اگر نمی آید...
شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۰
بیا و آخر این شعر را خودت بنویس
خبر رسیده که از تو خبر نمیآید
که عطر خاکیات از پشت در نمیآید
تو نیستی و جهان من از سکوت پر است
و از زمین و زمان حرف در نمیآید
به حدّ گفتن حالت... فقط جواب بده
چقدر نامه نوشتم... مگر نمیآید؟
نخواه بی تو نگهدار خانهات باشم
نخواه... از زن این قصه بر نمیآید
چقدر زخم زبان از غریبهها بخورم
چقدر بشنوم این را «اگر نمیآید...»
بیا و آخر این شعر را خودت بنویس
و خط تیره بکش روی هر نمیآید
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره
ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد
شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.
نظر شما