ديپلمات شهيد رسول حيدري - دفتر شعر3
سهشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۳۵
نوید شاهد: سروويچ روحاني شهر وسيوكو مي گويد: رسول راعالمي بسيار ساده و مؤمن يافتم اوهمواره به خدا توكل داشت. مردم بوسني او را ياوري صديق براي خود مي شناختند. رسول نيز به مردم وسيوكو عشق مي ورزيد و با آنان با علاقه و مهرباني رفتارمي كرد.
چراغ شهادت
تو چراغ شهادت را
دوباره روشن كردي
بعد ازسال هاي انتظار
دشت سترون آبستن ايمان شد
لاله سر از زانوي غم برداشت
ريشه هاي آفت خشكيد
بهاراحياء شد و سبزه
در گذر آفتاب گل مي ريخت
دلها پر از اشتياق اشك شوق
چقدر عاشقانه بر روي گونه مي غلطيد
توآمدي طلوع گامهايت
خيابان صبح عشق را روشن كرد
هزار قامت سرخ
اندوه تو را به دوش مي كشد
و پل هاي اشتياق
عطر بوسه در عبور تو مي ريخت
آمدي با دست هاي سبزگونه ات
نعش خورشيد دل ها را
از گور نا اميدي بيرون كشيدي
منبع:خانواده شهيد
تو چراغ شهادت را
دوباره روشن كردي
بعد ازسال هاي انتظار
دشت سترون آبستن ايمان شد
لاله سر از زانوي غم برداشت
ريشه هاي آفت خشكيد
بهاراحياء شد و سبزه
در گذر آفتاب گل مي ريخت
دلها پر از اشتياق اشك شوق
چقدر عاشقانه بر روي گونه مي غلطيد
توآمدي طلوع گامهايت
خيابان صبح عشق را روشن كرد
هزار قامت سرخ
اندوه تو را به دوش مي كشد
و پل هاي اشتياق
عطر بوسه در عبور تو مي ريخت
آمدي با دست هاي سبزگونه ات
نعش خورشيد دل ها را
از گور نا اميدي بيرون كشيدي
منبع:خانواده شهيد
نظر شما