرهيزيم و سعي در خودسازي داشته باشيم و خيال نکنيم با کمي فکري که داريم، فکرمان از همه بالاتر است و از همه خود ساختهتر و خلاصه نظرمان بهتر است.
برادران گرامي و ملت شهيد پرور، هميشه از درگاه خداوند بخواهيد که به شما توفيقي عنايت فرمايد که بتوانيد در خط امام عزيزمان و براي رضاي خدا گام برداريد.
اي جوانان، نکند در رختخواب ذلت بميريد که حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد و مبادا در غفلت بميريد که علي (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد که علي اکبر در راه حسين و با هدف شهيد شد.
و اي مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري کنيد که فرداي قيامت در محضر خدا نميتوانيد جواب زينب را بدهيد که تحمل 72 شهيد را نمود همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه هاي نبرد بفرستيد و حتي جسد او را هم تحويل نگيريد، زيرا مادر وهت فرمود: پسري را که در راه خدا دادهام پس نميگيرم.
و از خواهران گرامي تقاضامندم که از فاطمه (س) يگانه سرور زنان سرمشق بگيريد و حجاب اسلامي خود را رعايت فرماييد.
اميدوارم روزي فرا رسد که همه ملت از زن و مرد و تا جوان و کودک به وظيفه اسلامي خود آشنا شوند و مرتکب گناه نشوند.
در آخر از مادر گرامي خودم حلاليت ميطلبم و اميدوارم از زحماتي که براي من کشيد مزد آن را از زينب (س) بگيرد و اميدوارم همچون ديگر خانواده ي شهدا استوار و مقاوم بمانيد و کاري نکنيد که دشمنان را شاد کند.
اي جوانان عزيز و ارجمند همانطور که امام فرمود: من چشم اميدم به شماست.
پس شما هم به نداي هل من ناصر حسين زمان لبيک بگوييد و به سوي جبهه ها حرکت کنيد و نگذاريد اسلام و قرآن بيياور بماند.
والسلام...
خبرنگار: آرزو رسولی