به مناسبت سالروز آزاد سازی خرمشهر؛
«صفر را دیدم که از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. بلافاصله خودم را به او رساندم. شاید هنوز بدنش گرم بود که از درد به خود نمی پیچید. هنوز حال و احوال نکرده بودیم که آمبولانس سریع رسید و او را به همراه اسیر عراقی که مجروح بود، درون آمبولانس گذاشتیم. وضعیت صفر به گونه ای بود که ابتدا رفت و روی صندلی آمبولانس نشست. اما دوباره پیاده شد و از من طلب حلالیت کرد» در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان همرزمش «حسین قاسمی» در نوید شاهد بخوانید