نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات رزمندگان
خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت دهم ؛
نوید شاهد – " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «هدف ما شناسایی و کسب اطلاعات از منطقه بود. حمید یکی از همرزمان مان می گفت" الا بذکر الله تطمئن القلوب " بخوانید و ترس به خودتان راه ندهید در این تاریکی عراقی ها ما را نمی بینند و اگر هم ببینند اتفاق خاصی نمی افتد.»
کد خبر: ۴۸۱۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۱

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت هشتم ؛
نوید شاهد – " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «ابوعلی دوست عراقی‌ام، یک روز خوابی را که دیده بود، برای من تعریف کرد. خواب دیده بود که دو سید نورانی به دنبالش آمدند چند قدم بیشتر نرفته بودند که آن دو سید گفتند هنوز زود است، بعدا" می‌آییم و تو را می‌بریم ...»
کد خبر: ۴۸۱۷۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۱

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت هفتم ؛
نوید شاهد – " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «برای رفتنم به جبهه پدرم راضی نبود و من هم می خواستم رضایت او را جلب کنم، به کمک یکی از دوستانم روی یکی از برگه های پایگاه مقاومت نوشتیم؛ «برادر مصطفی محمدی! با توجه به تجربیات شما در جبهه‌ها ضرورت دارد ظرف ۴۸ ساعت خود را به گردان محبین کوهدشت برسانید...»
کد خبر: ۴۸۱۷۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۱

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت پنجم؛
نوید شاهد – " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «شهید شهرام عباسی به من می گفت: خودت در عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر بوده ای و میدانی چه عزیزانی و چه خون هایی در این منطقه فدا شد تا خرمشهر آزاد شود و با آزادی خرمشهر قلب امام شاد شد. برای بچه ها توضیح دهید که این منطقه قسمتی از خاک کربلا است. »
کد خبر: ۴۸۱۶۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۹

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت چهارم؛
نوید شاهد - " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: « پاییز ۱۳۶۱ که در خط پدافندی گمرک خرمشهر بودیم، شب ها در فواصل زمانی مختلف به سنگرهای نگهبانی سرکشی می کردم. یک شب حدود ساعت دو بود به سنگر رسیدم دیدم کسی در آن نیست...»
کد خبر: ۴۸۱۶۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۹

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت دوم؛
نوید شاهد -" مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می گوید: «پایین خاکریز دیدم برادر تاج الدین دلوچی مجروح شده و نصف سرش رفته و نفس های آخر را می کشد یک خودرو و یک ریو ارتش آمد و زخمی ها و شهدا را منتقل کرد.»
کد خبر: ۴۸۱۳۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۵

جلد اول کتاب «خاکریز»، گزیده‌ای از خاطرات دفاع مقدس استان قزوین است که برای نخستین بار سال 1391 با دو هزار نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۴۷۸۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۰

"علی نجف شجاعیان"از رزمندگان دوران دفاع مقدس می گوید: پیام من به ملت ایران این است که وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کنند و با تمام توان از اسلام و جبهه ها حمایت نمایند.
کد خبر: ۴۷۸۴۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۲

تا اولین بیت سرود یعنی جمله «من مسلمانم» را به زبان راندم، صادق از داخل سنگر فرماندهی فریاد زد «من نمی‌دانم». ناگهان خنده و گریه رزمنده‌ها... ادامه این خاطره از «منوچهر مهجور» یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۸

کتاب «چشم بيدار جنگل» به موضوع خاطرات رزمندگان مازندرانى در مبارزه با نیروهای ضد انقلاب می پردازد. این کتاب توسط اداره كل حفظ آثار و نشر ارزش هاى دفاع مقدس استان مازندران گردآورى و در سال 1393 به چاپ رسيده است.
کد خبر: ۴۷۲۳۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

«حسن باقری» رزمنده بسیجی روایت می کند: برای اولین بار بود که آماده شرکت در عملیات می شدیم. با شنیدن دستور آغاز عملیات "مسلم ابن عقیل" حمله و یورش برق آسا آغاز و به لطف الهی موفق شدیم دشمن را به سرعت به عقب برانیم.
کد خبر: ۴۷۱۳۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۱

شهید "محمد مراد گراوند "گفت: به شکرانه ی این پیروزی برویم روی جاده ی آسفالت نماز شکر بخوانیم. گفتم: " همین جا هم می توانیم نماز شکر بخوانیم " اما با اصرار او حرکت کردیم هنوز به جاده نرسیده بودیم که عراقی ها ما را به رگبار بستند.
کد خبر: ۴۶۸۵۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۶

نوید شاهد به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی برشی از کتاب پر مخاطب«اکیپ حاج هادی» را برای مخاطبین خود به اشتراک می گذارد.
کد خبر: ۴۶۸۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۸

خاطرات رزمندگان واحد اطلاعات عمليات لشکر ثارالله؛
همين که به سنگر کمين رسيديم، قايق را زير رگبار گرفتند‌. همه کف قايق خوابيديم، سکاندار همانطور که خوابيده بود با مهارت قايق را از مقابل کمين عبور داد. هنوز درست و حسابي از کمين رد نشده بوديم که موتور قايق خاموش شد.
کد خبر: ۴۶۶۸۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۸

نشست نقد و بررسی کتاب "بلدچی" به قلم "اسماعیل سپه وند" از جانبازان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و "یدالله قائم پناه" از منتقدین این کتاب در روز شنبه سیزدهم مهر ماه در کتابخانه روستاهای زمان آباد و طالب آباد برگزار شد. گزارش تصویری نوید شاهد از این مراسم را ببینید.
کد خبر: ۴۶۵۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۵

نشست نقد و بررسی کتاب بلدچی نوشته اسماعیل سپه وند از جانبازان و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، به همت بخشداری قلعه نو و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ری در روستاهای زمان آباد و طالب آباد برگزار گردید.
کد خبر: ۴۶۵۶۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۵

خاطرات رزمندگان واحد اطلاعات و عمليات لشکر ثارالله؛
محمدرضا مرادي روي شانه هاي ابراهیم پريد، گلوله هاي خمپاره دراطراف به زمين مي آمد . فريادزدم: «چه كار مي كنيد ، مواظب باشيد .» ابراهيم گفت: «منطقه را شناسايي مي كنيم».
کد خبر: ۴۶۲۱۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۳۰

پایان نامه‌ای با عنوان «خاطرات کردستان» توسط مرکز تلویزیونی جانباز گردآوری شده است که دربرگیرنده تعدادی از خاطرات رزمندگان و جانبازان دوران دفاع مقدس و همچنین سربازان عراقی است.
کد خبر: ۴۵۶۹۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱

سردار علاماتی خبر داد؛
رییس سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس از برگزاری دومین همایش تاریخ شفاهی در هفته آینده خبر داد و گفت: این همایش ۱۲ اسفند برگزار می‌شود. در این همایش از ۱۰۰ عنوان کتاب نیز رونمایی خواهد شد.
کد خبر: ۴۵۰۰۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۸

معرفی کتاب;
این كتاب مشتمل بر خاطرات رزمندگان و آزادگان و اسرا در هشت‌سال جنگ تحمیلی است.
کد خبر: ۴۴۴۲۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۴