يادداشتي تكان دهنده از شهيد مصطفي چمران
چهارشنبه, ۰۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد: امروز گوسفندي را براي من قرباني كردند، چقدر زجر كشيدم. چرا نمي گذاريد فرياد بزنم؟چرا فرصت اشك ريختن را به من نمي دهيد؟ من فرياد اين حيوان بي گناه را مي شنوم، با تمام وجود آماده ام كه او را شفاعت كنم و از مردم بخواهم از اين حيوان زبان بسته بگذرند ...
به گزارش خبرنگار نويد شاهد متني تكان دهنده از دكتر شهيد مصطفي چمران كه در دهلاويه به رشته تحرير درآورده است، عنوان مي شود:
"امروز گوسفندي را براي من قرباني كردند، چقدر زجر كشيدم. درد گوسفند را تا اعماق وجودم احساس مي كردم. هنگامي كه خون از گردنش فوران مي كرد. گويي اين خون، خون من است كه بر خاك مي ريزد. مي ديدم كه حيوان زبان بسته براي حيات خود تلاش مي كند، دست و پا مي زند، مي خواهد ضجه بزند، فرياد بزند و از زير كارد براق بگريزد. اما افسوس، افسوس كه مظلوم است، كه اسير و دست و پا است.
كارد به گردنش نزديك مي شود، اولين فشار تيزي كارد را بر گردن خود حس مي كند. با تمام قدرت و براي آخرين بار تلاش مي كند... او احساس مي كند مورد ظلم و ستم قرار گرفته، همه ي دنيا به او ظلم مي كنند... همه منتظرند كه دست و پا زدن او را در خون ببينند و كف بزنند، او التماس مي كند، لااقل يك نفر منصف مي طلبد، مي خواهد كسي را به شفاعت بطلبد.
آخر اي انسانها، وجدان شما كجا رفته است؟ مگر قرار نيست از مظلومان دفاع كنيد؟ چرا به دادخواهي بي گناهان توجهي نمي كنيد؟ چرا نمي گذاريد فرياد بزنم؟ چرا فرصت اشك ريختن را به من نمي دهيد؟
من فرياد اين حيوان بي گناه را مي شنوم، من درد او را احساس مي كنم... من بي گناهي او را مي بينم... من با تمام وجود آماده ام كه او را شفاعت كنم و از مردم بخواهم به خاطر خدا و به خاطر من از اين حيوان زبان بسته بگذرند و به خاك و خونش نكشند... مي خواهم فرياد كنم:"دست نگه داريد اين حيوان زبان بسته را براي من نكشيد." اما گويي صداي حيوان خفه شده است و حركت من منجمد.
... كارد تيز به گردن گوسفند نزديك مي شود و من تيزي آن را بر گردنم احساس مي كنم، حيوان دست و پا مي زند، انگار دست من و پا مي زنم. تمام فشارهاي حيات و مرگي كه بر گوسفند مي گذرد، انگار بر من مي گذرد، انگار بر من گذشته است. لحظه هايي كه با تمام عمر و زندگي ام برابري مي كند. تمام لذات دردها، بيم ها و فشارهاي زندگي در همين لحظه ي كوتاه بر اعصابم فشار مي آورد. خدايا! خودت بگو چه كنم."
انتهاي پيام/س/ع
نظر شما