قسمت دوم خاطرات شهید «نوروزعلی اکبریچاشمی»
همرزم شهید «نوروزعلی اکبریچاشم» نقل میکند: «به عنوان فرمانده دسته گذاشتمش. تواناییهای خوبی داشت. گفت: پدرشون رو درمییاریم و نمیگذاریم منافقین بیان جلو. چند بار این جمله را تکرار کرد. از دلم گذشت: امشب حاجی شهید میشه.»
کد خبر: ۵۷۲۹۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۹
خاطرهای از شهید «حسین آشوری»
برادر شهید تعریف میکند: «شهید به من گفت؛ من دیگر بعد از همسر و فرزندم نمیتوانم تو این خانه بمانم، لااقل میروم تا بلکه بتوانم آنجا کاری کنم و دشمن را از سرزمینم بیرون کنم.»
کد خبر: ۵۷۲۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۸
پدر شهید «حسین امانیوارمرزانی» نقل میکند: «بهش گفتم: ممکنه اسیر بشی. گفت: قبول دارم. گفتم: ممکنه شهید بشی. با خوشحالی گفت: آرزومه! اینها را که شنیدم، بوسهای به پیشانیاش زدم. گفتم: برو در پناه خدا!»
کد خبر: ۵۷۲۹۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۸
همزمان با ایام سوگواری شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش، یادواره شهدای مرداد ماه قزوین و حومه برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۲۸۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۸
دوست شهید «عبدالله اسعدی» میگوید: شام را با هم خوردیم البته فقط نان و چای شیرین و پنیر بود، به او میگفتم بابا ما شام غیر این دیگر نداریم، میگفت: ای بابا صفا و صمیمیت در نوع غذا نیست در همین با هم بودن است.
کد خبر: ۵۷۲۸۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۷
خاطره روزنوشت شهيد کرامت اله زارعيان «6»
شهيد «کرامتاله زارعيان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «در اعزام نيرو به ما گفتند برويد کیفتان را از مسجد بياوريد و وقتی که آورديم گفتند که مسئول شما رفته پايگاهِ منتظران شهادت تا برای شما برگه بگيرد و بايد بيايد و من هم تا ساعت دو ايستادم و بعد نماز خواندم و...» متن کامل خاطره ششم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۲۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۰
خاطره روزنوشت شهيد کرامت اله زارعيان «5»
شهيد «کرامتاله زارعيان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «صبح از خواب بيدار شدم وضو گرفتم نماز خواندم، بعد رفتم و از سنگر احسان اسلحه و کوله پشتی خودم را آوردم و پهلوی سنگر تدارکات گذاشتم و خودم اسلحه را آوردم گذاشتم سنگر و...» متن کامل خاطره پنجم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۲۸۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۷
خاطره روزنوشت شهيد کرامت اله زارعيان «4»
شهيد «کرامتاله زارعيان» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «رادار بعثیها منهدم شده بود. مهدی گفت: بيا برگرديم. و من گفتم: برويم خط. که گفتند خيلی دور است مجبور شديم پياده حرکت کرديم و...» متن کامل خاطره چهارم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۲۸۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۶
خاطرهای از شهید «ذوالفعلی جمشیدی شاهرودی»
پدر شهید تعریف میکند: «او با رفتنش مرا چشم انتظار خود گذاشت و این رفتن یک رفتن بیبازگشت بود و حالا سالهاست که منتظر آمدن و شنیدن دوباره صدایش هستم...» در ادامه روایتی خواندنی از پدر این شهید که چشم به راه فرزندش هست را بخوانید.
کد خبر: ۵۷۲۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۶
چهارمین سالگرد شهادت شهید مدافع وطن «امیرحسین علیخانی» در گلزار مطهر شهدای شهر قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۲۸۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۶
مراسم دعا و استغاثه به امام زمان(عج)، با حضور مردم شهیدپرور بهویژه خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران در گلزار مطهر شهدای شهر قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۲۸۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۶
یادبود شهید «محرم بخشیفلاح» و سالروز شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش با حضور مردم شهیدپرور بهویژه خانوادههای شهدا و ایثارگران برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۲۸۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۶
پسرخاله شهید «رضا محمدی» میگوید: همیشه توصیه میکرد که نماز را در اول وقت به جا آوریم، چون ایشان عقیده داشت که نماز ستون دین است و همیشه این جمله را تکرار میکرد.
کد خبر: ۵۷۲۷۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۴
در گلزار مطهر شهدای قزوین؛
مراسم دعا و استغاثه به امام زمان (عج) در گلزار مطهر شهدای قزوین برگزار میشود.
کد خبر: ۵۷۲۷۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۴
خاطرهای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»
برادر شهید تعریف میکند: «بعدها متوجه شدیم که عبدالله اطاعت از حرف امام را مقدم بر زیارت او تشخیص داده و به جای تهران به جبهه رفته است تا در عملیات والفجر چهار شرکت نماید. که در همین عملیات...»
کد خبر: ۵۷۲۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۳
شهید «غلامرضا عباسی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. از او در کتاب «ستارگان راه» نوشته «محمدحسن مقیسه» روایتی زیبا شده است.
کد خبر: ۵۷۲۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۳
همسایه شهید «علی اصغر رمضانزاده رستمی» میگوید: دیگران را امر به معروف میکرد. در خانوادهای زندگی میکرد که نماز سرلوحه تمامی کارهای شان بود. عاشق امام حسین (ع) بود، در ایام سوگواری لحظهای نمینشست و همکاری مینمود،
کد خبر: ۵۷۲۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۲
خاطرهای از شهید «علی ذاکری زیارتی»
مادر شهید تعریف میکند: «پسرم خیلی عاشق قرآن بود، مخصوصاً سوره یاسین را خیلی دوست داشت و صبحها قبل از شروع هر کاری قرآن را تلاوت میکرد و با صوت زیبایش دلهای ما را جلا میداد.»
کد خبر: ۵۷۲۶۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۲
همرزم شهید «هوشنگ ابراهیم قوچی» میگوید: هنگام شهادت شهید من در آن جا بودم، شهید بر روی زمین دراز کشیده بود و طلب آب میکرد و نمیتوانست حرفی بزند، ولی با دست اشاره میکرد که آب میخواهد و من در کنارش بودم. نفسهای آخرش را میکشید در حالی که لبانش از شدت گرما و گرسنگی ترک برداشته بود و خون میچکید و ما آبی نداشتیم. شهید مانند علی اکبر در صحرای کربلا به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۷۲۶۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۱
قسمت دوم خاطرات شهید «سید مهدی احمدپناهی»
پدر شهید «سید مهدی احمدپناهی» نقل میکند: «گفت: «از سید جمال قبل از شهادت شنیدم که با رفتن به جبهه میتونیم از گناهانمون کم کنیم. گفتم: منظورش چی بود؟ گفت: داداش میگفت: با یاد شهدا سعی میکنیم از گناه خود کم کنیم.»
کد خبر: ۵۷۲۶۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۰۱