آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۵۴۶۱
۱۸:۴۸

۱۴۰۴/۰۴/۲۱

من همین یک پسر را دارم

خواهر شهید «قربانعلی امینی» می‌گوید: برادرم بعد از اولین اعزام به مرخصی آمد بعد از اتمام مرخصی می‌خواست برود پدرم گفت برای چه داری می‌روی. من همین یک پسر را دارم ایشان گفت: «اگر همه بگویند من یک پسر دارم و اجازه ندهند، جواب امام را چه کسی می‌دهد؟ من باید بروم.»


به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «قربانعلی امینی» سوم فروردین ۱۳۴۴، در شهر آمل به دنیا آمد؛ نام پدر عسگری و مادر زهرا نام داشت. وی از سوی بسیج به جبهه رفت و در تاریخ بیست و یکم تیر ماه ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر صابت تیر مستقیم به صورت و گلو به شهادت رسید؛ و در گلزار شهدای کچب کلوابه خاک سپرده شد.

من همین یک پسر را دارم

خاطره‌ای از برادر شهید «قربانعلی امینی»:

نرگس- خواهر شهید: ایشان که می‌خواست به جبهه برود، چون پدرم سواد نداشتند ایشان یک رضایت نامه نوشتند و پدرم امضا کردند بعد از این که رفتند و آمدند از پدرم حلالیت گرفتند و گفتند ناراحت نباشید از من.

زمانی که می‌رفت به جبهه پدرم در خانه نبود و از من خداحافظی کرد و گفت به پدر بگو جایش رضایت نامه را امضا کردم و رفت. عمویم که او را دید به عمویم گفت دارم به جبهه می‌روم ما فکر می‌کردیم او شوخی می‌کند چرا که او ۱۳ یا ۱۴ سال بیش‌تر سن نداشت وقتی پدرم شب آمدند سراغش را گرفتند گفتیم رفته جبهه که پس از مدتی خبر شهادتش را آوردند.

ایشان بعد از اولین اعزام، از اول ۱۲ روز مرخصی به خانه آمدند بعد از اتمام مرخصی می‌خواست برود پدرم گفت برای چه داری می‌روی. من همین یک پسر را دارم ایشان گفت: «اگر همه بگویند من یک پسر دارم و اجازه ندهند جواب امام را چه کسی می‌دهد؟ من باید بروم.»

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه