صدام گمان مي‏كرد كه با يك مملكت آشفته كه منزوي شده است و همه دولت‏ها پشت به او كرده‏اند يا او را در فشار اقتصادي گذاشته‏اند طرف شده است و ما نه قواي نظامي داريم و نه انتظامي داريم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ.او همچو گمان كرد و گمان‏مي‏كرد با چند ساعت تهران را هم فتح خواهد كرد.او غافل از خدا بود.

چكيده
صدام گمان مي‏كرد كه با يك مملكت آشفته كه منزوي شده است و همه دولت‏ها پشت به او كرده‏اند يا او را در فشار اقتصادي گذاشته‏اند طرف شده است و ما نه قواي نظامي داريم و نه انتظامي داريم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ.او همچو گمان كرد و گمان‏مي‏كرد با چند ساعت تهران را هم فتح خواهد كرد.او غافل از خدا بود.


صدام گمان مي‏كرد كه با يك مملكت آشفته كه منزوي شده است و همه دولت‏ها پشت به او كرده‏اند يا او را در فشار اقتصادي گذاشته‏اند طرف شده است و ما نه قواي نظامي داريم و نه انتظامي داريم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ.او همچو گمان كرد و گمان‏مي‏كرد با چند ساعت تهران را هم فتح خواهد كرد.او غافل از خدا بود.
دولت جابر صدام و بعث ناگهان بدون هيچ مقدمه حمله كرده است به ايران از طرف دريا و از طرف هوا، از طرف زمين و بدون اينكه دولت متوجه بشود بعضي از بلاد ايران را غصب كرده است و بعضي از سرزمين‏ها.آن روزي كه مطلع شد ايران، جلويش را گرفت و بحمد الله به قدري صدمه بر او وارد كرده است و بر جنود او وارد كرده است كه برگرداندن به اصل اول محتاج به سال‏هاي طولاني است و اين هجوم ناجوانمردانه، كشور عراق را به تباهي كشاند و مي‏كشاند و سرمايه‏هايي كه بايد صرف بشود در راه ترويج اسلام، اينها را صرف كرده‏اند در راه جنگ .ما بادي به جنگ نبوديم و نيستيم، لكن اگر تعدي بكند دهان او را خرد مي‏كنيم.ابتدا از آنها بوده است و لهذا در مملكت ما اين واقعه واقع شده است، اگر ما بادي بوديم، خوب بود اول ما رفته باشيم يكي از دهات آنجا را گرفته باشيم و آنها آمده باشند و ما را عقب زده باشند.
از اول هم كه صدام وارد اين هجوم شد، بازيش دادند و بزرگ منشي خودش به اصطلاح و بلند بيني خودش به اصطلاح و آن حب شيطاني نفساني خودش هم بود.آمريكا هم بازيش داد كه ايران ديگر چيزي ندارد، خوب ارتشش كه از بين رفت و پاسدارها هم كه چيزي نيستند و ديگر مردم هم كه اصلا كاري به اين حرف‏ها ندارند، تو بيا برو ايران را بگير، نفت ايران مال تو، وقتي شد، چه خواهي كرد، چه خواهي شد، منطقه را تو بگير، همه منطقه مال تو، يك همچو حرف‏هائي زدند و كلاه سرش گذاشتند، اين بدبخت هم از آنها گول خورد و حمله كرد به ايران و هيچ يك از اينها ايران را نمي‏شناختند، يعني ايران را خيال مي‏كردند مثل زمان سابق است.
هويت دفاعي ايران در جنگ تحميلي جنگ ما دفاع است هجوم نيست و جنگ دفاعي از تكليف‏هاي شرعي و وجداني و نفساني همه است . و ما ايستاده‏ايم در مقابل دفاع از كشور خودمان و دفاع از اسلام عزيز در مقابل هر مهاجم .مهاجم مي‏خواهد ابر قدرت باشد، مي‏خواهد قدرت كم، فرقي در نظر ما نيست.ما واجب است برايمان دفاع كنيم از نواميس اسلام و نواميس خودمان و دفاع كنيم از كشور اسلامي خودمان و تا مادامي كه در حال دفاع هستيم، با هر قدرتي كه بخواهد هجمه بكند بر ما، مقابله مي‏كنيم و هيچ هراس نداريم.
تكليف ما اين است كه از اسلام صيانت كنيم و حفظ كنيم اسلام را، كشته بشويم تكليف را عمل كرديم، بكشيم هم تكليف را عمل كرديم.اين همان منطقي است كه ما در اول هم كه با اين رژيم فاسد پهلوي مخالفت مي‏كرديم منطق ما همين بود منطق اين نبود كه ما حتما بايد پيش ببريم، منطق اين بود كه براي اسلام مشكلات پيدا شده است، احكام اسلام دارد از بين مي‏رود، مظاهر اسلام دارد از بين مي‏رود و ما مكلفيم كه به واسطه قدرتي كه هر چه قدرت داريم مكلفيم كه با آنها مقابله كنيم، كشته هم بشويم اهميتي ندارد.بكشيم هم كه انشاء الله موفق خواهيم شد به جنت و به بهشت انشاء الله.شما هيچ وقت از هيچ چيز هراس نداشته باشيد .شما براي حفظ اسلام داريد جنگ مي‏كنيد و او براي نابودي اسلام.الان اسلام به تمامه در مقابل كفر واقع شده است و شما بايد از اسلام پايداري كنيد و حمايت كنيد و دفاع كنيد .دفاع يك امر واجبي است بر همه كس، بر هر كس كه هر مقدار قدرت دارد بايد دفاع بكند از اسلام.
ما هيچ وقت سر دعوا با كسي نداشتيم، ما براي حفظ اسلام‏دفاع بايد بكنيم، براي حفظ مملكت اسلامي دفاع بايد بكنيم.او حمله كرده است و آمده است و شهرهاي ما را گرفته است و خرابكاري دارد مي‏كند، بر همه ما واجب است كه اين شر را از سر مسلمان‏ها دفع كنيم.ما وارد كشور آنها نشديم كه ما مجرم باشيم، آنها مجرمند كه وارد شدند، يك كسي، دزدي مي‏آيد منزل يك كسي، اگر اين دزد را دفعش كنند، دزد تقصير كار است يا آن كه دفع كرده؟ صاحبخانه كه تقصير ندارد، دزد آمده اين هم بايد دفعش كند.حتي اگر به كشتن او هم منجر بشود بايد دفعش بكند، مجرم اوست.اينهائي كه در سرحدات ـ ولو فرض بكنيد كه ـ اينهائي كه به سرحدات حمله مي‏كنند به ما، ولو فرض كنيد كه مسلمان هستند، لكن چون حمله كردند دفاع واجب است و كشتن آنها تا دفعشان واجب است.نه اينكه ما سر جنگي داريم، ما مي‏خواهيم عالم در صلح باشد.ما مي‏خواهيم همه مردم، همه مسلمين و غير مسلمين همه در صلح و صفا باشند، لكن معنايش اين نيست كه اگر يك كسي بخواهد بريزد در منزل يك كسي و تعدي كند، ما بگوئيم كه سر صلح داشته باشيد و تن بدهيد به ظلم.نه، همانطوري كه ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است .دفاع از ناموس مسلمين و جان مسلمين و مال مسلمين و كشور مسلمين يكي از واجبات است.ما داريم به اين واجب عمل مي‏كنيم، كشور ما دارد به اين واجب عمل مي‏كند.
ما ميل داريم همه صلح و صفا باشد.همه عالم در صلح و صفا باشند.ما اگر قدرت داشتيم، اصلا باروت را از بين مي‏برديم و قواي منفجره را از بين مي‏برديم كه اقلا خالي بشود از اين جنايت‏ها.ما نمي‏خواهيم با كسي دعوا بكنيم، نه.با عراق دعوا داريم و نه با فرض كنيد جاهاي ديگر دعوائي ما نداريم، آنها دعوا دارند، وقتي دعوا دارند تو دهني مي‏خورند و خوردند، حالا هم از هر جائي هم همچو چيزي پيدا بشود همين مردمند و همين پاسداران هستند و همين ارتش است و همين جوان‏هاي زن و مرد ما، از هر جا تعدي بشود تو دهني مي‏خورند .ما كه اسلام را خواستيم و مي‏خواهيم، اسلام اجازه نمي‏دهد كه ما تعدي كنيم به يك كشوري، لكن فرموده است كه اگر به شما تعدي كردند، بزنيد تو دهنشان، اگر يك دسته‏اي از مسلمين را، در جنگ‏هاي سابق اين هست، اگر يك دسته‏اي از مسلمين را كفار سپر قرار دادند، فرض كنيد كه عراق فاسد يك دسته‏اي از مسلمين بيگناه را سپر قرار داد و پشت آنها ايستاد كه بريزد ايران را بگيرد، بر ما واجب است كه مسلمان و غير مسلمانش را بكشيم.مسلمان‏ها شهيد هستند و به بهشت مي‏روند و كافرهايش كافرند و به جهنم، دفاع واجب است.
امروز كه ما باز براي دفاع از كشور خودمان و دفاع از ملت مظلوم خودمان وارد شديم در عراق، براي اينكه نگذاريم هر روز آبادان و اهواز و آنجاها مورد حمله آنها واقع بشود و مورد توپ‏هاي دور برد آنها و موشك‏هاي آنها باشد و مي‏خواهيم اينها را به حدي برسانيم كه نتوانند اين كار را بكنند و اين يك دفاعي است كه ما مي‏كنيم باز تمام مطبوعات و تمام راديوها يا محكوم مي‏كنند ما را و يا فرياد مي‏زنند كه براي منطقه خطر است.تحريك مي‏كنند كشورهاي منطقه را.وارد شدن ما در عراق نه براي اين بوده است كه ما عراق را مي‏خواهيم تصاحب كنيم يا بصره را، ما وطنمان بصره و شام نيست ما وطنمان اسلام است ما تابع احكام اسلام هستيم.اسلام به ما اجازه نمي‏دهد كه يك كشور مسلمي را ما تحت سلطه قرار بدهيم و ما نخواهيم هيچ وقت، توجه به اين نخواهيم پيدا كرد.
اينها با كمك راديوهاي بيگانه تبليغ مي‏كنند كه ايران مي‏خواهد كشورهاي خليج فارس را بگيرد ما همانگونه كه مكرر گفته‏ايم، شارع مقدس به ما اجازه چنين كاري را نمي‏دهد، اما اينكه مسلمين از مال و نواميس خود دفاع كنند، اين را هم خدا و هم عقل و هم شرع اجازه مي‏دهد، ما ملت مظلومي هستيم، و از شما مي‏خواهيم در مسائل مربوط به ما تحقيق كنيد. آنچه كه معلوم است و شما همه مي‏دانيد ما امروز در حال دفاع هستيم گو كه تبليغات خارجي بر ضد ما هر چه باشد لكن شما مي‏دانيد كه الان بعضي از شهرهاي ما و بعضي از زمين‏هاي ما در دست دشمن است و شهرهاي مرزي ما هر روز در زير توپ‏هاي دوربرد و موشك‏هاي دشمن است و ما و بر همه ما واجب است كه دفاع كنيم از كشور خودمان، و دفاع اين است كه ما دشمن را تا آنجا برسانيم و برانيم كه نتواند با موشك‏هاي خودش شهرهاي ما را بكوبد، رفتن در خاك عراق نه هجمه به عراق است، دفاع از اسلام و كشور اسلامي است.نظير اينكه اگر يك كسي در خارج منزل شما بايستد از داخل خانه خودش سنگ پراني كند و موجب خسارت جاني و مالي بشود، اگر شما وارد بشويد در منزل او، شما هجمه نكرديد به او، شما مي‏خواهيد دفاع كنيد از خودتان.ما هيچ وقت بناي هجوم به يك كشوري نداريم.ما بناي دفاع داريم از يك متعدي و از يك هجمه‏گر و از يك خدانشناس كه در خارج، وقتي نتواند در داخل وارد بشود و كاري بكند، به توپ‏هاي دوربردشان و موشك‏ها از خارج، از جاهاي دور مي‏اندازد و كشور ما را ويران مي‏كند و عزيزان ما را مي‏كشد.ما در حال دفاع هستيم گو كه اين تبليغات خارجي مي‏گويند كه نه شما وارد شديد در كشور ديگري، از اول جنگ تا حالا كه آنها وارد بودند صحبتي نبود، حرفي نبود، اشكالي نبود، نه در سازمان‏ها و نه در رسانه‏هاي گروهي.امروز كه ما براي دفاع خودمان مي‏خواهيم اين را تا جايي ببريم كه نتواند به ما خسارت وارد كند، ما هجوم كرديم به عراق! طبع آنهايي كه تبليغ بر ضد اسلام مي‏كنند همين است.بنابراين ما چون مدافع هستيم بر همه ما يك امر واجب است منتها هر كسي دفاع را به يك نحوي بايد بكندبسيج عمومي و پشتيباني مردمي ارتش ما و قواي مسلح ما و پاسدارهاي ما و همه اينها پشتوانه‏شان همه ملت هست.الان شما مي‏بينيد سر تا سر مملكت ما در حال‏جنگند، دخترهاي توي خانه‏هايشان هم در حال جنگند، براي جنگي‏ها دارند كار مي‏كنند.
يك همچو مملكتي كه ارتشش با ملتش يك است، رؤسايش با ديگران برادرند، اينها همه خدمتگزار هستند نسبت به ملت‏شان، ملت‏شان از آنها پشتيباني مي‏كند، يك همچو ملتي از چي مي‏ترسد، و شما مطمئن باشيد. من با جرأت مدعي هستم كه ملت ايران و توده ميليوني آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله صلي الله عليه و آله و كوفه و عراق در عهد امير المؤمنين و حسين بن علي صلوات الله و سلامه عليهما مي‏باشند.آن حجاز كه در عهد رسول الله صلي الله عليه و آله مسلمانان نيز اطاعت از ايشان نمي‏كردند و با بهانه‏هائي بجبهه نميرفتند كه خداوند تعالي در سوره توبه با آياتي آنها را توبيخ فرموده و وعده عذاب داده است.و آنقدر بايشان دروغ بستند كه بحسب نقل در منبر بآنان نفرين فرمودند و آن اهل عراق و كوفه كه بامير المؤمنين آنقدر بدرفتاري كردند و از اطاعتش سرباز زدند كه شكايات آن حضرت از آنان در كتب نقل و تاريخ معروف است، و آن مسلمانان عراق و كوفه كه با سيد الشهداء عليه السلام آن شد كه شد و آنان كه در شهادت دست آلوده نكردند يا گريختند از معركه و يا نشستند تا آن جنايت تاريخ واقع شد.اما امروز مي‏بينيم كه ملت ايران از قواي مسلح نظامي و انتظامي و سپاه و بسيج تا قواي مردمي از عشاير و داوطلبان و از قواي در جبهه‏ها و مردم پشت جبهه‏ها با كمال شوق و اشتياق چه فداكاريها مي‏كنند و چه حماسه‏ها مي‏آفرينند.و مي‏بينيم كه مردم محترم سراسر كشور چه كمكهاي ارزنده ميكنند.و مي‏بينيم كه بازماندگان شهدا و آسيب ديدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره‏هاي حماسه آفرين و گفتار و كرداري مشتاقانه و اطمينان بخش با ما و شما روبرو مي‏شوند و اينها همه از عشق و علاقه و ايمان سرشار آنان است.بخداوند متعال و اسلام و حيات جاويدان.در صورتيكه نه در محضر مبارك رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم هستند و نه در محضر امام معصوم صلوات الله عليه.و انگيزه آنان ايمان و اطمينان به‏غيب است.و اين رمز موفقيت و پيروزي در ابعاد مختلف است و اسلام بايد افتخار كند كه چنين فرزنداني تربيت نموده و ما همه مفتخريم كه در چنين عصري و در پيشگاه چنين ملتي ميباشيم.
در كجاي دنيا شما سراغ داريد يك همچو مطلبي، يك همچو پشتيباني مردم از حكومت، از ارتش، سراغ نداريم ما جائي در اين، نظير نداشته است اين، در تاريخ هم نمي‏توانيد پيدا بكنيد از بچه‏هاي كوچكي كه ده تومان دارند مي‏دهند به، براي ارتشي كه آنجا، قواي مسلحه‏اي كه آنجا كار مي‏كنند با آن پيرزن هشتاد ساله‏اي كه چند تا تخم مرغ دارد، اين ارزش دارد، ارزش اينها زياد است اما بايد حفظ كنيم اين ارزش را.پيروزي مملكت ما براي همين ارزش‏هاست .
ما مفتخريم كه بانوان و زنان پير و جوان و خرد و كلان در صحنه‏هاي فرهنگي و اقتصادي و نظامي حاضر و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالي اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند.و آنانكه توان جنگ دارند در آموزش نظامي كه براي دفاع از اسلام و كشور اسلامي از واجبات مهم است شركت و از محروميتهايي كه توطئه دشمنان و ناآشنايي دوستان از احكام اسلام و قرآن بر آنها بلكه بر اسلام و مسلمانان تحميل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قيد خرافاتي كه دشمنان براي منافع خود بدست نادانان و بعضي آخوندهاي بي‏اطلاع از مصالح مسلمين بوجود آورده بودند، خارج نموده‏اند.و آنانكه توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه بنحو ارزشمندي كه دل ملت را از شوق و شعف بلرزه در مي‏آورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب مي‏لرزاند، اشتغال دارند.
خود مردم بحمد الله حاضر هستند و ما بايد از آنها تشكر كنيم وانصافا ما رهين منت اين توده‏هاي بزرگواري هستيم كه همه چيزشان را مي‏دهند و چيزي هم نمي‏خواهند، از آن پيرزن‏ها كه آن چيزي كه در طول عمرشان تهيه كردند، حالا مي‏آيند براي اسلام مي‏دهند تا آن اشخاصي كه قلك‏شان را مي‏شكنند و پولش را مي‏آورند براي اسلام مي‏دهند، من نمي‏توانم توصيف كنم از اين ملت و نمي‏توانم تجليل كنم، اما واگذار مي‏كنيم تا خداي تبارك و تعالي به آنها عنايت خاص خودش را اعطاء بفرمايد.
بركات جنگ تحميلي
جنگ يك مسأله‏اي بود كه انسان خيال مي‏كرد كه يك هائله‏اي است براي ما و يك مسأله‏اي است بسيار مهم لكن معلوم شد كه منافعش بيشتر از ضررهايش بود، آن انسجامي كه در اثر جنگ، بين همه قشرها پيدا شد و آن معناي روحاني و معنوي‏اي كه در خود سربازان عزيز از ارتش و ژاندارمري و سپاه پاسداران به نمايش گذاشته شد و آن روح تعاوني كه در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر كشور تحقق پيدا كرد، به دنيا فهماند كه اين مسأله‏اي كه در ايران است با همه مسائل جداست.اينجا از باب اينكه اصل نهضت را خود ملت كرد و به ثمر رساندنش هم به دست خود ملت شد، چيزهائي كه بر ضد اين نهضت و بر ضد اين انقلاب است، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته مي‏شود و انشاء الله اين هم به زودي حل خواهد شد.
جنگ در عين حال كه ناگوار بود و شهرهاي ما را خراب كرد، ولي بركاتي داشت كه اسلام به دنيا معرفي شد و اينكه چه اشخاصي و قدرت‏هايي در مقابل اسلام ايستادند و چه كساني از اسلام مي‏ترسند و چه قدرت‏هايي عليه اسلام قيام كردند، همه اينها در جنگ معلوم شد.ابر قدرت‏ها نه شخص صدام را مي‏خواهند نگه دارند و نه ما رامي‏خواهند بكوبند، بلكه آنها از اسلام مي‏ترسند و اسلام را مي‏خواهند بكوبند.از اين جهت با ما مخالفند و از او طرفداري مي‏كنند، آنها مي‏دانند كه مردم كشورهاي اسلامي در مقابلشان مي‏ايستند و همچنين است مردم كشورهاي غير اسلامي كه متوجه ما هستند، مثل سياهپوستان.
هر روز ما در جنگ بركتي داشته‏ايم كه در همه صحنه‏ها از آن بهره جسته‏ايم.ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‏ايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‏ايم، ما در جنگ پرده از چهره تزوير جهانخواران كنار زديم، ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته‏ايم، ما در جنگ به اين نتيجه رسيده‏ايم، كه بايد روي پاي خودمان بايستيم، ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شكستيم، ما در جنگ ريشه‏هاي انقلاب پربار اسلامي‏مان را محكم كرديم، ما در جنگ حس برادري و وطن دوستي را در نهاد يكايك مردمان بارور كرديم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان داديم كه عليه تمامي قدرت‏ها و ابرقدرت‏ها ساليان سال مي‏توان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به فتح افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد كه تمامي سردمداران نظام‏هاي فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند، جنگ ما بيداري پاكستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود كه صنايع نظامي ما از رشد آن چناني برخوردار شد و از همه اينها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابي در پرتو جنگ تحقق يافت.
همه اينها از بركت خون‏هاي پاك شهداي عزيز هشت سال نبرد بود، همه اينها از تلاش مادران و پدران و مردم عزيز ايران در ده سال مبارزه با آمريكا و غرب و شوروي و شرق نشأت گرفت . يكي از بركات اين جنگ تحميلي براي ملت ما همين معناست كه ما سربازانمان و جوانان و دانشجويان افسري ما در دانشكده‏افسري، علاوه بر تحصيل دوره‏هاي دانشكده، عملا در جبهه‏ها حاضر مي‏شوند و تعليمات عملي مي‏بينند و در علوم عملي، اين ميزان است نه خواندن، خواندن مقدمه عمل است و شما امروز در ميدان‏ها عمل را هم ياد مي‏گيريد.
يكي از امور كه باز خير بود براي ما اينكه دولت عراق فهميد كه با كي طرف است، اينها دائما هي پيش خودشان مي‏گفتند كه ما اگر ـ همچو خيالات مي‏بافتند كه اگر ما ـ حمله به ايران بكنيم، در همان حمله اول ديگر كار تمام است و ما مي‏رويم براي مركز ايران و همه جا، حالا فهميدند كه نه، مسأله اينطور نيست.
مهم اين است كه امروز همه، همه چيز را بر روي ما بسته‏اند و اين خود، نعمتي براي ما بوده است.وقتي همه درها بسته شد و فكرها باز، مي‏بينيد كه فعاليت ما آغاز شد و همه جا كانون فعاليت است.مردم همچنان در كنار دولت ايستاده‏اند و هيچ گاه دولت را تنها نگذاشته‏اند و مي‏بينيد قريب دو سال است كه جنگ را به خوبي به پيش مي‏برند.
بدانيد مادام كه در احتياجات صنايع پيشرفته، دست خود را پيش ديگران دراز كنيد و بدريوزگي عمر را بگذرانيد قدرت ابتكار و پيشرفت در اختراعات در شما شكوفا نخواهد شد و بخوبي و عينيت ديديد كه در اين مدت كوتاه پس از تحريم اقتصادي همانها كه از ساختن هر چيز خود را عاجز مي‏ديدند و از راه انداختن كارخانه‏ها آنان را مأيوس مينمودند افكار خود را بكار بستند و بسياري از احتياجات ارتش و كارخانه‏ها را خود رفع نمودند، و اين جنگ و تحريم اقتصادي و اخراج كارشناسان خارجي، تحفه‏اي الهي بود كه ما از آن غافل بوديم، اكنون اگر دولت و ارتش كالاهاي جهانخواران را خود تحريم كنند و به كوشش و سعي در راه ابتكار بيفزايند اميد است كه كشور خودكفا شود و از دريوزگي از دشمن نجات يابد.
ديديم كه بسياري از كارخانه‏ها و وسايل پيشرفته مثل هواپيماها و ديگر چيزها كه گمان نمي‏رفت متخصصين ايران قادر براه انداختن كارخانه‏ها و امثال آن باشند و همه دستها را بسوي غرب و يا شرق دراز كرده بوديم كه متخصصين آنان اينها را براه اندازند، در اثر محاصره اقتصادي و جنگ تحميلي خود جوانان عزيز ما قطعات محل احتياج را ساخته و با قيمتهاي ارزانتر عرضه كرده و رفع احتياج نمودند و ثابت كردند كه اگر بخواهيم مي‏توانيم.
اين جنگ پيش آمد و يك سال و نيم تقريبا طول كشيده است و ثمرات بزرگي براي ما داشته است كه اول غافل بوديم و كم كم متوجه شديم.يكي از ثمرات بزرگ اين، اين تحرك بي‏سابقه است كه در جوان‏هاي ما در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها اين تحرك بزرگ حاصل شده است.و كانه از آن رخوت و سستي كه براي اشخاصي است كه نشسته‏اند و كارهاي معمولي را مي‏كنند اين رخوت و سستي از بين رفته است و جاي خودش را به فعاليت و تحرك داده است كه امروز ارتش ما، سپاهيان ما، بسيج ما، و عشاير ما و ملت ما، چه در جبهه و چه در خارج جبهه فعالند و متحرك و در مقابل همه ناگواري‏ها، ايستاده‏اند و جنگ را براي خودشان گوارا مي‏دانند.
منبع:كتاب آيين انقلاب اسلامي

پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس
مقاله: علل تحميل جنگ
منبع: نويد شاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده