شنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۳۷
«می‌دونم آمدی اردوی جهادی فدایت بشوم. خیلی هم زحمت کشیدی؛ اما این‌ها کافی نیست.» این را شهید مدافع حرم به خانمش می‌گوید تا برایش توضیح دهد انقلاب هنوز خیلی جای کار دارد.

به گزارش نوید شاهد به نقل از خبرگزاری فارس، آمنه مظلوم‌زاده همسر شهید مدافع حرم جلال ملک‌محمدی تعریف می‌کند: «جلال صحبت می‌کرد و من هم جذب کلامش شده و احساس می‌کردم گم شده‌ام و جانم در میان همین حرف‌ها نهفته است. سؤال کرد: «چقدر صحبت‌های حضرت آقا رو شنیدی؟»

حتی اردوی جهادی هم برای انقلاب کافی نیست

 در مدت دانشجویی با دوستانم در بسیج فایل تمامی سخنرانی‌های رهبر را تهیه کرده و بخش‌های زیادی از آن را شنیده بودم. کمی خودم را جمع و جور کردم و حساب پس دادم: «خب، خیلی‌هاشون رو شنیدم.»

 اما او می‌دانست مسیر این گفت‌وگو به کجا می‌رود که زیر پایم را خالی کرد: «تا حالا چقدر به حرف‌های آقا عمل کردی؟ صرفاً گوش کردن مهم نیس. باید پای کار باشی.»

حرفش که به اینجا رسید، با غرور سینه سپر کردم: «خب تا حالا این همه پای کار بودم؛ مثلاً اردوی جهادی اومدم!»

از لحن معصومانه‌ام به شیرینی خندید. از مقابلم بلند شد و روی کاناپه کنارم نشست. دستش را دور شانه‌ام کشید تا مبادا از جدیت کلامش دلخور شده باشم و با مهربانی کم‌نظیری ادامه داد: «فدات بشم عزیزم، می‌دونم اومدی اردوی جهادی. خیلی هم زحمت کشیدی؛ اما اینا کافی نیس. ما باید خیلی بیشتر کار کنیم. این کشور، این نظام، این انقلاب خیلی جای کار داره. هنوز آقا از ما می‌خواد کار کنیم.»

شاید راز روحیه خستگی‌ناپذیر و جهاد بدون توقف جلال در همین بود که می‌دانست تا چه اندازه خدا به ما توان داده و چقدر کار نکرده مانده است.»

منبع: کتاب «جلال‌آباد» به قلم فاطمه ولی‌نژاد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده