نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - مهدی شالباف
نوید شاهد - کتاب "از میمک تا مجنون"، ناگفته‌هایی از زندگینامه سردار شهید مهدی شالباف است که نخستین بار در سال ۱۳۹۶ با یکصد و ۶۷ صفحه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۱۸۶۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۲۶

نوید شاهد - «پزشک متوجه شد که شهید شالباف خون‌ریزی داخلی دارد و اگر این خون‌ها لخته شود، مشکل ایجاد می‌کند؛ بنابراین با همان وسایل اولیه‌ای که داشت شکم ایشان را سوراخ کرد و خون‌های لخته شده را بیرون ریخت ...» ادامه این خاطره از همرزم شهید " مهدی شالباف " را همزمان با روز بزرگداشت ابوعلی سینا – روز پزشک در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۳۵۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۱

نوید شاهد - «یکی از نوبت‌هایی که برای گشت و شناسایی دشمن رفته بودند کارشان طول می‌کشد و به سحر می‌خورند، آنجا تصمیم می‌گیرند همانجا بمانند لذا چند تا گونی برداشته و توی آن مخفی می‌شوند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید " مهدی شالباف " است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۰۶۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۶

نوید شاهد - «من به شوخی گفتم: مهدی پا تو کفش ما کردی و بچه‌ها را برداشتی بردی؟ ایشان گفت: همیشه که نباید با تو باشند، بگذار یک مرحله هم ما در خدمت این رزمندگان باشیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید " مهدی شالباف " است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۰۸۴۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۶

نوید شاهد - «همه به هم تعارف می‌کردند که یک نفر به عنوان امام جماعت جلو بایستد اما هیچ کس زیر بار نمی‌رفت. شهید شالباف، بدون اطلاع از موضوع و برای اینکه نماز اول وقت را از دست ندهد، مشغول خواندن نماز شد ...» ادامه این خاطره از زبان همرزم شهید " مهدی شالباف " را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۰۵۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۷

نوید شاهد - «مهدی گفت: ماشین را نگه دارید که من می‌خواهم نماز بخوانم، گفتیم:صبر کن برسیم منزل، نماز را آنجا بخوان، گفت:شاید به منزل نرسیم! ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید " مهدی شالباف " است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۵۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۴

وقتی ساک‌ها را داخل کانتینر گذاشتم فرمانده گردان گفت:«هر کدام ما سالم برگشت ساک دیگری را به خانه ببرد». شب عملیات فرا رسید. نزدیک خط عملیات که همان خط قبل از جزایر مجنون بود. نیروها پشت خاک‌ریزی مستقر شدند و بعد... ادامه این خاطره از شهید « مهدی شالباف » را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۸۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۳۱

پیغام سردار را به او رساندم و خواستم که با باقی نیروهای به جا مانده‌اش برگردد؛ اما «مهدی»، بلافاصله گفت: خط نه مال توست و نه مال «زین‌الدین»!... ادامه این خاطره از همرزم شهید « مهدی شالباف » را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۶۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۷

دو برادر ، دو همرزم
ابوالقاسم شالباف، بیست و ششم آبان ۱۳۳۶، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علی، میوه و تره‌بار فروش بود و مادرش اقدس نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. خواربار فروش بود. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سوم دی ۱۳۶۵، در ام‌الرصاص عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۸۰ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش مهدی نیز به شهادت رسیده است. مهدی شالباف، هفتم بهمن ۱۳۴۱، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علی، میوه و تره‌بار فروش بود و مادرش اقدس نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ ، با سمت فرمانده گردان امام‌رضا(ع) در جزیره مجنون عراق در عملیات خیبر به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش ابوالقاسم نیز به شهادت رسیده است.
کد خبر: ۴۴۲۲۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۱

پیامی کوتاه از سردار رشید اسلام شهید مهدی شالباف
مهدی شالباف ، هفتم بهمن ۱۳۴۱، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علی، میوه و تره‌بار فروش بود و مادرش اقدس نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفتم اسفند ماه سال ۱۳۶۲، با سمت فرمانده گردان امام‌رضا(ع) در جزیره مجنون عراق و در عملیات خیبر به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش ابوالقاسم نیز به شهادت رسیده است.
کد خبر: ۴۴۰۴۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۲

وصیت نامه شهید مهدی شالباف
مهدی شالباف ، هفتم بهمن ۱۳۴۱، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش علی، میوه و تره‌بار فروش بود و مادرش اقدس نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. یکم مرداد ۱۳۶۲، با سمت فرمانده گردان امام‌رضا در جزیره مجنون عراق و در عملیات خیبر به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش ابوالقاسم نیز به شهادت رسیده است.
کد خبر: ۴۲۰۲۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۷

یک روز به اتفاق خانواده و برای تفریح به شمال رفته بودیم. در راه برگشت...
کد خبر: ۳۹۵۲۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۷