آيتالله سيد مجتبی حسينی: اخلاص «سيد» رمز توفيق او بود
ویژگیهای دبیرکل حزبالله را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما همواره تعبیر انقلاب جهانی اسلام را به کار میبریم و بدیهی است که انقلاب اسلامی، انتساب به مرز خاص یا جامعه مشخصی ندارد. این انقلاب فراگیر شامل سراسر جهان اسلام است. انقلاب اسلامی ایران تأثیر بهسزایی در جهان، به ویژه بر شیعیان لبنان داشت و این از برکات انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) است.
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی درایران، کشور لبنان در کشمکشهای سیاسی و جنگهای داخلی به سر میبرد. حرکتی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لبنان داشت، موجب ایجاد تحول درونی در جامعه شیعیان لبنان گردید.
قبل از تأسیس حزبالله، جنبش امل به رهبری امام موسی صدر فعالیت داشت. پس از ربوده شدن امام صدر، این جنبش دچار مشکلات سیاسی و اجتماعی درونی شد، در پی آن حزبالله با پیروی از خط امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، در لبنان شکل گرفت و به مرور زمان، جایگاه آن میان شیعیان لبنان استحکام یافت و اختلافاتی که میان حزبالله و جنبش امل بروز کرده بود، به تدریج برطرف شدند.
پس از شیخ صبحی طفیلی، شهید سید عباس موسوی به دبیر کلی این حزب انتخاب شد. سید عباس که مردی اندیشمند و متعهد بود، توانست حزبالله را به جایگاه متینی در صحنه سیاسی لبنان برساند و از رزمندگان مقاومت اسلامی، مردانی شجاع، باشهامت و اهل اقدام به وجود بیاورد.
سید عباس موسوی درسال 1992 مورد حمله نظامیان صهیونیست قرار گرفت و به شهادت رسید، و برادرعزیز و ارجمند وفاضل سید حسن نصرالله که به تعبیر مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای، رهبری شجاع و «قائدی عربی» است، به دبیر کلی حزبالله انتخاب شد. او از شایستگیهای اخلاقی، سیاسی و صلاحیت مدیریتی فراوانی برخورداراست و به مرور زمان توانست جایگاه خود را در حزبالله، میان شیعیان وسایر مسلمانان لبنان تقویت کند.ایشان از فضلایی است که در حوزه علمیه نجف و قم تحصیل کرده و در زبان عربی نیز خطیبی توانا و خوش بیان و توانمند است.
رهبری سید حسن نصرالله موجب پیشگامی حزبالله شده است. دلایل این پیشگامی را در چه میبینید؟
به طور معمول در فضاهای سیاسی، افراد بسیاری وجود دارند که سیاستمدار، مدیر، مدبر وتوانمند هستند، ولی اخلاص کامل ندارند و وقتی که وارد عرصه سیاسی میشوند، دنبال منافع شخصیشان میروند، رقیبان خود را کنار میزنند، مسئله پست و مقام را اصل میدانند و در نهایت، اخلاص را از دست میدهند. خیلی از افراد هم اخلاص دارند، ولی تدبیر و مدیریت لازم را برای اداره امور سیاسی ندارند.
آقای سیدحسن نصرالله، درعین حال که مردی بسیار متدین، متعهد و معتقد به ولایت فقیه است، از ویژگیهای بسیار ارزشمندی برخوردار است. در جامعه اسلامی افراد پرشور و انقلابی و شجاع فراوانی وجود دارند، اما تعهد کامل به ولایت فقیه ندارند.
مقام معظم رهبری در پیامی که پس از پیروزی مقاومت اسلامی براسرائیل برای آقای سید حسن نصرالله ارسال کردند، امتیازات و ویژگیهای ایشان را برشمردند. یکی از ویژگیهای دبیر کل حزبالله، صبر و بردباری است. سید حسن نصرالله علاوه بر صبر و بردباری و مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی، در مقابل توطئههای سیاسی داخل جامعه لبنان نیز بردباری نشان میدهد. جوانان حزبالله و مقاومت اسلامی نیز چنین تربیت شدهاند.
در حقیقت، مسئله مقابله با آمریکا و اسرائیل تنها یک بعد قضیه است. صبر وبردباری در برابر کسانی که از درون جامعه لبنان میخواهند از پشت خنجر بزنند، بعد دیگر است. اگر انسان در مقابل این توطئهها صبور نباشد و واکنش نشان دهد، بیتردید میدان را از دست میدهد و باعث بروز اختلاف و تشنج در جامعه میشود. سید حسننصرالله در برابردولت لبنان، احزاب مخالف و برخی از نمایندگان غربگرای پارلمان، همواره خویشتنداری نشان میدهد. آقای نصرالله دربرابر همه این توطئهها با متانت صبرکرد و به گونهای عمل کرد که حزبالله به انزوا کشیده نشود یا بهانهای علیه حزبالله به کسی داده نشود و وحدت ملی حفظ شود. اینها از نقاط قوت رهبری حزبالله است. در حقیقت، این صبر منبعث از ایمان است. اگر ایمان سیاستمداران ضعیف باشد، بالاخره رسوا می شوند و هر اندازه زیرکانه عمل کنند، روزی دستشان رو میشود، مگراینکه برای خدا کار کنند.
بردباری سید حسن نصرالله در صحنه سیاسی لبنان که درمقابل مخالفان نشان میدهد، یادآور صبر و خویشتنداری شهید بهشتی است که امام خمینی(ره) آن را مظلومیت ایشان تعبیر کردند. مظلومیت شهید بهشتی این است که درمقابل زخم زبانها، دروغ پردازیها و تهمتها و شایعهپراکنیها مقاومت کرد. بردباری و خویشتنداری در میدان جهاد و در میدان سیاست از ویژگیهای انکارناپذیر سید حسن نصرالله هم هست.
ویژگی دیگر دبیر کل حزبالله، اخلاص درعمل و توکل برخداست. این طور نیست که محاسبات ایشان صد درصد مادی باشد. اگرانسان فقط محاسبات مادی را در نظر بگیرد، نمیتواند در مقابل قویترین قدرت منطقه، یعنی اسرائیل و حامیانش بایستد. این نشان میدهد که آقای نصرالله از اخلاص و توکل بسیار بالایی برخوردار است. سید میداند که هدف همه تلاشهای او، نزدیکی به درگاه خداوند متعال است. خداوند وعده داده است که اگر شما صبر و در راه او عمل و او را یاری کنید، او نیز شما را یاری میکند: «ولینصرنالله من ینصره، انالله لقوی عزیز». به هر حال، اخلاص، تواضع و بردباری آقای نصرالله در معاشرتهای خصوصی ایشان کاملاً روشن است. ایشان اهل مباهات و تفاخر نیستند و هدف و رضای خدا برایشان مهم است.
ویژگی چهارم ایشان، مدیریت و حسن تدبیراست. اخلاص و توکل بر خدا به تنهایی کفایت نمیکند. حسن تدبیر در اداره بحران یکی از اصول اجتنابناپذیر اسلام است. موفقیت گسترده و پیروزی و سربلندی حزبالله لبنان و مسلمانان جهان، بیانگر اوج تدبیر حکیمانه آقای نصرالله در برخورد با گرایشهای گوناگون سیاسی لبنان وسازماندهی مقاومت در بحران اخیربوده است.
در زمان مدیریت آقای نصرالله، حزبالله توانست شبکه وسیعی از روابط بینالمللی و عمومی را با احزاب و گروههای گوناگون در جهان اسلام و عرب ایجاد کند. عملکرد اطلاعرسانی حزبالله را چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه مطرح کردید نتیجه اخلاص، حسن تدبیر و صداقت دبیر کل حزبالله بود. به این معنا که هرگاه انسان برای خدا تلاش کرد، خداوند به تلاشگران عزت میبخشد و به دنبال آن بسیج عمومی و اقدام به وجود میآید و امکانات فراهم میشوند. اکنون مردم سراسر دنیا با ميل و رغبت به حزبالله کمک مالی و معنوی ميكنند. هرگاه انسان با حسن تدبیر عمل کرد و دشمنان خود، همچون اسرائیل و برخی جریانات منافق را شناخت، ملتهای آزاده، این انسان با اخلاص را در آغوش میگیرند.
بنابراین سید حسن نصرالله، دربعد نظامی توانست جوانان مخلص و فداکار را گردآوری و یک شبکه وسیع و توانمند و درعین حال با ضریب حفاظتی بالا فراهم کند. در بعد فرهنگی نیز توانست کادرهای شایسته و ورزیده فرهنگی را به وجود بیاورد. شما اگر مجموعه انتشارات حزبالله را ملاحظه کنید و دورههای آموزش عقیدتی و فرهنگی را نگاه کنید، میبینید که حزبالله برای کادرهای اصلی، نیروهای بسیج و عامه مردم لبنان دورههای آموزشی برگزار میکند. بخش فرهنگی حزبالله در مناسبات گوناگون دینی، به مراکز فرهنگی سراسر دنیا مبلغ اعزام میکند. در حوزه علمیه قم تعداد قابل توجهی از طلاب لبنانی تحصیل میکنند و از سوی حزبالله حمایت، پرورش، و تقویت مادی میشوند. بسیاری از برنامههای فرهنگی حزبالله جلوه عمومی دارد. تلویزیون ماهوارهای المنار که در سراسر دنیا برنامه پخش میکند و همه مطلع میشوند و برنامههای زنده و پرتحرک دینی پخش میکند که همیشه با معنویت همراه هستند. تلویزیون المنار مانند سایر شبکههای تلویزیونی ماهوارهای نیست که برنامههای سرگرم کننده با جاذبههای مادی دارند. جاذبههای المنار جاذبههای معنوی و روحانی هستند. اگر بینندگان در هر جای دنیا، پای تلویزیون المنار بنشینند و ببینند وگوش بدهند، بیتردید تحت تأثیر روحیه انقلابی و نگرش امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب قرار میگیرند.
آقای نصرالله چگونه توانست اندیشه و شخصیت خود را در جوامع عرب و مسلمان و افکارعمومی جهان به اوج مقبولیت برساند؟
«من یتقالله یجعل لهو مخرجاٌ و یرزقه من حیث لایحتسب». خداوند دراین آیه کریمه میفرماید، «اگر کسی تقوا پیشه کند وپرهیزکار شود، خداوند راهها را در برابر او هموار می کند.»، سید حسن نصرالله دست پرورده حوزه علمیه است. او برای رضای خدا و به عنوان سرباز امام زمان(عج) به میدان آمد و بعد از آمدن به میدان تحت تأثیر میدان قرار نگرفت، بلکه میدان را تحت تأثیرخود قرارداد. برخی از افراد که بعد از درس خواندن در حوزه علمیه وارد جامعه شدند، به جای آنکه مؤثر باشند، متأثر شدند، اما ایشان بحمدالله توانست تأثیرگذار باشد. ایشان دلسوز مردم است، برای عموم مردم کارهای بزرگی انجام داده است و مانند خیلی از سیاستمداران کنونی، نان را به نرخ روز نمیخورد. هدفش خدمت است نه دستیابی به جاه و مقام.
حزبالله از نخستین روز تأسیس، هیچ حرکت ناسالمی مرتکب نشده، دستش را به خون افراد بیگناه آلوده نکرده و در میدانهای سیاسی، فریبکارانه عمل نکرده است. حزبالله همواره ثابت کرده که خیرخواهی و حسن نیت، همراه همیشگی او بوده است. لازم میدانم عرض کنم کسانی که در مقابل سید حسن نصرالله ایستادهاند، به خودشان آسیب میرسانند.
آیا میتوان سید حسن نصرالله را اندیشمند سیاسی و آگاه به مسائل بینالمللی و عالم متعهد و فقیه توانا تفسیر کرد؟
علاقمند هستم این نکته را که به آن اشاره کردید مورد نقد و بررسی قراردهم. هم اکنون تمام تلاش در دنیاي احزاب سیاسی این است که موقعیت خود را تحکیم بخشند، افراد خود را جا بیندازند و رقیب را از میدان حذف كنند. این مشکل همه احزاب سیاسی است. همه تلاش و همت احزاب این است که یک سلسله اهداف را در خودشان خلاصه کنند. امام خمینی(ره) این نظریه را رد كردند و مردم را از سیاستهای شیطانی، يعني سیاستهایی که در جهان غرب رواج دارد، برحذر داشتند.
سیاست دیگری هم وجود دارد که عین دین است. کسانی که از سیاستهای شیطانی پیروی میکنند، گاهی به سیاستشان چهره دینی میبخشند، دین را درخدمت سیاست و اهداف خودشان قرار میدهند و اهدافشان را به دین و سیاست آمیخته میکنند. ولی نوعی دیگر از سیاست هم وجود دارد. ائمه معصومین(ع) در زیارت جامعه کبیره بهعنوان (ساسه العباد) یعنی سیاستمداران بندگان خدا نامیده شدهاند. امیرالمؤمنین(ع) سیاستمداری درجۀ اول بود، پیامبر(ص) اولین سیاستمدار بود و امام حسین(ع) هم سیاستمدار بود. سیاست ما عین دیانت ماست، یعنی آن که ترکیبی نباشد که در یک طرف دین و در طرف دیگر سیاست باشد. همه شئونات دینی ما عین سیاست ماست و همه امور سیاسی ما عین دیانت ماست. حتی نمازهای جماعت ما در هماهنگ کردن جامعه یک سیاست اجتماعی است. نماز جمعه ما حج، جهاد و حتی خمس و زکات موارد مصرفی جامعه است، نوعی سیاست است.
آقای سید حسن نصرالله با توجه به اخلاصی که دارد، مانند سایر سیاستمداران نیست که اهداف حزبی و گروهی برای خودش ترسیم کند. او مانند افرادی که برای رسیدن به آن اهداف از عمامه، موقعیت حوزوی و مسائل دینی بهرهبرداری و معجونی از سیاست و دین برای خودشان درست ميکنند، نیست. نخستین هدف ایشان خدا، دین، نجات بشر، ایجاد عدالت و جلوگیری از تعدی ستمگران، اسرائیل و دشمنان به خاک لبنان بود. هدفش از ابتدا بهبود شرایط اجتماعی وزندگی مردم لبنان تا رسیدن به برتری فرهنگی واجتماعی بود. چون این اهداف را داشت به موفقیت رسید و بحمدالله موفق شد که مردم او را هرچه بهتر بشناسند و به اهداف او علاقمندتر شوند.
به نظر شما آیا دبیر کل حزبالله میتواند مصداق بارز «العلماء ورثة الانبياء» باشد؟
یکی از موارد مهمی که امام خمینی(ره) همواره در سخنانشان به آن اشاره میکردند و درعینحال برای ایشان دردآور بود، این است که عدهای از علما، خصوصاً درگذشته این برداشت را داشتند که اگر کسی متدین و عالم دین شد، باید کاری به سیاست و جامعه نداشته باشد. از مسجد به منزل و از منزل به مسجد برود و به روزنامه و مجله و هیچ چیز ديگري کاری نداشته باشد. این دیدگاه میان برخی از متدینین و مخلصین ما ناآگاهانه وجود داشت. از طرف دیگر کسانی که اهل سیاست و جامعه و مسائل اطلاعات عمومی و آنچه در دنیا میگذرد نبودند، رادیو و تلویزیون و امثال آن و کسانی را که معمولاً مجذوب مسایل سیاسی میشدند، نفی میکردند. برخی دیگر، غربزده، جامعهزده و مردمزده میشدند و در نتیجه اخلاصشان را از دست میدادند.
ولی آنچه امام (ره) همواره بر آن تأکید داشتند، این بود که ما درعین حال که متدین و متعهد هستيم، باید بدانیم که تدین و التزام، لازمهاش توجه به نیازهای جامعه و تأمین خواست عموم است. پیامبراکرم (ص) هنگامی که در رأس کار بودند، دراولین فرصتي كه توانستند حکومت تشکیل دادند. سید حسن نصرالله هم از شخصیتهایی است که توانست این دو ویژگی تدین و تعهد را در خودش جمع کند، یعنی نه روحانی بیدین یا غربزده و خودباخته شد و نه متحجر و کوتهفکر است. ایشان با جهانبینی روشن و دورنگری جهان را شناخت و وارد میدان شد و همه این موارد را با یک چهره دینی، یعنی با حقیقت و شناخت و آگاهی دینی بروز داد. در حقیقت بهترین تعبیری که میتوانیم از سید حسن نصرالله ارائه دهیم، عملکرد و پیروی او ازخط امام است. امامی که حقیقت را جستجو کردند و آن را در اسلام ناب محمدی یافتند.
یکی از نشانههاي پایبندی آقای نصرالله به خط امام، تداوم مبارزه با غده سرطانی اسرائیل است. به نظر شما حزبالله تا چه اندازه توانسته دراین مسیر گام بردارد؟
برای انسانی که احساس تکلیف شرعی می کند، اگر شرایط مساعد نباشد، باعث نمی شود که از میدان کنار بکشد، بلکه موجب می شود که شرایط را هم درست کند. اين مسئله مانند امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف ونهی از منکر مشروط به قدرت است، اما این شرط، شرط وجوب نیست، شرط واجب است، یعنی انسان این شرط را باید تحصیل کند. سید حسن نصرالله با احساس وظیفه دینی، شرایط مبارزه با این غده سرطانی را فراهم ساخت، به جامعه، رنگ اسلامی و دینی داد و توانست تشکیلات مجاهد و مبارزی به نام حزبالله را ایجاد کند. ما نباید اسرائیل را در محدوده سرزمینهای اشغالی و حزبالله را در محدوده جنوب لبنان بررسی کنیم. اسرائیل عصاره استکبار جهانی و حزبالله نیز عصاره مظلومیت دینی، شهادت، شهامت و جهاد اسلامی در برابراستکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل است.
پیروزی اخیر حزبالله براسرائیل چه پیامدهایی در جهان اسلام و جهان استکباردارد؟
از دو سال پیش توطئههای آمریکا و اسرائیل در لبنان روبه افزایش نهاده بود. تلاش محافل سیاسی لبنان برای خلع سلاح حزبالله، تبدیل به خواستهای شد که میان موافقین در درون دولت لبنان قویتر از معارضین بود. سید حسن نصرالله با استناد به موقعیت مردمی خویش توانست توازن را میان مخالفین و معارضین حفظ کند.
حمله اسرائیل به لبنان از پیش تدارک دیده شده بود. اسرائیل تصمیم داشت کار حزبالله را یکسره کند و جوانهای پرشور و انقلابی را از بین ببرد، اما بحمدالله با مقاومتی که صورت گرفت، موج دینگرایی درعرض این یک ماه درسراسردنیا زنده شد. من به آقایان علمای لبنان عرض کردم، اگر میلیونها دلار خرج میکردیم و مبلّغ دینی به کشورهای اسلامی اعزام میکردیم، نمیتوانستیم چنین نتیجهای بگیریم. شاید اجازه عبور از مرز را نمیدادند، اما این تبلیغ بدون اجازه دولتها و حکومتها در سراسر جهان صورت گرفت. درعرض این یک ماه شاهد پیدایش فضای دینی و معنوی در سراسر دنیا بودیم. این یکی از برکات ایستادگی حزبالله در برابراین غدۀ سرطانی بود.
مسئله ایجاد وحدت بین تسنن و تشییع از برکات دیگر این ایستادگی بود. به وجود آوردن سازمان «القاعده» یکی از توطئههای استکبار جهانی است. قدرتهای استکباری درپی آن هستند که اسلام را بهعنوان دینی خونریز، ماجراجو و تروریست معرفی کنند، اما حزبالله، اسلام را به عنوان دین شجاعت و مقاومت معرفی کرد. در روزهای اخیر برخی از گروههای القاعده آمادگی خود را برای همکاری با حزبالله اعلام کردند. هدف آنها لکهدار کردن نام حزبالله و توجیه عملکرد خودشان است. آنها سعی داشتند که از موقعیت اجتماعی حزبالله بهره بگیرند.
حزبالله و سید حسن نصرالله هیچ سنخیت و تشابهی با این افراد و گروهها ندارند. آنها مساجد و زیارتگاهها و حسینیهها را منفجر میکنند، مردم بیگناه را قتل عام می کنند، اما حزبالله تاکنون خون کودکی را به ناحق نریخته است. همانگونه که شنیدهاید، سید حسن نصرالله، زمانی که رزمندگان مقاومت اسلامی درصدد بودند شهرهای شمال فلسطین اشغالی را موشک باران کنند، از خانوادههای عرب ساکن این شهرها تقاضا کرد تا از این مناطق خارج شوند، درحالی که تعداد آنان اندک بود و احتمال آسیب دیدن آنها بسیار پایین بود.
مسئله تحکیم وحدت میان تشیع و تسنن و گفتوگوی اسلام و مسیحیت یک پیروزی مهم به شمار میآید. کار به جایی رسید که یک گردهمایی دینی مرکب از علمای تشییع و تسنن، مسیحی و دروزی در لبنان شکل گرفت. در این گردهمایی عناصر سازشکار و وابسته به آمریکا و اسرائیل محکوم شدند. بسیاری از اندیشمندان و رهبران احزاب سیاسی لبنان و جهان عرب، ولید جنبلاط رئیس حزب سوسیالیست دروزی را سرزنش کردند. اینها از برکات پیروزیهای حزبالله بود که دشمن به هیچوجه انتظار آن را نداشت. دشمن درپی آن بود که مردم را از حزبالله متنفر کند. این عملیات فرصت را از کسانی که در داخل مجلس و دولت لبنان برای تحقق طرح خاورمیانه جدید، بر اساس معیارهای آمریکا، انگلیس و فرانسه تلاش میکردند سلب كرد. خدا را سپاس میگوییم که خاورمیانه امروز به خاورمیانه شجاعت و مقاومت و اصالت تبدیل شده است و زیر بار زورگویی اسرائیل و آمریکا نمیرود. تلاش برای خلع سلاح مقاومت اسلامی لبنان و از بین بردن حزبالله جز رسوایی برای آمریکا و اسرائیل و برخی از جریانات سازشکار منطقه نتیجه دیگری در پی نداشته است.
از لحاظ راهبردي، جایگاه اسرائیل و استکبار جهانی را پس از این جنگ چگونه ارزیابی میکنید؟
این هم یکی از نکات مهم است. استکبار جهانی در مراحل گذشته بسیار ضربه دیده بود، اما درمرحله کنونی کسی گمان نمیکرد که درابعاد نظامی چنین شکستی بخورد. هیچ کس تصور نمیکرد که اسرائیل درمقابل حزبالله این طور سست باشد.
اسرائیل درآغاز جنگ، عنوان کرده بود که ما برای نوشیدن چای و قهوه به لبنان می رویم، یعنی به اندازه زمان «پیک نیک» رفتن! اسرائیلیها میگفتند که کار لبنان و حزبالله را یک ساعته تمام میکنند و برمیگردند. با وجود آن که این کار صورت نگرفت، تا چند روز این موضع را تکرار کردند.
همزمان با تهاجم اسرائیل به لبنان، کاندو لیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا، این حمله را درد زایمان تولد خاورمیانه جدید توصیف کرد. اما این درد، یک ماه وسه روز طول کشید و فرزندی متولد شد که هرگز تصورش را نمیکردند. آنان خاورمیانه جدید را خاورمیانهای بدون مقاومت، بدون حزبالله و بدون حماس و فلسطین مقاوم ترسیم کرده بودند. اما نتیجه بر خلاف تصورات آنان بود. درعرض چند روز، 120 تانک قوی اسرائیل، 30 لودر و تجهیزات سنگین منهدم شدند. تعداد کشتهها نیز اعلام نشد. در برخی از خبرها تعداد کشتهشدگان 300 نفر اعلام شد. اما آمار بیش از این است. افتضاح و رسوایی باعث بالا گرفتن اختلافات بین مقامات اسرائیلی شد و آمریکا نیز از مزدور خویش مأیوس گردید. انشاءالله همه این تحولات، مقدمات انهدام قدرت استکباری آمریکا و قدرت متجاوز و شیطانی اسرائیل باشد.
ملتهای عرب و مسلمانان در جنگ اخیر سید حسن نصرالله را رهبر امت اسلام نامیدند. آیا این موضوع تضادی با موضوع رهبری و ولایت ایجاد نمیکند؟
خیر! هیچ منافاتی با هم ندارند. اولاً ما قصد نداریم که فقط به نفع ایران شعار دهیم و برای ما اسلام مطرح است. ثانیاً: شما چنانچه از مخالف و موافق بپرسید همه از این مسئله آگاهی دارند. اسرائیل هم رسماً اعلام کرد که ما در برابر یکی از قویترین لشکرهای ایران قرار داشتیم. در رسانه های ارتباط جمعی نیز مطرح کردند که حزبالله با ایران است و پیروزی حزبالله به معنی پیروزی ایران و تشیع است. همه کینه آمریکا و اسرائیل در این نهفته که جمهوری اسلامی ایران پشتیبان حزبالله لبنان است، بنابراین آنها ایران را به دخالت متهم کردند و این یک سخن غیرمنطقی است. آمریکا در خلال جنگ، موشکهای هوشمند برای اسرائیل فرستاد. چرا این کمک دخالت تلقی نمیشود؟ چرا هنگامی که حزبالله از جایی سلاح خریداری می کند، او را به اتهامات واهی متهم میکنند؟ برای ما اخلاق متعالی اسلام مهم است و شعار و نام شخص مهم نیست، بلکه گسترش دینداری و اسلام برای ما مهم است که بحمدالله تحقق مییابد. ما نباید بهانه به دست افراد متعصب و لائیک بدهیم که حزبالله را منزوی کنند.
دشمن از مطرح کردن این شبهه که ایران با پشتیبانی حزبالله عامل خرابی لبنان شده، چه هدفی را دنبال میکنید؟
این مسئله از طرف آنها مطرح شده است. جمهوری اسلامی ایران از ابتدا در کنار حزبالله و مقاومت اسلامی بوده و خواهد بود. سوریه نیز درکنار حزبالله و مقاومت اسلامی قرار داشته است. این به معنای دخالت و این که دیگران را عامل منافع خودمان قرار دهیم، نیست. تفاوت جمهوری اسلامی ایران با مستکبران و استعمارگران این است که ایران ثبات و استقلال سایر دولتها را به نفع خودشان میخواهد، اما قدرتهای استکباری، منافع دولتهای خودشان را میخواهند. اگر جمهوری اسلامی ایران از حزبالله و حماس و همه مظلومان حمایت میکند، برای این است که مستقل باشند، اما آمریکا و انگلیس و فرانسه به دنبال منافع خودشان هستند. انگیزه ما یک انگیزه دینی و الهی است. اسلام در ارائه خدمت حد و مرز نمیشناسد و وظیفه ما خدمت به همه است.
سید حسن نصرالله به عنوان فرمانده و رهبر حزبالله مطرح است. اگر مقام معظم رهبری تعبیر «القائد العربی» را برای سید حسن نصرالله به کار بردند، برای این است که همه سران عرب بفهمند که باید دلسوز واقعی برای ملت خود باشند. سید حسن نصرالله در موضع عزت و کرامت است نه موضع خذلان و ذلت. رئیس جمهوری که در مقابل آمریکا و اسرائیل مطیع است با مردم خود بیگانه است و در برابر مردم قرار دارد. عربها باید عبرت بگیرند و به ملت خود بپیوندند نه این که با دشمن همکاری کنند.
در زمینه بازسازی لبنان و این پیروزی که سید حسن نصرالله آن را رهبری کرد، بايد همه کشورهای مسلمان همکاری کنند. شکست اسرائیل هدیه سید حسن نصرالله به لبنان و همه امت عرب و اسلام است. همه کشورها وظیفه اسلامی و انسانی دارند که از یک ملت مظلوم برای احقاق حق و دفاع از خود قیام کنند. در برابر همه خسارتهایي که مردم لبنان دیدند، وظیفه همه است که جبران کنند. فراموش نکنیم که ضمانت تمام این خسارتها برگردن آمریکا و اسرائیل است و باید از اینها خواسته شود. البته نباید ملتها منتظر باشند که آنها این حق را بدهند. ممکن است که آنها سالهای متمادی این حق را پرداخت نکنند، ولی ملتها باید لبنان را بسازند.
منبع: ماهنامه فرهنگی تاریخی شاهد یاران/ شماره 11/ مهرماه 1385