نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره شهدا
عموی شهید "مهدی زارع" در خاطره ای می گوید: یک روز دیدم جمشید «مهدی» یکی از هم کلاسیهایش را به خانه آورده و با صبر و حوصله چیزی به او یاد می داد. از او پرسیدم: چه کارمی کنی؟
کد خبر: ۴۶۹۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۶

خاطره خود نوشت شهید نظری (5)؛
شهید عبدالرضا نظری در دفتر خاطرات خود می نویسد: برويم سراغ اصل مطلب قايق ما و قايق حمد خورشيدي گم شد و روي آب اروندرود زير تيربارهاي دشمن گير کرده بوديم و قبل از اين که ما برويم غواص ها رفته بودند و گفته بودند که ما چراغ مي زنيم و شماها به طرف چراغ بيائيد چند تا از چراغ چشمک زن ها را ما ديديم رفتيم به سراغ چراغ ها نگاه کرديم که مي رويم داخل دشمن و داخل تيرهاي دشمن و باز بر مي گشتيم.
کد خبر: ۴۶۹۲۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۱

خاطره خود نوشت شهید نظری (4)؛
شهید عبدالرضا نظری در دفتر خاطرات خود می نویسد: چند روزي که آن جا مانديم اسلحه و تجهيزات گرفتيم و چند روزي در آن جا مانديم تا در روز شنبه 12بهمن1364 فرمانده ي محترم تيپ حاج اسدي براي مان سخنراني کرد.
کد خبر: ۴۶۹۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۱

خاطره خود نوشت شهید نظری (1)؛
شهید عبدالرضا نظری در دفتر خاطرات خود می نویسد: بعد از عمليات بوستان مرخصي گرفتم که به اهواز بروم تا خستگي در کنم ، حمام بروم و مردم را از نزديک ببينم که به چه صورت به جبهه ما کمک مي کنند . حدود ساعت 9 بود که به اهواز رسيديم مردم مثل هميشه مشغول بودند صداي راديوئي که بلندگوي آن را روي ديوار گذاشته بودند آهنگ حمله را مي زد .
کد خبر: ۴۶۹۲۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۹

شهيد فريدون کاردانی در دفترخاطرات خود می نویسد: پس از تمکيل پرونده ها که در بسيج و سپاه کازرون انجام شد در حاليکه همگي بچه ها لباس دريافت کرده بوديم سوار ميني بوس شده و کازرون را به مقصد شيراز ترک کرديم .
کد خبر: ۴۶۹۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۷

مادر گرانقدر شهید "ابوالفضل احمدی" در مصاحبه‌ای از علاقه‌ی شهید به امام رضا(ع) و تدفینش در بهشت رضای مشهد مطالبی بیان کرده که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت می‌کنیم.
کد خبر: ۴۶۸۳۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۲

برادر شهید " محمدجعفــر اژدری راد " در رابطه با اعزام برادر خود به جبهه چنین گفته است: برای اعزام به جبهه از طريق پايگاه ابوذر اقدام کرد و از اين موضوع هيچكس جز خودش اطلاع نداشت، رفتنش به جبهه را مثل یک راز برای خود نگه داشته بود.
کد خبر: ۴۶۷۸۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۳

تکاور
شهید صادق شیبک، هفتمین شهید مدافع مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران در سوریه هنگام دفاع از حرم حضرت زینب (س) و مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید. این شهید والامقام اواخر اسفندماه سال 94 برای مبارزه با تکفیری ها اعزام شده بود. شهید شیبک یک نیروی نظامی ورزیده بود که اکثر دوره های سخت نظامی را با جدیت و دقت بالا طی کرده بود و به واقع یک نیروی توانمند و ارزشمند بود. شهید شیبک در سوریه بسیاری از نیروها را نجات داد.
کد خبر: ۴۶۷۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۳

نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت شهید "محمدمهدی محب شاهدین" خاطراتی از ایشان را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۴۶۷۳۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۸

مادر شهید " مجید ایزد بخش" در خاطراتش می گوید وقتی در دانشگاه قبول شد، ثبت نام کرد و به جبهه برگشت. گفت:« می خواستم با قبول شدن در دانشگاه به اونهایی که می گن بسیجی ها بی سوادن، نشون بدم که بسیجی در همه ی جبهه ها تواناست. اگه امروز جبهه ی جنگ با دشمن خارجی رو انتخاب کرده، برای اینه که این اولویت داره.»
کد خبر: ۴۶۷۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۵

هنوز هم ناراحتم که چرا پیراهن سفیدش را ندادم و آن پیراهن را برای خودم نگه داشتم.
کد خبر: ۴۶۶۱۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۵

خانواده شهید "امیر ایزدی" تعریف می کنند که گاهی هنوز حضور فرزندشان را در خانه حس می کنند، در مشکلات از او کمک می خواهند و بسیار او را در خواب می بینند؛ آنقدر که انگار هنوز با آن ها زندگی می کند.
کد خبر: ۴۶۴۸۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۵

آیین آغاز سال تحصیلی در مدرسه حضرت زینب (س) شهرستان رابر، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا ی معلم و شهدای دانش آموز همراه بود.
کد خبر: ۴۶۴۷۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۳

مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گفت : همزمان با هفته دفاع مقدس، 11 کلاس درس دبیرستان اهل قلم ارومیه به نام شهدا نامگذاری شد.
کد خبر: ۴۶۴۵۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۱

خاطره خودنوشت شهيد يزدان دوست (2)؛
شهيد ناصر يزدان دوست در دفتر خاطراتش می نویسد: شب ساعت 10 الي 11 بود که ريختند داخل آسايشگاه با تير جنگي و گاز اشک آور بچه ها همه هجوم آوردند من هم زود پريدم و رفتم ولي مي داني چه چيزي برايم مهم و خاطره است همان موقع پا برهنه بودم زمين سرد و يخ زده بود.
کد خبر: ۴۶۴۲۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۳۱

دلنوشته شهید سید خدابخش موسوی؛
شهید سید خدابخش موسوی در دفتر خاطرات خود می نویسد: آن چه در اين جا مي خوانيد شناسنامه يک پاسدار است که از جبهه هاي نبرد حق عليه باطل از جنگ تحميلي که آمريکاي خيانتکار به وسيله نوکرش صدام بر ايران تحميل کرده است در سال 1361 ماه آذر روز 21 که قريب دو سال است که از اين جنگ مي گذرد براي شما نقل مي کند...
کد خبر: ۴۶۳۹۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۵

روز شمار شهدای بیستم شهریور ماه استان سیستان و بلوچستان
کد خبر: ۴۶۳۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۲۰

خاطره به نقل از خواهر شهید
شهید اخلاقی اصل در نوجوانی به عشق پدر کمک حال او در تامین مخارج شد. حتی در زمان مرخصی اش هم به یاد دوستانش و وضعیت آن ها در جبهه بود. غذای لذیذ و جای راحت را نمی توانست قبول کند. شخصیتش مانند سرچشمه ای از نیکی ها بود.
کد خبر: ۴۶۳۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۳

خاطره ای از شهید بیضائی نژاد؛
همرزم شهید بیضائی نژاد در خاطره ای می گوید: با این وجود که در جبهه‌ هیچ نامحرمی نبود مدام سرش پایین بود و تبسمی بر روی لبانش. گاه گاهی آهسته می گفت الهی شکر. بچه ها علاقه خاصی به علی داشتند و او به «علی شفاعت» معروف بود.
کد خبر: ۴۶۲۷۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۰۵

خاطره خودنوشت شهيد محمد کريم مقامي؛
شهيد محمد کريم مقامي در دفتر خاطراتش می نویسد: شب قبل این حادثه با یک خمپاره 8 نفر از برادران مجروح شدند ( م ) و در این شب یکی از برادران که بسیار بسیار مظلوم واقع شده بود شهید شد که فردای آن روز 28مرداد 1361 با برادر صادقی، بوسه ای بر پیشانیش زدم و او را به محله شهدا تحویل دادیم .
کد خبر: ۴۶۲۲۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۳۱