نقطه ی درخشان در تاريخ جنبشهاي دانشجويی
يکشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۰۲
دكتر عبدالحسين روحالاميني با بيان اينكه " 16آذر نقطهي درخشاني در تاريخ جنبشهاي دانشجويي است" اظهار داشت: 16 آذر 1332 نقطهي عطفي در تاريخ جنبش دانشجويي ايران و در 50 سال گذشته قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي همواره مورد توجه بوده است ."
نوید شاهد: دكتر عبدالحسين روحالاميني با بيان اينكه " 16آذر نقطهي درخشاني در تاريخ جنبشهاي دانشجويي است" اظهار داشت: 16 آذر 1332 نقطهي عطفي در تاريخ جنبش دانشجويي ايران و در 50 سال گذشته قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي همواره مورد توجه بوده است ."
وي با بيان مطالب فوق افزود: در اين ايام است كه محورها و مسايلي كه حول و حوش اهداف جنبش دانشجويي مطرح بوده است، يادآوري ميشود و رسالتها و وظايفی را كه جريان دانشجويي به دنبال آن بوده و ميبايد باشد، از جانب صاحبنظران مختلف مورد بحث قرارگرفته است، نكتهاي كه در سالهاي اخير بايد مطرح شود نگرش همه جانبه ، به بازشكافي و نگرش تاريخي به ابعاد 16 آذر و تأثيرات آن بر جريان پيروزي انقلاب اسلامي و نقش دانشگاهيان در پيروزي انقلاب اسلامي است. متأسفانه اين واقعه كمتر همه جانبه، مستند و واقع نگر نگريسته شده است. ما بايد به جاي بزرگداشت به صورت شعاري به موشكافي و تجزيه و تحليل همه جانبهي وقايع بپردازيم كه اين امر نكتهي بسيار مهمي در انتقال تاريخ به نسل جديد است ."
وي دربارهي« نقش 16 آذر در باز تعريف نقش دانشگاه در روند مبارزات قبل از انقلاب اسلامي» تصريح كرد :
" جريان دانشجويي همزمان با توسعهي آموزش عالي به شكل نوين در كشور، از اعتراضات صنفي - علمي شروع ميشود تا به اعتراضات اجتماعي - سياسي كشيده ميشود اين جنبشها هميشه وجود داشته است، حتي در سالهاي قبل از 16 آذر سال 1332 نيز ما شاهد آن بودهايم. نقطهي عطف بودن و تأثيرگذاري 16 آذر 1332 و اهميت آن از اين جهت است كه در شرايط زمان و مكاني واقع شد كه بسياري از صداها خاموش شده بود و در شرايطي بود كه فضاي سنگين، اختناق و استبداد شديد بر كشور حاكم شده بود و كودتاي آمريكايي 28 مرداد 1332 رخ داده بود. در چنين حالتي، شكافتن اين فضا و به ياري مبارزات مردم شتافتن از سوي دانشگاه از اين جهت تاثير به سزايي را به عنوان يك سمبل و يك نماد تا پيروزي انقلاب اسلامي و بعد از آن به عنوان روز دانشجو و رسميت يافتن آن داشته است، نقش دانشگاهيان در تحولات سياسي - اجتماعي كشور را به طور برجسته مطرح كرد و الا ما حوادث و نقاط عطف ديگري را نيز در تاريخ جنبش دانشجويي قبل و بعد از انقلاب اسلامي داشتهايم كه البته سهم آنها نيز در طرح نقش جنبشي دانشجويي در تاريخ مبارزات معاصر مردم ما كم نيست، مثل 15 خرداد 1342، 22 بهمن ماه 57، 13 آبان57، 13 آبان 58، 19 دي 59 كه روز شهداي دانشجو به مناسبت شهادت دانشجويان پيرو خط امام در هويزه مطرح شد . سالروز انقلاب فرهنگي و بسياري از ايام ديگر وجود دارد ولي هيچ كدام به قدمت 16 آذر نبودهاند و نهايتاً روز 16 آذر از اين جهت به واسطهي سابقه اي كه در تاريخ مبارزات ضد استبدادي داشته است توانسته جايگاه خود را حفظ كند و از طرف نظام جمهوري اسلامي نيز به نام روز رسمي دانشجو ناميده شده است ."
دكتر روحالاميني در ادامه ،مستندترين سند دست اول از واقعهي 16 آذر را گزارش شهيد دكتر چمران دانست و اظهار كرد:" علل مختلفی براي پديداري چنين واقعهاي مطرح ميشود كه يكي از آن علل نيز اعتراض به ورود نيكسون بوده است، در روزهاي قبل از 16 آذر سال 1332 مطرح ميشود كه معاون رييس جمهور وقت آمريكا (نيكسون) براي قدرداني و تثبيت رژيم كودتايي 28 مرداد به ايران دعوت ميشود وبه او دكتراي افتخاري بدهند، قاعدتاً قبل از ورود نيكسون به تعبير يكي از روزنامههاي وقت، سه قطره خون و كشتار دانشگاه به عنوان قرباني در پاي نيكسون قبل از ورودش به ايران مطرح ميشود و از اين جهت اهميت و اعتبار بسيار زيادي دارد. گرچه در آن زمان اعتراضات زيادي به تجديد رابطهي دولت كودتا با انگليس بوده است و يا اعتراضاتي كه به محاكمهي مصدق مطرح بوده ولي به نظر ميرسد نوك پيكان جريانات دانشجويي به سمت حركت ضداستعماري و ضد استبدادي بوده است و رژيم كودتايي نيز براي اينكه قدرت خود در ادارهي كشور را به ارباب آمريكايي خود نشان دهد دست به چنين كشتاري ميزند ."
وي گفت: ما در حال حاضر شاهد اين امر هستيم كه بسياري از هواداران فعلي ارتباط با آمريكا تلاش زيادي دارند كه عامل ضد استعماري و ضد استكباري 16 آذر را با عمده كردن مسايل ديگر رقيق كند و اين امر بيانصافي در حق اين قطعهي درخشان جنبش دانشجويي است ."
وي گفت: آفتي كه ما با آن مواجه هستيم اين است كه يك عده از پيرمردان جبههي ملي و نهضت آزادي آرزوهاي برباد رفتهي خود را از دست و زبان دانشجويان فعلي متوقع هستند و به بيان اين آرزوها ميپردازند و فراموش كردهاند كه در شرايطي كه از درخشانترين شرايط تاريخ كشور ما(به لحاظ آزاديها) بوده است،و در 9 ماههي اول انقلاب حكومت و حاكميت به دست دولت موقت و به دست عناصر جبههي ملي بود، با جريان دانشجويي و دانشجويان چگونه برخورد كردهاند كه اوج آن در 13 آبان 1358 به علت اعتراض دانشجويان به آمريكا رخ داد ومبين اوج بيكفايتي دولت موقت در ادارهي امور بود. مهمترين و بزرگترين منتقدان جنبش دانشجويي و كساني كه دانشجويان را به عنوان «جوانان احساساتي» محكوم ميكردند، امروز آمال و آرزوهاي بر باد رفتهي خود را دوست دارند. از زبان جنبش دانشجويي فعلي بشنوند و اگر كسي حافظهي تاريخي خود را به روايت امثال شهيد چمرانها مرور كند ديگر جايي براي ديگران باقي نميماند ."
در شرايطي كه كشور ما در آن با محاصرهي تقريباً كامل استعمار و استكبار به رهبري آمريكا قرار گرفته واز اطراف مرزهاي جغرافيايي تا مرزهاي بينالمللي در عرصه ی روابط بينالمللي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ... مورد محاصرهي آمريكا قرار گرفتهايم، اين جفا به جنبش دانشجويي است كه وادادگان و سرسپردگان و مرعوبين آمريكا آمال خود را از زبان دانشجويان مطرح كنند .
وي گفت: در حادثهي 16 آذر سال 32 پيوند ميان دانشگاه با مردم و اقشار مختلف تجلي پيدا كرد و هر جا كه اين پيوند بروز خوبي در جهت نيازهاي مردم داشته است توانسته نقطهي عطفي نيز ايجادكند، مانند حوادثي كه در جريان نهضت امام خميني در 15 خرداد 42 رخ داد و يا در اوايل دههي 50 حركت وسيع آگاهي رساني كه توسط شريعتي و مطهري صورت گرفت و سالهاي قبل و بعد از پيروزي انقلاب 57 - 56، 13 آبان 58 و دوران جنگ تحميلي اين نقاط كه توانسته بسيار تأثيرگذار باشد آن حالتي است كه توانسته با مردم پيوند داشته باشد در هفتههاي منتهي به 16 آذر سال 32تظاهرات بسيار زيادي شكل ميگرفته يا دانشجويان وارد ميشدهاند و يا اقشار مردمي به جلوي دانشگاه تهران ميآمدند و به شكل مؤثر و تعيين كنندهاي باعث آزار رژيم كودتايي ميشدهاند و شايد دستور به رگبار بستن دانشجويان در 16 آذر تمامي اين خشم و كينهي رژيم مستبد پهلوي در پاسخ به اين پيوند دانشگاه و مردم بوده است ."
وي دربارهي علت سركوب جنبشهاي دانشجويي قبل از انقلاب،گفت: به عنوان يك حكومت وابسته كه سرنوشتش در خارج رقم ميخورد و استبدادي كه حكومت پهلوي بدان دچار بود قاعدتاً كانونهاي آگاهي بخشي همچون دانشگاه، روحانيت و بسياري گروههاي مبارزي كه وجود داشتند، نميشد تحمل شود و سرمنشأ و كانون آنها كه حوزه و دانشگاهها بود قاعدتاً بايد مورد هجمه قرار ميگرفت و با فعالين آن برخورد ميشد و براي تضمين وابستگي به آمريكا و تضمين حكومت ديكتاتوري پهلوي، چارهاي نداشت تا با جريان فعال دانشجويي مبارزه كند و البته سودي براي آنها نبود هر چند اين مبارزه شدت مييافت، شمارش معكوسي براي رژيم پهلوي بود و در سالهاي منجر به 22 بهمن 57 و پيروزي انقلاب نقطهي عطفي در تاريخ جنبش دانشجويي است. اگر از دارالفنون تا انقلاب اسلامي، تاريخ جنبش دانشجويي بررسي شود. شاهد اين هستيم كه همواره تا 22 بهمن 57 با جنبش دانشجويي برخورد ميشده، جريان دانشجويي بر عليه نظام وقت بوده است اما از 22 بهمن 57 كه نظام مردمي روي كارآمده و آمال و آرزوهاي ديرين استقلال طلبانهي ملت ايران (در سالهاي پس از انقلاب)محقق شده و جنبش همراه با نظام و حكومت بوده است ضمن اينكه وجهه ی نقادي خود را به شدت حفظ كرده است ضمن اينكه وجههي آگاهي بخشي و پيوند با مردم را حفظ كرده است در كلان با نظام بوده است و در حاكميت نقش كليدي داشتهاند در قوهي قضاييه، مجريه از سردمداران و افراد برجستهي رهبران جنبش دانشجوي كشور بودهاند كه در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد و در طول اين 25 سال اخير از هر جهت ارتباط جنبش دانشجويي با حاكميت با حفظ نقادي و تمام خصوصيات بودهاند .
و عدهاي ميخواهند تأثير حاكميت در برخورد جنبش دانشجويي را تأثيري شبيه دوران اختناق پهلوي جلوه دهند در حالي كه واقعيت اين نيست بسياري از نمايندگان فعلي مجلس بسياري از وزرا در فراكسيونهاي مختلف مجلس، وزرا در دولت و ورود افرادي در قوهي قضاييه از پيشگامان جنبش دانشجويي بودهاند، الهام سخنگوي قوه قضاييه، شكوري راد، شمس وهابي، ميردامادي، سليماني، بيطرف زنگنه، حجتي وبسياري ديگر شاخصههاي اين هستند كه نه تنها حاكميت در كل عليه جنبش دانشجويي نبوده بلكه در واقع بسياري از رهبران جنبشهاي دانشجويي در نقاط كليدي نظام به كار گرفته شدهاند و جز اين انتظاري نبوده است .
اگر تعريفي از جنبش دانشجويي داشته باشيم از جهت آگاهي بخشي، پيگيري خواستهها و تلاش در جهت تحقق آن جنبش دانشجويي در كشورمان خصوصاً بعد از انقلاب، جايگاه برتري را نسبت به كشورهاي ديگر داشته است و آن تدبير، شجاعت و همتي كه در طراحي و پيگيري خواستهها داشته است در بسياري از كشورهاي دنيا در يك وجه جريان دانشجويي غالب است و آنهم عمدتاً مسايل صنفي است يا در بعضي كشورهاي در حال توسعهي دنيا يا كشورهاي جهان سوم سمت و سوي سياسي دارد اما در كشور ما نه تنها از سمت صنفي، علمي، اجتماعي، سياسي برخوردار است ،جنبهي مردمي وسيعي را نیز شامل ميشود .
به خدماتي كه جنبش دانشجويي در تأسيس جهاد سازندگي، در همياري مردم در حوادثي كه رخ ميدهد در بسياري خدماتي كه داشتند در سازندگي و در سالهاي اخير در بحث توليد هم .
جنبش دانشجويي در كشور ما در تمامي اين ابعاد سرآمد و كوشا بوده است قاعدتاً اين چند جانبه نگري با موضوع محوريت مردم در ابعاد مختلف علمي - اجتماعي و .. كه در كشورهاي ديگر به اين شكل وجود ندارد، حاصل اين تأثيرگذاري و همبستگي است كه جنبش دانشجوي و پيروزي انقلاب داشته است .
در عرصهي جهاد دانشگاهي، اطلاع رساني وجنبشهاي دانشجويي، از فعالان جنبش دانشجويي بودهاند دانشجويان نشان دادهاند كه در هر عرصهاي كه وارد شدهاند و با منافع ملي و مردم گره خوردهاند توانستهاند نقش تأثيرگذار كشوري و جهاني را برعهده بگيرند ."
وي دربارهي وضعيت جنبشهاي دانشجويي در حال حاضرتصريح كرد:به واسطهي تثبيت استقلال سياسي ما،بعد از انقلاب اسلامي و به واسطهي تثبيت اركان نظام و اركان قانونگذاري حكومت در دههي اول و دوم؟ قاعدتاً در ساليان اخير و در دههي سوم سمت و سوي جنبش عموماً به سمت مسايل كلان تر در رابطه با آرمانهاي جامعهي اسلامي وجامعه ی ايراني جهت گرفته و ما به لحاظ علمي به حدي رسيدهايم كه توانستهايم جايگاه بایستهاي را در منطقه و جهان داشته باشيم.بايد عظمت ديرينهي ايران در تمدن اسلامي و جايگاه آن را، نامداران عرصههاي فكري و علمي دوباره بازگردانند .به نظر ميرسد كه در اين زمينه جنبش دانشجويي پررنگتر به صحنه ميآيد و خود را آماده ميكند نگاه به حضور مؤثر دانشجويان دورهای كارشناسي ارشد و دكترا در اين عرصه واين روزها با ترسيم چشمانداز 20 سالهي كشوركه مهمترين هدف آن جايگاه اول علمي، اقتصادي و فن آوري در منطقه است و در طول ساليان آينده به نظر ميرسد جنبش دانشجويي نقشي برجسته داشته باشد اما در عين حال از نقش آفريني در عرصه ی سياسي و اجتماعي و سرنوشت سياسي كشور قطعاً غافل نخواهد شد و آنها را ادامه ميدهد ولي نقش پررنگتري را خصوصاً با توجه به گسترش وسيع ميتواند داشته باشد و جنبش دانشجويي ظرفيت پرداختن به آنها را به طور بالقوه دارد بسياري از ظرفيتهاي را دارد .
ممكن است برخي به خاطر عدم شناخت دانشجويان اين ظرفيت را ناديده گيرند و دانشجويان را حواله به گوشه نشيني دهند اما ظرفيت بالاي استحصال نشدهي جنبش دانشجويي ميتواند همزمان در بسياري از عرصههاي موجود جامعه وارد شود و نقاط عطف جديدي را بيافریند .
موج فزايندهي دانشجويان المپيادي، كانونهاي علمي و فعاليتهاي علمي - فرهنگي نقطهِي روشني است كه اين نويد را براي آيندهي كشورميدهد .
به عنوان جمع بندي شرايط كنوني كشور ما كه رو به سوي انتخابات مجلس هفتم كه از مهمترين انتخابات بعد از انقلاب است از جهت داخلي و شرايط خارجي كه كشور را محاصره كردن وضعيت خطيري دارد در صورتي كه جامعهي ما براي ساختن جامعهاي بهتر جاي تلاش گسترده دارد جنبش دانشجوي ميتواند با تمام قوا وارد شود و سرنوشت بسيار خوبي را رقم بزند به شرط اينكه هيچ گاه آلت دست نباشد واستقلالش را بدون توجه به ملامت كنندگان آنچه را تكليف الهي ميدانند بشتابند و در جهت آن تلاش كنند و اين تدبير هميشه مطرح است مجموعهي جنبش دانشجويي سمبل تدبير، همت و شجاعت بوده است ."
وي با بيان مطالب فوق افزود: در اين ايام است كه محورها و مسايلي كه حول و حوش اهداف جنبش دانشجويي مطرح بوده است، يادآوري ميشود و رسالتها و وظايفی را كه جريان دانشجويي به دنبال آن بوده و ميبايد باشد، از جانب صاحبنظران مختلف مورد بحث قرارگرفته است، نكتهاي كه در سالهاي اخير بايد مطرح شود نگرش همه جانبه ، به بازشكافي و نگرش تاريخي به ابعاد 16 آذر و تأثيرات آن بر جريان پيروزي انقلاب اسلامي و نقش دانشگاهيان در پيروزي انقلاب اسلامي است. متأسفانه اين واقعه كمتر همه جانبه، مستند و واقع نگر نگريسته شده است. ما بايد به جاي بزرگداشت به صورت شعاري به موشكافي و تجزيه و تحليل همه جانبهي وقايع بپردازيم كه اين امر نكتهي بسيار مهمي در انتقال تاريخ به نسل جديد است ."
وي دربارهي« نقش 16 آذر در باز تعريف نقش دانشگاه در روند مبارزات قبل از انقلاب اسلامي» تصريح كرد :
" جريان دانشجويي همزمان با توسعهي آموزش عالي به شكل نوين در كشور، از اعتراضات صنفي - علمي شروع ميشود تا به اعتراضات اجتماعي - سياسي كشيده ميشود اين جنبشها هميشه وجود داشته است، حتي در سالهاي قبل از 16 آذر سال 1332 نيز ما شاهد آن بودهايم. نقطهي عطف بودن و تأثيرگذاري 16 آذر 1332 و اهميت آن از اين جهت است كه در شرايط زمان و مكاني واقع شد كه بسياري از صداها خاموش شده بود و در شرايطي بود كه فضاي سنگين، اختناق و استبداد شديد بر كشور حاكم شده بود و كودتاي آمريكايي 28 مرداد 1332 رخ داده بود. در چنين حالتي، شكافتن اين فضا و به ياري مبارزات مردم شتافتن از سوي دانشگاه از اين جهت تاثير به سزايي را به عنوان يك سمبل و يك نماد تا پيروزي انقلاب اسلامي و بعد از آن به عنوان روز دانشجو و رسميت يافتن آن داشته است، نقش دانشگاهيان در تحولات سياسي - اجتماعي كشور را به طور برجسته مطرح كرد و الا ما حوادث و نقاط عطف ديگري را نيز در تاريخ جنبش دانشجويي قبل و بعد از انقلاب اسلامي داشتهايم كه البته سهم آنها نيز در طرح نقش جنبشي دانشجويي در تاريخ مبارزات معاصر مردم ما كم نيست، مثل 15 خرداد 1342، 22 بهمن ماه 57، 13 آبان57، 13 آبان 58، 19 دي 59 كه روز شهداي دانشجو به مناسبت شهادت دانشجويان پيرو خط امام در هويزه مطرح شد . سالروز انقلاب فرهنگي و بسياري از ايام ديگر وجود دارد ولي هيچ كدام به قدمت 16 آذر نبودهاند و نهايتاً روز 16 آذر از اين جهت به واسطهي سابقه اي كه در تاريخ مبارزات ضد استبدادي داشته است توانسته جايگاه خود را حفظ كند و از طرف نظام جمهوري اسلامي نيز به نام روز رسمي دانشجو ناميده شده است ."
دكتر روحالاميني در ادامه ،مستندترين سند دست اول از واقعهي 16 آذر را گزارش شهيد دكتر چمران دانست و اظهار كرد:" علل مختلفی براي پديداري چنين واقعهاي مطرح ميشود كه يكي از آن علل نيز اعتراض به ورود نيكسون بوده است، در روزهاي قبل از 16 آذر سال 1332 مطرح ميشود كه معاون رييس جمهور وقت آمريكا (نيكسون) براي قدرداني و تثبيت رژيم كودتايي 28 مرداد به ايران دعوت ميشود وبه او دكتراي افتخاري بدهند، قاعدتاً قبل از ورود نيكسون به تعبير يكي از روزنامههاي وقت، سه قطره خون و كشتار دانشگاه به عنوان قرباني در پاي نيكسون قبل از ورودش به ايران مطرح ميشود و از اين جهت اهميت و اعتبار بسيار زيادي دارد. گرچه در آن زمان اعتراضات زيادي به تجديد رابطهي دولت كودتا با انگليس بوده است و يا اعتراضاتي كه به محاكمهي مصدق مطرح بوده ولي به نظر ميرسد نوك پيكان جريانات دانشجويي به سمت حركت ضداستعماري و ضد استبدادي بوده است و رژيم كودتايي نيز براي اينكه قدرت خود در ادارهي كشور را به ارباب آمريكايي خود نشان دهد دست به چنين كشتاري ميزند ."
وي گفت: ما در حال حاضر شاهد اين امر هستيم كه بسياري از هواداران فعلي ارتباط با آمريكا تلاش زيادي دارند كه عامل ضد استعماري و ضد استكباري 16 آذر را با عمده كردن مسايل ديگر رقيق كند و اين امر بيانصافي در حق اين قطعهي درخشان جنبش دانشجويي است ."
وي گفت: آفتي كه ما با آن مواجه هستيم اين است كه يك عده از پيرمردان جبههي ملي و نهضت آزادي آرزوهاي برباد رفتهي خود را از دست و زبان دانشجويان فعلي متوقع هستند و به بيان اين آرزوها ميپردازند و فراموش كردهاند كه در شرايطي كه از درخشانترين شرايط تاريخ كشور ما(به لحاظ آزاديها) بوده است،و در 9 ماههي اول انقلاب حكومت و حاكميت به دست دولت موقت و به دست عناصر جبههي ملي بود، با جريان دانشجويي و دانشجويان چگونه برخورد كردهاند كه اوج آن در 13 آبان 1358 به علت اعتراض دانشجويان به آمريكا رخ داد ومبين اوج بيكفايتي دولت موقت در ادارهي امور بود. مهمترين و بزرگترين منتقدان جنبش دانشجويي و كساني كه دانشجويان را به عنوان «جوانان احساساتي» محكوم ميكردند، امروز آمال و آرزوهاي بر باد رفتهي خود را دوست دارند. از زبان جنبش دانشجويي فعلي بشنوند و اگر كسي حافظهي تاريخي خود را به روايت امثال شهيد چمرانها مرور كند ديگر جايي براي ديگران باقي نميماند ."
در شرايطي كه كشور ما در آن با محاصرهي تقريباً كامل استعمار و استكبار به رهبري آمريكا قرار گرفته واز اطراف مرزهاي جغرافيايي تا مرزهاي بينالمللي در عرصه ی روابط بينالمللي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ... مورد محاصرهي آمريكا قرار گرفتهايم، اين جفا به جنبش دانشجويي است كه وادادگان و سرسپردگان و مرعوبين آمريكا آمال خود را از زبان دانشجويان مطرح كنند .
وي گفت: در حادثهي 16 آذر سال 32 پيوند ميان دانشگاه با مردم و اقشار مختلف تجلي پيدا كرد و هر جا كه اين پيوند بروز خوبي در جهت نيازهاي مردم داشته است توانسته نقطهي عطفي نيز ايجادكند، مانند حوادثي كه در جريان نهضت امام خميني در 15 خرداد 42 رخ داد و يا در اوايل دههي 50 حركت وسيع آگاهي رساني كه توسط شريعتي و مطهري صورت گرفت و سالهاي قبل و بعد از پيروزي انقلاب 57 - 56، 13 آبان 58 و دوران جنگ تحميلي اين نقاط كه توانسته بسيار تأثيرگذار باشد آن حالتي است كه توانسته با مردم پيوند داشته باشد در هفتههاي منتهي به 16 آذر سال 32تظاهرات بسيار زيادي شكل ميگرفته يا دانشجويان وارد ميشدهاند و يا اقشار مردمي به جلوي دانشگاه تهران ميآمدند و به شكل مؤثر و تعيين كنندهاي باعث آزار رژيم كودتايي ميشدهاند و شايد دستور به رگبار بستن دانشجويان در 16 آذر تمامي اين خشم و كينهي رژيم مستبد پهلوي در پاسخ به اين پيوند دانشگاه و مردم بوده است ."
وي دربارهي علت سركوب جنبشهاي دانشجويي قبل از انقلاب،گفت: به عنوان يك حكومت وابسته كه سرنوشتش در خارج رقم ميخورد و استبدادي كه حكومت پهلوي بدان دچار بود قاعدتاً كانونهاي آگاهي بخشي همچون دانشگاه، روحانيت و بسياري گروههاي مبارزي كه وجود داشتند، نميشد تحمل شود و سرمنشأ و كانون آنها كه حوزه و دانشگاهها بود قاعدتاً بايد مورد هجمه قرار ميگرفت و با فعالين آن برخورد ميشد و براي تضمين وابستگي به آمريكا و تضمين حكومت ديكتاتوري پهلوي، چارهاي نداشت تا با جريان فعال دانشجويي مبارزه كند و البته سودي براي آنها نبود هر چند اين مبارزه شدت مييافت، شمارش معكوسي براي رژيم پهلوي بود و در سالهاي منجر به 22 بهمن 57 و پيروزي انقلاب نقطهي عطفي در تاريخ جنبش دانشجويي است. اگر از دارالفنون تا انقلاب اسلامي، تاريخ جنبش دانشجويي بررسي شود. شاهد اين هستيم كه همواره تا 22 بهمن 57 با جنبش دانشجويي برخورد ميشده، جريان دانشجويي بر عليه نظام وقت بوده است اما از 22 بهمن 57 كه نظام مردمي روي كارآمده و آمال و آرزوهاي ديرين استقلال طلبانهي ملت ايران (در سالهاي پس از انقلاب)محقق شده و جنبش همراه با نظام و حكومت بوده است ضمن اينكه وجهه ی نقادي خود را به شدت حفظ كرده است ضمن اينكه وجههي آگاهي بخشي و پيوند با مردم را حفظ كرده است در كلان با نظام بوده است و در حاكميت نقش كليدي داشتهاند در قوهي قضاييه، مجريه از سردمداران و افراد برجستهي رهبران جنبش دانشجوي كشور بودهاند كه در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد و در طول اين 25 سال اخير از هر جهت ارتباط جنبش دانشجويي با حاكميت با حفظ نقادي و تمام خصوصيات بودهاند .
و عدهاي ميخواهند تأثير حاكميت در برخورد جنبش دانشجويي را تأثيري شبيه دوران اختناق پهلوي جلوه دهند در حالي كه واقعيت اين نيست بسياري از نمايندگان فعلي مجلس بسياري از وزرا در فراكسيونهاي مختلف مجلس، وزرا در دولت و ورود افرادي در قوهي قضاييه از پيشگامان جنبش دانشجويي بودهاند، الهام سخنگوي قوه قضاييه، شكوري راد، شمس وهابي، ميردامادي، سليماني، بيطرف زنگنه، حجتي وبسياري ديگر شاخصههاي اين هستند كه نه تنها حاكميت در كل عليه جنبش دانشجويي نبوده بلكه در واقع بسياري از رهبران جنبشهاي دانشجويي در نقاط كليدي نظام به كار گرفته شدهاند و جز اين انتظاري نبوده است .
اگر تعريفي از جنبش دانشجويي داشته باشيم از جهت آگاهي بخشي، پيگيري خواستهها و تلاش در جهت تحقق آن جنبش دانشجويي در كشورمان خصوصاً بعد از انقلاب، جايگاه برتري را نسبت به كشورهاي ديگر داشته است و آن تدبير، شجاعت و همتي كه در طراحي و پيگيري خواستهها داشته است در بسياري از كشورهاي دنيا در يك وجه جريان دانشجويي غالب است و آنهم عمدتاً مسايل صنفي است يا در بعضي كشورهاي در حال توسعهي دنيا يا كشورهاي جهان سوم سمت و سوي سياسي دارد اما در كشور ما نه تنها از سمت صنفي، علمي، اجتماعي، سياسي برخوردار است ،جنبهي مردمي وسيعي را نیز شامل ميشود .
به خدماتي كه جنبش دانشجويي در تأسيس جهاد سازندگي، در همياري مردم در حوادثي كه رخ ميدهد در بسياري خدماتي كه داشتند در سازندگي و در سالهاي اخير در بحث توليد هم .
جنبش دانشجويي در كشور ما در تمامي اين ابعاد سرآمد و كوشا بوده است قاعدتاً اين چند جانبه نگري با موضوع محوريت مردم در ابعاد مختلف علمي - اجتماعي و .. كه در كشورهاي ديگر به اين شكل وجود ندارد، حاصل اين تأثيرگذاري و همبستگي است كه جنبش دانشجوي و پيروزي انقلاب داشته است .
در عرصهي جهاد دانشگاهي، اطلاع رساني وجنبشهاي دانشجويي، از فعالان جنبش دانشجويي بودهاند دانشجويان نشان دادهاند كه در هر عرصهاي كه وارد شدهاند و با منافع ملي و مردم گره خوردهاند توانستهاند نقش تأثيرگذار كشوري و جهاني را برعهده بگيرند ."
وي دربارهي وضعيت جنبشهاي دانشجويي در حال حاضرتصريح كرد:به واسطهي تثبيت استقلال سياسي ما،بعد از انقلاب اسلامي و به واسطهي تثبيت اركان نظام و اركان قانونگذاري حكومت در دههي اول و دوم؟ قاعدتاً در ساليان اخير و در دههي سوم سمت و سوي جنبش عموماً به سمت مسايل كلان تر در رابطه با آرمانهاي جامعهي اسلامي وجامعه ی ايراني جهت گرفته و ما به لحاظ علمي به حدي رسيدهايم كه توانستهايم جايگاه بایستهاي را در منطقه و جهان داشته باشيم.بايد عظمت ديرينهي ايران در تمدن اسلامي و جايگاه آن را، نامداران عرصههاي فكري و علمي دوباره بازگردانند .به نظر ميرسد كه در اين زمينه جنبش دانشجويي پررنگتر به صحنه ميآيد و خود را آماده ميكند نگاه به حضور مؤثر دانشجويان دورهای كارشناسي ارشد و دكترا در اين عرصه واين روزها با ترسيم چشمانداز 20 سالهي كشوركه مهمترين هدف آن جايگاه اول علمي، اقتصادي و فن آوري در منطقه است و در طول ساليان آينده به نظر ميرسد جنبش دانشجويي نقشي برجسته داشته باشد اما در عين حال از نقش آفريني در عرصه ی سياسي و اجتماعي و سرنوشت سياسي كشور قطعاً غافل نخواهد شد و آنها را ادامه ميدهد ولي نقش پررنگتري را خصوصاً با توجه به گسترش وسيع ميتواند داشته باشد و جنبش دانشجويي ظرفيت پرداختن به آنها را به طور بالقوه دارد بسياري از ظرفيتهاي را دارد .
ممكن است برخي به خاطر عدم شناخت دانشجويان اين ظرفيت را ناديده گيرند و دانشجويان را حواله به گوشه نشيني دهند اما ظرفيت بالاي استحصال نشدهي جنبش دانشجويي ميتواند همزمان در بسياري از عرصههاي موجود جامعه وارد شود و نقاط عطف جديدي را بيافریند .
موج فزايندهي دانشجويان المپيادي، كانونهاي علمي و فعاليتهاي علمي - فرهنگي نقطهِي روشني است كه اين نويد را براي آيندهي كشورميدهد .
به عنوان جمع بندي شرايط كنوني كشور ما كه رو به سوي انتخابات مجلس هفتم كه از مهمترين انتخابات بعد از انقلاب است از جهت داخلي و شرايط خارجي كه كشور را محاصره كردن وضعيت خطيري دارد در صورتي كه جامعهي ما براي ساختن جامعهاي بهتر جاي تلاش گسترده دارد جنبش دانشجوي ميتواند با تمام قوا وارد شود و سرنوشت بسيار خوبي را رقم بزند به شرط اينكه هيچ گاه آلت دست نباشد واستقلالش را بدون توجه به ملامت كنندگان آنچه را تكليف الهي ميدانند بشتابند و در جهت آن تلاش كنند و اين تدبير هميشه مطرح است مجموعهي جنبش دانشجويي سمبل تدبير، همت و شجاعت بوده است ."
نظر شما