چهارشنبه, ۲۶ دی ۱۳۸۶ ساعت ۰۶:۱۶
واژه شهيد از اسماء الله مي باشد. اين واژه در لغت به معاني مختلف به كار رفته است. در اصطلاح «شهيد مسلماني است كه در راه خدا كشته شود». ادبيات اسلامي به مساله شهادت رويكردي ويژه دارد. در قران كريم ماده شهد يكصدوشصت (160) بار به صورت مشتقات مختلف ذكر شده است و احاديث متعدد نبوي و مروي از ائمه مساله شهيد و شهادت را چون ميراثي عظيم به ما رسانيده است. شعر عربي دوره اسلامي با توجه خاص به اين موضوع، ميزان تعهد خود را به ادبيات متعهد به اثبات رسانده است. حسان ابن ثابت، كعب بن مالك و عبدالله رواحه و شمار كثيري از شاعران مسلمان در اين دوره در پاسداري از حريم دين حق، با ايمان و سلاح لسان به جنگ با كفار رفته و آنگاه كه در صحنه كارزار شاهد نبرد اسلام و كفر هستند، با ترسيم دلاوريهاي جهادگران و دشمن تازيهايشان تاريخي هنرمندانه و مكتوب از آن دوره بر جاي گذاردند، اين اسناد هم اكنون در زمره شواهد تاريخي دوره صدر اسلام محسوب مي شود. با اين رويكرد اين مقاله درصدد تبيين جايگاه شهيد و شهادت در ادبياتي است كه مفتخر به حضور نبوي و علوي بوده است. همچنين نحوه برخورد شهيدان با موضوع شهادت از يك سو و نحوه مشاركت ادبيات در ترسيم مفهوم شهادت و ثبت وقايع تاريخي آن عصر به مصداق «الا الذين آمنوا» مهمترين جهت گيري اين مقال است.

واژه شهيد از اسماء الله مي باشد. اين واژه در لغت به معاني مختلف به كار رفته است. در اصطلاح «شهيد مسلماني است كه در راه خدا كشته شود». ادبيات اسلامي به مساله شهادت رويكردي ويژه دارد. در قران كريم ماده شهد يكصدوشصت (160) بار به صورت مشتقات مختلف ذكر شده است و احاديث متعدد نبوي و مروي از ائمه مساله شهيد و شهادت را چون ميراثي عظيم به ما رسانيده است. شعر عربي دوره اسلامي با توجه خاص به اين موضوع، ميزان تعهد خود را به ادبيات متعهد به اثبات رسانده است. حسان ابن ثابت، كعب بن مالك و عبدالله رواحه و شمار كثيري از شاعران مسلمان در اين دوره در پاسداري از حريم دين حق، با ايمان و سلاح لسان به جنگ با كفار رفته و آنگاه كه در صحنه كارزار شاهد نبرد اسلام و كفر هستند، با ترسيم دلاوريهاي جهادگران و دشمن تازيهايشان تاريخي هنرمندانه و مكتوب از آن دوره بر جاي گذاردند، اين اسناد هم اكنون در زمره شواهد تاريخي دوره صدر اسلام محسوب مي شود. با اين رويكرد اين مقاله درصدد تبيين جايگاه شهيد و شهادت در ادبياتي است كه مفتخر به حضور نبوي و علوي بوده است. همچنين نحوه برخورد شهيدان با موضوع شهادت از يك سو و نحوه مشاركت ادبيات در ترسيم مفهوم شهادت و ثبت وقايع تاريخي آن عصر به مصداق «الا الذين آمنوا» مهمترين جهت گيري اين مقال است.

مقدمه
دوره اسلامي در ادبيات عربي حد فاصل عصر جاهلي و عصر عباسي مي باشد. اين دوره شامل عصر صدر اسلام (1-40ق) و عصر اموي ( 41-132ق)است كه با بعثت نبوي آغاز شده حكومت خلفاي راشدين را به دنبال دارد. با ظهور و سقوط امويان بخش دوم اين عصر آغاز و پايان مي يابد. (التونجي.1993م.ج2.ص634) در آغاز اين دوره معجزه پيامبر اسلام(ص) - قرآن كريم- تحولي اساسي در ادبيات ايجاد نمود كه با آنچه در سابق به عنوان ادبيات جاهلي شناخته مي شد، تفاوت مفهومي و ساختاري عميق داشته است. ادبيات دوره جاهلي در دو شاخه شعر و نثر با مفاهيم محدود برخاسته از جهان بيني مادي، فاقد بسياري از جنبه هاي متعالي انساني اعتقادي بوده است. غلبه و ثنيت و بت پرستي ، جوي از بدبيني و حزن و اندوه بر شعر اين دوره افكنده آنچنان كه تاثير خود را بر مقدمات طلليه نهاده است. شاعر در اين دوره همواره دوست يا همسفر يا مركب خود را مورد خطاب قرار داده و او را به گريه و ندبه به خاطر از دست دادن ايام خوش گذشته فرا مي خواند. او بيش از اينكه به آسمان متصل باشد تعلق خاطر به زمين دارد. معلقه مشهور امرءالقيس (متوفاي نيمه قرن ششم ميلادي) با مطلع زير شاهدي بر اين گفتار مي باشد. قفا نبك من ذكري حبيب و منزل بسقط اللوي بين الدخول فحومل فتوضح فالمقراه لم يعف رسمها لما نسجتها من جنوب و شمال او مي گويد: دوستان اندكي درنگ كنيد تا به ياد ديار و جايگاه او در ميان «دخول» و «حومل» و«توضح» و «مقراه» كه نشانه هايشان با وزش بادهاي جنوبي وشمالي از ميان نرفته لختي بگرييم. (محمود شكيب.چكامه ها ي بلند جاهلي. ص2) مدح، هجاء، غزل، وصف و حكمت از مهمترين اغراض شعري اين دوره مي باشد. درزمينه نثر نيز با توجه به اينكه كميت قابل قبولي در دسترس نيست اما آنچه موجود است در ضرب المثلها و خطبه ها وبرخي از گفتارهاي باقي مانده ازكاهنان، خلاصه مي گردد. محتواي اغلب حكمتها و خطبه ها حاصل تجارب بشري در طول تاريخ است. قسي بن ساعده ايادي (متوفي 22ه.ق) (مشهورترين خطباي دوره جاهلي است كه از او خطبه اي در زهدو بيم و هشدار باقي مانده است (حنا الفا خوري ،تاريخ الادب العربي،ج1 ،ص173) ادبيات دوره اسلامي با فاصله گرفتن از فضاي جاهلي و با بهره گيري از تعاليم الهي دين اسلام ،غناي كامل پذيرفته ومفاهيم واصلاحات جديد ديني چون نماز-روزه-خمس-ايثار-جهاد و شهادت،بزودي جايگاه خود را در شعر و نثر اين دوره پيدا كردند. بي شك متون ديني و در رأس آن قرآن كريم آموزگار و راهنماي ادبيات متعهد دوره اسلامي بوده است. شهيد وشهادت در لغت و اصطلاح شهيد و شهادت از ماده شهد اخذ گرديده است. شهد در لغت معاني كا ربردهاي متعددي دارد. مصدر شهادت به معناي حضور - علم به امور ظاهري- شهادت دادن خبر قاطع دادن - مشاهده نمودن و برخي معاني مشابه به ديگر است. شهيد كه جمع آن شهدا مي باشد بر وزن فعيل به معني فاعل بوده و گاه در تاويل به معني مفعول نيز به كار مي رود.( ابن منظور، لسان العرب، ماده شهد ) در اصطلاح اسلامي شهيد ،كسي است كه در راه خدا كشته مي شود و يا مجاهدي است كه در طريق حق جان مي سپارد . (همان) جرجاني در كتاب تعاريف خود (ص108) در باب واژه شهيد چنين آورده است:«هو كل مسلم طاهر بالغ قتل ظلما و لم يجب بقتله مال لا يرتت اي لم يصبه شيء من مرافق الحياه» بنابراين تعريف، شهيد مسلمان پاكنهاد بالغي است كه از سر ظلم و بدون چشمداشت مادي جان سپرده باشد. گفته مي شود شهيد را از آن جهت شهيد گفته اند كه چون فرشتگان گواه بهشت اويند يا چون او زنده است و نمي ميرد، گويي كه شاهد و حاضر است يا چون فرشتگان الهي گواه اويند يا از آنرو كه دركار خدا گواه حق بود تا جان باخت يا چون به خاطر جان سپاري در راه خدا شاهد كرامت الهي است (ابن منظور ،همان) شهادت در راه خدا شامل كشته شدن در ميدان نبرد ، ترور و سوء قصد دشمنان نسبت به مومنان، كشته شدن دردفاع ازجان، ناموس و مال در هر مكان و زمان مي شود. (قرائتي، 1377،ص308) شهيدو شهادت در آيات و روايات اسلامي ادبيات ديني با اين واژه تعاملي چندان دارد. در قرآن كريم ماده شهد 160 بار به صورت مشتقات مختلف ذكر شده كه واژه شهيد 35 بار و جمع آن شهدا 20 بار و مثني آن شهيدين 1 بار به كار رفته است. علاوه بر آيات قرآن، روايات اسلامي نيز در پرداختن به مساله شهيد و شهادت، از چنان غنايي برخوردارند كه خود تحقيقاتي مفصل و مستقل مي طلبد. وسايل شيعه، مستدرك، بحارالانوار، ميزان الحكمه، نورالثقلين، كنزالعمال و ديگر منابع اسلامي با بهره گيري از كلام پيامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع)، ديدگاه ديني را در باب بار معنايي كه واژگان شهيد و شهادت ازآن برخوردار است و اجر منزلتي كه اسلام براي شهيد بر مي شمارد تبيين نموده اند. (قرائتي 1377،ج2صص226-228) آنچه در اين مقال مي گنجد ميزان پردازش ادبيات صدر اسلام و به ويژه بخش منظوم آن به مباحث اعتقادي و موضوع شهيد و شهادت كه از سرچشمه زلال آيين نوين بر خاسته مي باشد. طلوع دين اسلام با خودموجي از تغييرات را به همراه داشت كه در تعامل اجتماعي افراد تاثيري بسزا مي گذارد. تا پيش از اين، درگيري افراد جامعه جاهلي با انگيزه هاي بسيار پيش پا افتاده و جزئي ماهها و سالها به درازا مي كشيد. دعوا بر سر مرتع يا اهانت به قلمرو توسط چهار پايان مي توانست به كشتاري متزايد و ادامه دار بيانجامد. جنگهاي «داحس» و «غبرا» و «بسوس» از جمله پيكارهاي نفس گير و مشهور عرب جاهلي است كه طي آن، افراد زيادي بي اندك منطقي از ادامه حيات محروم مي گشتند، غارتهاي شبانه و روزانه و اسارتها و خونريزي ها حاصل چنين مرامي بوده است كه در قرآن كريم بدان اطلاق جاهليت گشته است. اسلام بسياري از رسومات جاهلي را در زمينه جنگ برانداخت، از جمله خونخواهي يا «ثار» از جمله آييني جاهلي بود كه اسلام آنرا به كلي دگرگون گردانيد. با ظهور دين اسلام و با صدور حكم حرمت چنين پيكارهايي، درگيريها تنها جهت عقيدتي يافت و زمينه مادي براي بروز هر گونه برخورد و شكاف در جوامع تحريم گرديد.دين جديد مبشر صلح و دوستي و خواهان آسايش و آرامش براي همه انسانها بود و تنها زماني كه تهديد يا تجاوزي ازسوي دشمنان صورت مي پذيرفت عزم همگاني را به راه برخورد بر مي انگيخت. شهيد و شهادت در شعر اسلامي در دوره اسلامي آن اغراض و مفاهيمي كه با تعاليم آئين جديد در تضاد بود مهجور ماند. غزل مادي،فخر كاذب ،هجاي گزنده ،خمريات و اغراض ديگر كه از آن بوي لهو و لهب به مشام مي رسيد به انزوا رفت . در عوض دعوت به اسلام و احتجاج با مخالفان و هجو ايشان ،رثاي شهداي غزوه هاي رسول و فتوحات ، فخر به پيروزي مسلمانان ،مدح،حكمت و وعظ و شعر زهدي با الگو پذيري از اسلام رواج يافت. (خفاجي، 1992، 297-298) هم چنان كه اشاره به حوادث تاريخي،گرايش ادبيات را به سمت واقع گرايي سوق مي دهد. به مدد قرآن ،اين مفاهيم بلند، شعرايي چون حسان بن ثابت ،كعب بن زهير و عبدالله بن رواحه و كعب بن مالك را در صف مدافعان پيشگام از حريم اسلام قرار داد كه با شعراي مشركي چون زبعري ، ابو سفيان ،عمر بن العاص و ضرار بن خطاب با سلاح زبان به مقابله بر خيزند.(عزام ؛1989-123) حسان مشهور ترين شاعر مدافع حريم اسلامي و نبوي است.گفته مي شود اولين اشعاري كه بر زبان وي جاري گرديد همزيه وي مي باشد.(ضيف،ص48) او در بخشي از اين قصيده خطاب به ابو سفيان بن حارث مي گويد: هجوت محمدا فاجبت عنه وعند اليه في ذاك الجزاء اتهجوه ولست له بكفيء فشركما لخيركما الفداء فان ابي و والده و عرضي لعرض محمد منكم وقاء (ديوان،1987،ص9) "تو هجاي محمد كني و من پاسخ دهم و پاداش در نزد خدا ثابت است .آياهجاي او كني در حاليكه هم شأن او نباشي.پس از بين شما دو تن بدترين شما فداي بهترينتان باد.پدر من و پدر پدر من و آبرويم،اعتبار وآبروي محمد را ضامن گردد." شعر دوره اسلامي آنگاه كه به مسأله جنگها ،در گيريها، و فتوحات مي پردازداز يكسو اشعار حماسي ديني را مي آفريند و از سوي ديگر جايگاه ادبيات متعهد را در عرصه ادب عربي مستحكمنر مي گرداند. در اين عرصه رثاي شهداي كارزارها و فتوحات حجم عظيمي از شعر صدر اسلام را به خود اختصاص داده است.هم چنان كه شيعه در شهادت امامان و اعوان و انصار و محبان اهل بيت اشعاري جانگداز سروده اندكه سراسر حاكي از اندوه و محبت و اخلاص و دريغ بر حق از دست رفته و مذمت باطل مدعي حق مي باشد . ابوالاسود دؤلي يار وفادار امام علي(ع) آنگاه كه حضرتش به شهادت مي رسد در رثايش مي سرايد: الا ابلغ معاويه بن حرب فلا قرت عيون الشا متينا أفي شهر الصيام فجعتمونا بخير الناس طرا أجمعينا؟ هان به معاويه پسر حرب بگو كه هرگز ديده ملامتگرانمان مسرورمباد. آيا در ماه رمضان ما را داغدار بهترين خلق نموده ايد؟ (حوفي،ص189) او به سرزنش معاويه مي پردازد كه شيعيان را در ماه صيام به عزاي پيشوايشان نشانده است. در ادامه او صفات و خصوصيات حضرتش را برمي شمارد .همو كه بهترين انسانها در همه عصر ها و مصرهاست.همو كه شجاعترين و در عين حال متواضعترين است. قاري قرآن كه از چهره اش نور مي بارد و در حسب و نسب برترين است. همچنين آنگاه كه حجر بن عدي از ياران با وفاي حضرت علي(ع)كه با وي در جنگهاي جمل و نهروان هم رزم بوده، در حمايت از امام حسين (ع) و بيزاري از وجود انحراف در دين به شهادت مي رسدهند انصاريه ضمن قصيده اي سراسر اندوه به رثاي او مي پردازد .(حوفي،190-191) اين زن متعهد به قصد ثبت هميشگي اين ظلم و به منظور تاكيد, چندين بار از حجر نام مي برد واين همه دغدغه زني شيعي است كه با سوز گداز وبا عاطفه اي صادقه مي گويد:(شاعرات العرب في الجاهلية والاسلام ، بشير يموت ، ص279) ترفَّـع أيـها القمـر المنيرُ ‎ لعلّك أن تري حجـراً يسيرُ اي ماه درخشان بيا بالا, شايد كه حجر را موقع حركت به سوي معاويه ببيني. يسيرُ اِلي معاوية بن حرب ليقتلـه كمـا زعـم الاميرُ به سوي معاويه بن حرب مي رود تا معاويه او را همچنان كه امير گمان برده بود به قتل برساند. تَرَفَّعَتْ الجبابرُ بعد حجـرٍ وطاب لها الخورنق والسدير ستمگران بعد از مرگ حجر فخر فروشي كردند وقلعه هاي خورنق وسدير در چشمان آنها خوشايند شد. وأصبحـَتِ البلاد له مُحولاً كأن لـم يُحيهـا مزن مطيرُ زمين بعد از مرگ حجر دچار خشكسالي شد, گويي كه باران به آن نباريده است. ألا يا حجرُ حجرَ بن عَديٍ تلَقّتْكَ السلامـةُ والسـرور اي حجر بن عدي سلامت وخوشحال باشي. أخاف عليك سطوة آل حرب وشيخاً في دمشق له زئيـر به خاطر زورگويي خاندان حرب وشيخي كه در دمشق غرش شير دارد, برايت نگرانم. آلا ياليت حجراً مات موتاً ولم يُنحَر كما نحر البعيـرُ كاش حجر روزي از دنيا مي رفت ولي مانند شتر ذبح نمي شد. يري قتل الخيار عليه حقّاً له مِن شرِّ اُمتـه وزيـرُ معاويه قتل برگزيدگان را حقشان مي داند ووزيري دارد كه بدترين مردم است. ويصلبهُ علي بابي دمشق وتاكل من محاسنه الطيورُ معاويه حجر را بر روي در لنگه دروازه دمشق به صليب مي كشد وپرندگان از گوشت او تناول مي كنند. فانْ تهلَك فكُلّ زعيم قوم إلي هلكٍ من الدُنيا يصير (اي حجر) اگر تو بميري, پس تمام رهبران قوم از دنيا به سوي نابودي حركت مي كنند. اسلوب رثا بعد از شهادت امام علي (ع) شاهد نو عي تحول و نوآوري است چرا كه شاعران مرثيه سراي اين امام شهيد درشعر خود نوعي احتجاج و اعتراض نسبت به غاصبان حقوق ايشان بكار مي برند و در عين حال شجاعت خويش را در دفاع از ولايت وامامت ايشان ابراز مي دارندو در حقيقت زمينه سازي براي جنبش اسلامي فراهم مي آورند.(حريرچي 1991، 89) شعر اسلامي از به تصوير كشيدن صحنه كارزار اسلام و كفر باز نمانده است و شعراي مسلمان اولين تاريخ نگاران سده اول هستند كه سروده هايشان را به عنوان اسنادي ماندني به تاريخ اسلام عرضه مي دارند . حسان جنگ بدر را چنين توصيف مي كند :(ديوان،ص113) فوافينا هم منا بجمع كاسد الغاب مردان و شيب در مقابلشان گروهي كه چون شير بيشه ، جوان و ميانسال قرار گرفتيم . امام محمد قد آزروه علي الاعداءفي لفح الحروب در پيشگاه حضرتش قرار گرفتند در حالي كه در برابر دشمن و در صحنه نبرد ياورش بودند. بايديهم صوارم مرهفات وكل مجرب خاظي الكعوب در دستهاشان شمشير بران و نيزه ستبر است. بنو الاوس ا لغطارف آزرتها نبو النجار في الدين الصليب بزرگمردان بني اوس به ياري راد مردان بني نجار دين حق را ياري كنند . فغادرنا اباجهل صريعا وعتبه قد تركنا بالجبوب اباجهل را و عتبه را به خاك افكنديم. يناديهم رسول الله لما قذ فناهم كباكب في القليب پيامبر خدا آنگاه كه جماعت آنها را در گودالهاي بدر جمع كرديم چنين فرمودند: ا لم تجدوا حديثي كان حقا وامرالله ياخذ بالقلوب آيا گفته ام را محقق نيافتيد كه فرمان خدا دلهارا در يابد. فما نطقوا ولو نطقوا لقالوا: صدقت و كنت ذا راي مصيب (دريغ كه)كلمه اي نگفتند و اگر مي گفتند پاسخشان اين بود كه راست گفتي و باور تو درست بود. بي شك بررسي همه اشعار باز مانده از دوره اسلامي در اين تحقيق نمي گنجد اما با مروري گذرا بر اشعار ي كه توجه به مساله شهيد و شهادت دارند مي توان گفت كه اين دسته از اشعار مضاميني جديد به شعر افزودند كه با آنچه شعر مشركان بدان اشارت داشت تفاوتي عميق دارد چرا كه مشركان همچنان بر انتقام و خونخواهي ايستادگي داشتند اما شاعر مسلمان مي گويد كه شهيد به بهشتي نايل گردد كه جايگاه صالحان است . كعب بن مالك در غزوه خندق مي گويد :(عزام، ص129) فاما تقتلوا سعدا سفاها فان الله خير القادرنيا سيدخله جنانا طيبات تكون مقامه للصالحينا اگر كه سعد بن معاذر را از روي سبك مغزي كشتيد پس خداوند همچنان قادر برتر است. او را به بهشت نيك كه منزلگاه نيكو كاران است خواهد برد . ادبيات منظوم در عصر اسلامي به خوبي به انگيزه شهادت و نيز بيان صفات شهيد پرداخته است. از مهمترين انگيزه هاي مسلمانان براي نيل به شهادت ،رسوخ اعتقاد اسلامي در ايشان ،تشويق فرماندهان مسلمانان ، تحقق جهاد في سبيل الله و در نهايت نيل به بهشت است . مسلمان شهادت طلب با اعتقاد كامل به مباني اسلام ،در مقابل كفر قد علم نموده از هرگونه شرك و باز گشت به گذشته سرباز مي زند . عمار ياسر از قول بلال حبشي و ديگر بردگان معتقد به آيين جديد كه مورد اذيت و آزار زورمداران اند مي گويد : جزي الله خيرا عن بلال و صحبه عتيقا و اخزي فاكها و ابا جهل عشيه هموا في بلال بسوءه ولم يحذروا ماكان يحذر المرأ ذوالعقل بتوحيده رب الانام وقوله شهدت بان الله ربي علي مهل فان تقتلوني فقتلوني ولم اكن لاشرك بالرحمن من خيفه القتل (مرضي،2005م،ص32) خدا به بلال و دوستانش جزاي خير دهد و فاكه و ابا جهل را خوار گرداند . در آن شب كه بي خردانه قصد آزار بلال نمودند . به خاطر يكتا پرستي اش و گفتار توحيدي اش (او كه گفت )اگر جان من بگيريد باك نيست كه من از ترس جان به خداي رحمان مشرك نگردم. چنين باوري ناشي از اعتقاد محكم انساني است كه شيوه قديم زندگي را نمي پسندد و نوآوري هاي دين جديد همه مقبول خاطر اوست. شعر اسلامي مفتخر است كه در دامن اسلام و پيامبر گرانقدرش بسر مي برد. بنابراين كشته شدن در راه حق يا پيروزي، دو راه پيش روي مسلمانان است. هم چنان كه حسان مي گويد:(ديوان ،ص48) فينا الرسول و فينا الحق نتبعه حتي الممات و نصر غير محدود رسول الله و حق از آن ماست و ما تابع آن تا پاي جان و رسيدن به نهايت پيروزي . همچنين تشويق رهبران ديني و در راس آنان شارع مقدس و پيام رسانش رسول ختمي مرتبت در استحكام روح جهاد گري و شهادت طلبي نقشي غير قابل انكار داشته است . مومن آنگاه كه آيه "ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص.(4،صف) را تلاوت مي كند جانش مالامال از عشق به جهاد مي گردد. كعب بن مالك ،شاعر مجاهدي كه جان و زبان خود را وقف رسول گرامي نموده در اشعارش تاثير كلام نبوي را در تشويق مسلمانان به جانبازي به خوبي به تصوير مي كشد :(مرضي،2005،ص41) وقال رسول الله لما بدوا لنا ذروا عنكم هول المنيات و أطعموا وكونوا كمن يشري الحياه تقربا الي ملك يحيا لديه و يرجع آنگاه كه لشگر دشمن از دور نمايان شد رسول خدا فرمودند : ترس از مرگ را از خود برانيد و به جان آنها افكنيد . چونان كسي باشيد كه براي رسيدن به مطلقي كه جان دوباره مي بخشد ،زندگي خود را مي بازد . بي ترديد انتخاب شيوه امر همراه با تشويق و وعده جاودانگي بر تاثير قدرت كلام خواهد افزود . اين الگو براي ديگر پيشوايان و فرماندهان نظام اسلامي قابل پيروي است ؛بشر بن مطر ازدي در دوره اموي براي تشويق مسلمانان براي رويارويي و شكست روميان در ميدان نبرد رجز خواني كرده و صحنه اي از بهشت را كه گوياخود به چشم ديده براي سپاهيان بازگومي كند.(المرضي،ص157) من كان في شك و في تعامي فقد رايت الحور في الغمام صبرا لهذا يا بني كرام حتي تحلوا ساحه السلام اگر كسي دچار دودلي و غفلت گشته بداند كه من در ابر ها حوريان بهشتي را ديده ام . اي بزرگواران صبر بايد تا كه به صلح (ابدي)دست يازيد . جهاد در راه خدا و رسيدن به بهشت برين دو عامل ديگر در تقويت روحيه شهادت پذيري مسلمانان در دوره اسلامي بوده است . عروه بن زيد به انگيزه جهاد و نيل به شهادت است كه در ركاب مسلمانان به جنگ نهاوند رهسپار مي گردد. او مي گويد :(المرضي،ص53) واصبح همي في الجهاد و نيتي فلله نفس ادبرت وتولت فلا ثروه الدنيا نريد اكتسابها الا انها عن وفرها قد تجلت وماذا ارجي من كنوز جمعتها وهذي المنايا شرعا قد أظلت -تمام هم غم من و نيت من جهاد است .جان از بدن من فارغ گشته و هواي او كرده است. -مال دنيا نجوييم هر چند كه خود نمايي كند . -آنگاه كه مرگ بر زندگي انسان سايه افكنده،اندوختن مال چه سود؟ در جنگ احد كه حضرت حمزه به شهادت مي رسد به گواه حضرت علي(ع) پيامبر براي سيد شهدا 70 تكبيرنثار مي كند هم چنان كه جعفر به خاطر ملاقات بي درنگ نعيم بهشت لقب طيار مي گيرد. در نهج البلاغه آمده است : "الاتري- غير مخبرلك ولكن بنعمته الله احدث- ان قوما استشهدوا في سبيل الله تعالي من المهاجرين و الانصار ولكل فضل حتي اذا استشهد شهيدنا قيل سيد الشهدا و خصه رسول الله بسبعين تكبيره عندصلاته ،او لا تري ان بواحدنا ما فعل بواحدهم؟ قيل الطيار في الجنه ذوالجناحين. (صبحي صالح،ص386) آنگاه كه در پس جنگ احد و شهادت جانگداز حمزه،( امامه) دخترش از حسان مي پرسد كه قبرش كجاست و كجا به شهادت رسيده،حسان مي گويد كه دل قوي دار كه او به آسايش و رضوان الهي رسيده است. (ديوان،105) فقلت لها ان الشهاده راحه ورضوان رب-يا امام –غفور دعاه اله الخلق ذوالعرش دعوه الي جنه يرضي بها و سرور به وي گفتم اي امامه ،شهادت راحتي و بهشت برين خداي بخشنده است . خداوندگار خلق ،صاحب عرش، او را به رضوان رضايت و خوان سرور فرا خواند . همچنان كه گفته شد پايداري اعتقادي ،تشويق پيشوايان،جهاد در راه خدا و بهشت قويترين انگيزه هاي جانفشاني شهدا است كه ادبيات اسلامي بطور مشروح بدانان پرداخته است. شعر اسلامي نه تنها به بيان انگيزه شهادت مي پردازد بلكه براي شهداي اسلام صفات اخلاقي و خصوصياتي برمي شمارد كه برخي از آن در ادبيات جاهلي نيز مورد اتفاق نظر شعرا بوده است. شجاعت،صبر ،پيشي گرفتن،كرم ، بردباري، صداقت و وفا از مهمترين ويژگي هاي شهيد درشعر دوره اسلامي است . گرچه پرداختن به هر يك از اين صفات به عنوان ويژگي مثبت اخلاقي در تاريخ بشري در خور مقالاتي مستقل است امابا نگاهي گذرا بر شعر اين دوره، مصاديق متعدد از اين صفات را درزاويه ديد شعرا مي توان جست . شجاعت از مهمترين صفات دلاوري است كه قدم در كارزار مي نهد. عزم و اراده آنگاه كه با شجاعت قرين گردد، نيل به هدف را ممكن مي گرداند ؛گرچه تهور نيز به تنهايي كارساز نيست اما آنگاه كه انسان معتقد، به انگيزه جهاد بر مي خيزد ، شجاعت قدم بعدي او است. هم چنانكه متنبي شاعر عباسي مي گويد: الراي قبل شجاعه الشجعان هوالاول و هي المحل الثاني (ديوان،1984،ج2،ص251) -عزم و اراده قبل از شجاعت دلاورمردان است .اراده در مرتبه اول و بي باكي در مرتبه دوم است . حسان در رثاي حمزه بن عبدالمطلب ضمن توصيف شجاعت وي، گونه اي از رثا را كه رثاي شهداي مسلمان است پايه گذاري مي نمايد. حسان در اين قصيده الگويي از يك مسلمان ارائه مي نمايد. من كان فارسا و حاميا اذا بعث المسالح ولما ينوب الدهر في حرب لحرب و هي لاقح (المرضي،ص72) -آنكه يكه تاز و حامي مسلمانان در مقابل دشمنان بود و آنكه در هر نبردي اسلحه كارا بشمار مي رفت. شجاعت اين جان بر كف گرفتگان چندان است كه دشمن نيز بدان اعتراف دارد .عبدالله،سرگروه شعراي مشرك ،در قصيده اي با افتخار از جنگ احد سخن مي راند روزي كه مردان با اصل و نسب و جنگاور به دست كفر كشته مي شوند. كم قتلنا من كريم سيد ماجد الحدين مقدام بطل صادق النجده قرم بارع غير ملتاث لدي وقع الاسل (ديوان ،1987،ص42) -بسا مردان با سخاوت،بزرگوار، شجاع، پيشرو ، دلاور، قدرتمند ، بااصالت و داراي سمعت كه در كارزار ناتوان نيست ،كشته ايم. اين همه نشانگرآن است كه شاعر مسلمان در توصيف شجاعت شهيدان اسلامي هيچ مبالغه اي به كار نبسته است. (المرضي ،ص75) وصف دلاوري لشكر اسلام در شعر فتوحات نيز ادامه مي يابد .دواوين شعراي چون ثابت قطنه و فرزدق و نيز تاريخ طبري نمونه هايي از توصيف صحنه هاي نبرد متهورانه مسلمانان در فتو حات دوره اسلامي است. (المرضي،صص195-199) از سويي اسلام صبر را به عنوان يك ويژگي ممتاز بر مي شمارد .آيات 48 سوره طور، 127 سوره نحل و 200سوره آل عمران، مسلمانان را به اين خوي نيك فرا مي خواند. آنگاه كه عبدالله بن زبعري به كشتگان مسلمانان در جنگ احد فخر مي فروشد و اين اقدام كفار راانتقام خون كشتگان بدر بر مي شمارد . حسان ضمن مرثيه سرايي بر شهداي اوس و خزرج، صبر ايشان بر جهاد و وفايشان به دين اسلام را ارج مي نهد. او مي گويد: وقل ان يكن يوم باحد يعده سفيه فان الحق سوف يشيع وقد ضاربت منه بنوالاوس كلهم وكان لهم ذكر هناك رفيع وحامي بنوالنجار فيه و ضاربوا وماكان منهم في اللقاءجزوع امام رسول الله لا يخذلونه لهم ناصر من ربهم و شفيع وفوا اذكفرتم- يا سخين- بربكم ولا يستوي عبد عصي و مطيع (ديوان،150) -به آن سفيه كه روزي را در برابر روزي ديگر قرار مي دهد بگو كه حق همه گيرخواهد شد. -قبيله اوس همگي در كارزار بودند و نام نيكو از خود بر جاي نهادند. -قبيله نبو نجار نيز بي هيچ واهمه همراه آنان بودند. - در كنار رسول خدا به ياري او شتافتند و خدا نيز ياور و شفيع آنان است . -اي فرو مايگان ! آنگاه كه شما كفر ورزيديد آنها وفادار حق ماندند و برده نابكار با بنده فرمانبردار يكسان نيست . در بخش ديگر از قصيده مي گويد : فان تذكروا قتلي وحمزه فهيم قتيل ثوي لله و هو مطيع فان جنان الخلد منزله بها وامرالذي يقضي الامور سريع وقتلاكم في النار افضل رزقهم حميم معا في جوفها و ضريع حسان ضمن رثا ي حمزه ، بهشت را جايگاه وي دانسته در حالي كه كشته شدگان كفر در آتش جهنم از حميم و ضريع مي نوشند و سير مي گردند.(همان،151) پيشگامي در نبرد از ديگر ويژگيهاي رزمنده مسلمان است. او در خانه منتظر دشمن نمي نشيند بلكه با آمادگي كامل در كمين دشمن است. (المرضي،ص110) كعب بن مالك در تو صيف صحنه غزوه موته، جلوداري جعفر بن ابي طالب را كه رايت جنگ در دست اوست چنين توصيف مي كند: اذ يهتدون بجعفر و لوانه قدام اولهم فنعم الاول حتي تفرجت الصفوف و جعفر حيث التقي وعث الصفوف مجدل.(همان،119) -علمدار و راهنماي آنهاجعفر بود كه پيشاهنگ جنگاوران و نيكترين جلو داران بود. -تا كه صفها شكافته شد و ميان لشگر دشمن نمايان گرديد. كرم يكي از صفاتي است كه اعراب از دوره جاهلي بدان فخر مي ورزيدند. اسلام نيز بر اين ويژگي اخلاقي تاكيد مي ورزد و انسانها را به انفاق فرا مي خواند. حمزه ،شماس بن عثمان ،جعفر بن ابي طالب ،زهير بن هذلي از جمله شهدايي هستند كه در شعر صدر اسلام به واسطه كرمشان مورد ستايش شعرا قرار گرفته اند.(المرضي،صص136-138) اين كريمان در روزگار صلح به بخشش مال به بيچارگان همت مي گماشتند و در هنگامه جنگ ،جان خود را نثار طريق حق نمودند. صداقت از ديگر صفاتي است كه شهداي احد بدان متصف بوده اند.در راس اين شهدا حمزه است كه كعب بن مالك و حسان او را به خاطر صدق در گفتار و وفاي به عهدي كه با خدا بسته مي ستايند. (همان،صص144،145) جمع بندي و نتيجه گيري ظهور اسلام تحولي همه جانبه در زندگي سياسي،اجتماعي، اقتصادي و فكري عرب تباران بوجود آورد. در فضاي فكري جديد ،نيازهايي فراهم كرد كه پاسخ بدانان متفاوت از قبل بود.دين جديد براي پاگيري ،پاسداري و ادامه طريق نياز به جانفشاني داشت و در اين راه ،مسلمانان با انگيزه هاي اعتقادي ،فرمانبرداري ،مشاركت در جهاد و نيل به ثواب الهي جان فشاني نمودند.مسلماناني كه از ويژگي مثبت اخلاقي چون شجاعت، صبر،تحور،كرم،صداقت،وفا و دور انديشي برخوردار بودند. ادبيات دوره اسلامي در اين مسير متعهد گرديدكه به جاي پردازش به مو ضوعات نه چندان مهم يادر كنار آنها براي موضوعات اعتقادي جديد،اهميتي مضاعف قايل شود. به تناسب اين موضوعات ،اشكال و قالبهاي قديم با تنوع در مضمون ،شاهد تحول اساسي گرديد. قصيده ازوحدت بيت به سمت وحدت موضوعي گرايش يافت؛حجم كلمات و اصطلاحات متاثر از ديدگاه اسلامي فضايي نوبن براي اشعار فراهم آورد. وجود شعر فتوحات ،فخر و حماسه قديم را باز تعريف نمود و رثا به باز آفريني خاطره شهداي اسلام پرداخت. كوتاه سخن آنكه روح ديني و تاثير از مفاهيم قرآني و حديث نبوي ،ادبيات صدر اسلام را به طور كلي از ادبيات جاهلي متمايز مي گرداند.شهادت و شهيد به عنوان يكي از موضوعات مهم جامعه اسلامي موردتوجه ادباي متعهد قرار گرفته است. دواوين باقي مانده از شعراي صدر اسلام حاكي از عمق نفوذ اعتقادات بر موضوعات و اساليب شعري دوره اسلامي مي باشد. شاعر مسلمانان ضمن پرداختن به موضوع شهيد و شهادت با تمام توان از فنون بلاغي براي زيباسازي ساختاري مدد مي جويد.تشبيه ، استعاره و جناس كه در اشعار دوره اموي بيشتر مشاهده مي گردد شاعر را در نيل به موفقيت همراهي مي كند. فهرست منابع قرآن كريم ابن منطور ابي الفضل جمال الدين،لسان العرب،نشر ادب الحوزه ،قم ،1405ه التونجي،محمد ، المعجم المفصل في الادب ،ط1،دارالكتب العلميه ، بيروت ، 1993 -حريرچي،فيروز، علي ضوءالشعر الملتزم في صدر الاسلام،مجله العلوم الانسانيه للجمهوريه الاسلاميه الايرانيه، العدد 3و4،السنه الثامنه،1990 حسان بن ثابت،ديوان،1987،بيروت الحوفي احمد محمد ،ادب اسياسه في العصر الاموي،دارالقلم،بيروت خفاجي عبد النعم در اسارت في الشعر الجاهلي واسلامي،1992،ط1،دارالجيل زبعري عبدالله ،ديوان شعر ،تحقيق يحيي جبوري ،1987،ط3 موسسه الرساله،بيروت صالح صبحي،نهج البلاغه ،دارالهجره،قم ضيف شوقي ،تاريخ الادب العربي- العصر الاسلامي،ط21،دارالمعارف ،مصر الطبرسي ابي علي الفضل بن الحسن، مجمع البيان في تفسيرالقران،ط2،دارالمعرفه، بيروت، 1988 عزام محمد،قضيه الالتزام في الشعر الاموي ،1989 ،ط1،دارطلاس،دمشق الفاخوري،حنا،تاريخ الادب العربي،ج1،چ 5 ،1984،دارالعلم للملايين ، بيروت،1984 فروخ عمر ، تاريخ الادب العربي،ج1 ،1984 ،دارالعلم للملايين،بيروت قرائتي –محسن-تفسير النور، چاپ سوم ،موسسه در راه حق، قم، ، 1377 متنبي ابوالطيب، في شرح ديوان ابي الطيب،شرح ناصيف اليازجي،1984 ،داربيروت مرضي علاوي الجبيلي عبد الرحمن ،الشهاده في الشعر العربي ، ط1 ،2005،مكتبه الثقافه الديني ،مصر يموت بشير ،شاعرات العرب في الجاهليه والاسلام،1998،دارالقلم العربي ،حلب WWW.ISLAMICFEGH.CO
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده