خاطرات منتشر نشده آيت الله شهيد محمدصادق صدوق گلپايگاني (2)
چهارشنبه, ۰۵ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۴
دكتر محمدباقر صدوق فرزند شهيد مي گويد:كتابخانهي شخصي ايشان در منزل مان به سبب داشتن كتاب هاي نفيس و ارزشمند علمي كه يا خود تهيه كرده و يا از پدرشان به ارث رسيده بود، در اختيار شاگردان خود قرار مي دادند. به خاطر همين، خانهي ما هميشه شلوغ بود.
دكتر محمدباقر صدوق ؛ فرزند روحاني مبارز، شهيد حجت الاسلام و المسلمين
محمد صادق صدوق؛ دكتراي تخصصي علوم محيط زيست و مدير كل اسبق اداره كل محيط
زيست استان تهران درباره پدر نقل مي كند كه: پدرم فردي شاخص بود. ايشان
زير بار حرف زور نمي رفت. بسيار شجاع و نترس بود. مردم دار، خانوادهدوست و
مهربان بود. از همه مهم تر باسواد و عالم بود. از فرزانگان و دانشمندان
آن زمان حوزهي علميهي قم بود. ايشان از شاگردان منحصربهفرد مرحوم آيت
اللهالعظمي بروجردي(ره) و حضرت امام خميني(ره) بود كه در درسهاي ايشان
اشكال مي كرد و مورد توجه معظمله بود.
كتابخانهي شخصي ايشان در منزل مان به سبب داشتن كتاب هاي نفيس و ارزشمند
علمي كه يا خود تهيه كرده و يا از پدرشان به ارث رسيده بود، در اختيار
شاگردان خود قرار مي دادند. به خاطر همين، خانهي ما هميشه شلوغ بود.
آن زمان با آن سن كم مورد حسد بسياري از روحانينماهاي طاغوتي بود كه هر روز برايش پاپوش درست مي كردند.
بعد از رحلت آيت اللهالعظمي بروجردي(ره)، از نقاط مختلف كشور، از ايشان در مورد اعلميت مراجع سئوال مي كردند كه بعد از آيت ا... العظمي بروجردي از چه كسي تقليد كنند؟ پدر مي گفت: «فقط حاج آقاروح الله خميني(ره)» بارها خودم اين سخن را از زبان ايشان شنيدم. در زماني كه كسي جرأت نام بردن اسم امام خميني(ره) را نداشت، ايشان شجاعانه رساله هاي امام را به صورت مخفي بين شاگردانش و مردم توزيع مي كردند. مي گفتند: «از ايشان اعلم تر و شجاع تر براي مرجعيت نداريم. اوست كه مي تواند حوزه هاي علميه را سروسامان دهد.»
ايشان اهل تبليغ و جار و جنجال نبود. در حوزهي علميهي اراك و حوزهي
علميهي قم خيليها او را بهخوبي مي شناختند. افرادي كه از زمان آيت
اللهالعظمي بروجردي(ره) در قيد حيات هستند و ايشان را مي شناسند به نيكي
از وي نام مي برند. دوستان نزديك پدر كه از مبارزين آن زمان بودند
شخصيتهايي مانند «آيت الله محسنيگرگاني، آيت اللهالعظمي صافيگلپايگاني،
آيت الله جنتي، آيت الله مومن، آيت الله سبحاني، آيت الله ستودهاراكي،
آيت الله زين الدين، آيت الله معنوي، حجت الاسلام والمسلمين محمدعلي
رسولياراكي، حجت الاسلاموالمسلمين ابطحي اراكي و...» ميباشند.
آيتالله دكتر سيدهاشم بطحاييگلپايگاني
مرحوم شهيد صدوق يكي از افراد مورد توجه علما و مراجع، به خصوص مرحوم آيت اللهالعظمي بروجردي بود. از چهره هاي درخشان حوزهي علميهي قم و از شاگردان ممتاز مراجع وقت آن زمان بود. در زمان طاغوت رخدادهايي كه اتفاق مي افتاد، علما با احساس مسئوليت نمي توانستند ساكت بنشينند و بي تفاوت بمانند.
يكي از كساني كه در اين رابطه حساسيت فوق العادهاي داشت، شهيد صدوق بود. در همان زمان، اتفاقاتي كه افتاد باعث دستگيري ايشان شد و او را به زندان قصر تهران منتقل كردند. البته بسيار ناگوار بود و در حقيقت مي توان گفت كه يكي از اولين كساني بود كه در حوزه دستگير شده بود.
شهيد صدوق فردي فاضل، عالم، پرتلاش و حساس بود كه از اين جهت ايشان را دستگير كردند. برخوردهاي ظالمانه و سركوبگرانه دربارهي وي انجام شد. او را به زندان قصر منتقل كردند. تحت شكنجه هاي دژخيمانه طاغوت، مظلومانه روح عاليش به ملكوت پر كشيد.
شهيد صدوق از مستشكلين درس حضرت امام خميني(ره) از نخبگان و از فرزانگان آن زمان حوزهي علميهي قم بود.
شهيد صدوق خيلي اصرار داشتند در حفظ حوزهي سنتي و حفظ استقلال حوزه. او از نظر روحي، فكري و پرهيزكاري شاخص بود. ويژگي هاي مرحوم شهيد صدوق در همان علم و عملش است؛ يعني آنچه را مي دانست به آن عمل ميكرد.
امثال شهيد صدوق در حوزه زياد نبودند. بيش از چهل و اندي سال كه شهيد صدوق از اين عالم رخت بربسته است، هنوز خوبي هايش در خاطره ها زبانزد است. كساني كه ايشان را مي شناختند به نيكي از او ياد مي كنند. ميگفت:
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جريدي عالم دوام ما
شهيد صدوق در آن زمان در حوزهي علميه، درس اصول درس مي دادند. ايشان يكي از مدرسين بزرگ حوزه بود. او يكي از نخبگان و يكي از فرزانگان آن زمان حوزهي علميهي قم بود.
به فرزندان آن شهيد بزرگوار توصيه دارم كه در آن روزگار، اگر غريبانه و مظلومانه گوشهي زندان جان به جانآفرين تسليم كرد، اما فراموش نشده است. خداوند متعال نمي گذارد فراموش شود.
مرحوم شهيد صدوق، از شهداي اول نهضت هستند. خداوند در مورد ايشان فرموده: «اولئك اعظم درجه عند الله» چون ايشان، هم مهاجر بود، هم مجاهد. هم جهاد نفساني داشت و هم جهاد مالي؛ به خصوص قلم و بيانش. پيامبر(ص) به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «اگر يك نفر به سمت تو هدايت شود براي تو بهتر است از آنچه خورشيد بر آن ميتابد.» خداوند رحمتش كند. مرد بسيار شجاع، نترس و باسوادي بود.
حجت الاسلام والمسلمين محمدجواد رهنمائي
از افتخارات بنده اين است كه در دوران طفوليت با مرحوم شيخ صدوق مكتب ميرفتم. در حوزه هاي علميهي اراك و قم شخصيت شناخته شده اي بود. در قم، از شاگردان ممتاز، برجسته و از مستشكلين درسهاي اساتيد آن زمان بود. تا آنجايي كه ما از حالات ايشان اطلاع داشتيم، پدر ايشان هم يكي از علماي بزرگ آن زمان در منطقهي تيكن گلپايگان بود كه با مرحوم حاج شيخ ميرزامحمدمهدي محمديگلپايگاني رابطه داشتند. ايشان مرحوم شيخ صدوق را وصي خودش قرار داده بود.
به عقيدهي من از همان لحظهي اول كه ايشان از دنيا رفت، با امام باقر(ع) و امام صادق(ع) محشور شد. اول پيامبران شفاعت مي كنند؛ بعد علما و بعد شهدا. ايشان از همان گروهي است كه اميد است فردا از شفعاي ما باشد. انشاءالله آنجا يادي از ما هم بكند و اسمي از ما ببرد. من خيلي به ايشان ارادت داشتم. بزرگ زاده، عالمزاده و باتقوا بود. باهوش بود. يك زكاوت مخصوص داشت. ايشان، بين چند نفري كه با هم بوديم و مكتب مي رفتيم و بعد وارد حوزهي علميه شديم، نابغه بود. خداوند انشاءالله او را همراه با پدر بزرگوارش با محمد و ال محمد(ص) همنشين كند!
آيتالله محمدحسن فاضلگلپايگاني
ايشان يك مجتهد بود. مرحوم آيتالله گلپايگاني فرمودند: «علامت اينكه كسي درس را فهميده، اين است كه بتواند تدريس كند. كسي كه نفهميده باشد، نميتواند به ديگري درس بدهد.» اينها نشان ميدهد كه شهيد بزرگوار صدوق، آنچنان خوب درس خوانده بود كه توانست شاگردپرور باشد؛ شاگرداني با آيندهاي خوب و درخشان. اين از خدمات بزرگ يك روحاني است كه ايشان بهحمدالله هم خودش خوب فهميد و هم توانست خوب بفهماند.
آن زمان با آن سن كم مورد حسد بسياري از روحانينماهاي طاغوتي بود كه هر روز برايش پاپوش درست مي كردند.
بعد از رحلت آيت اللهالعظمي بروجردي(ره)، از نقاط مختلف كشور، از ايشان در مورد اعلميت مراجع سئوال مي كردند كه بعد از آيت ا... العظمي بروجردي از چه كسي تقليد كنند؟ پدر مي گفت: «فقط حاج آقاروح الله خميني(ره)» بارها خودم اين سخن را از زبان ايشان شنيدم. در زماني كه كسي جرأت نام بردن اسم امام خميني(ره) را نداشت، ايشان شجاعانه رساله هاي امام را به صورت مخفي بين شاگردانش و مردم توزيع مي كردند. مي گفتند: «از ايشان اعلم تر و شجاع تر براي مرجعيت نداريم. اوست كه مي تواند حوزه هاي علميه را سروسامان دهد.»
آيتالله دكتر سيدهاشم بطحاييگلپايگاني
مرحوم شهيد صدوق يكي از افراد مورد توجه علما و مراجع، به خصوص مرحوم آيت اللهالعظمي بروجردي بود. از چهره هاي درخشان حوزهي علميهي قم و از شاگردان ممتاز مراجع وقت آن زمان بود. در زمان طاغوت رخدادهايي كه اتفاق مي افتاد، علما با احساس مسئوليت نمي توانستند ساكت بنشينند و بي تفاوت بمانند.
يكي از كساني كه در اين رابطه حساسيت فوق العادهاي داشت، شهيد صدوق بود. در همان زمان، اتفاقاتي كه افتاد باعث دستگيري ايشان شد و او را به زندان قصر تهران منتقل كردند. البته بسيار ناگوار بود و در حقيقت مي توان گفت كه يكي از اولين كساني بود كه در حوزه دستگير شده بود.
شهيد صدوق فردي فاضل، عالم، پرتلاش و حساس بود كه از اين جهت ايشان را دستگير كردند. برخوردهاي ظالمانه و سركوبگرانه دربارهي وي انجام شد. او را به زندان قصر منتقل كردند. تحت شكنجه هاي دژخيمانه طاغوت، مظلومانه روح عاليش به ملكوت پر كشيد.
شهيد صدوق از مستشكلين درس حضرت امام خميني(ره) از نخبگان و از فرزانگان آن زمان حوزهي علميهي قم بود.
شهيد صدوق خيلي اصرار داشتند در حفظ حوزهي سنتي و حفظ استقلال حوزه. او از نظر روحي، فكري و پرهيزكاري شاخص بود. ويژگي هاي مرحوم شهيد صدوق در همان علم و عملش است؛ يعني آنچه را مي دانست به آن عمل ميكرد.
امثال شهيد صدوق در حوزه زياد نبودند. بيش از چهل و اندي سال كه شهيد صدوق از اين عالم رخت بربسته است، هنوز خوبي هايش در خاطره ها زبانزد است. كساني كه ايشان را مي شناختند به نيكي از او ياد مي كنند. ميگفت:
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جريدي عالم دوام ما
شهيد صدوق در آن زمان در حوزهي علميه، درس اصول درس مي دادند. ايشان يكي از مدرسين بزرگ حوزه بود. او يكي از نخبگان و يكي از فرزانگان آن زمان حوزهي علميهي قم بود.
به فرزندان آن شهيد بزرگوار توصيه دارم كه در آن روزگار، اگر غريبانه و مظلومانه گوشهي زندان جان به جانآفرين تسليم كرد، اما فراموش نشده است. خداوند متعال نمي گذارد فراموش شود.
مرحوم شهيد صدوق، از شهداي اول نهضت هستند. خداوند در مورد ايشان فرموده: «اولئك اعظم درجه عند الله» چون ايشان، هم مهاجر بود، هم مجاهد. هم جهاد نفساني داشت و هم جهاد مالي؛ به خصوص قلم و بيانش. پيامبر(ص) به اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «اگر يك نفر به سمت تو هدايت شود براي تو بهتر است از آنچه خورشيد بر آن ميتابد.» خداوند رحمتش كند. مرد بسيار شجاع، نترس و باسوادي بود.
حجت الاسلام والمسلمين محمدجواد رهنمائي
از افتخارات بنده اين است كه در دوران طفوليت با مرحوم شيخ صدوق مكتب ميرفتم. در حوزه هاي علميهي اراك و قم شخصيت شناخته شده اي بود. در قم، از شاگردان ممتاز، برجسته و از مستشكلين درسهاي اساتيد آن زمان بود. تا آنجايي كه ما از حالات ايشان اطلاع داشتيم، پدر ايشان هم يكي از علماي بزرگ آن زمان در منطقهي تيكن گلپايگان بود كه با مرحوم حاج شيخ ميرزامحمدمهدي محمديگلپايگاني رابطه داشتند. ايشان مرحوم شيخ صدوق را وصي خودش قرار داده بود.
به عقيدهي من از همان لحظهي اول كه ايشان از دنيا رفت، با امام باقر(ع) و امام صادق(ع) محشور شد. اول پيامبران شفاعت مي كنند؛ بعد علما و بعد شهدا. ايشان از همان گروهي است كه اميد است فردا از شفعاي ما باشد. انشاءالله آنجا يادي از ما هم بكند و اسمي از ما ببرد. من خيلي به ايشان ارادت داشتم. بزرگ زاده، عالمزاده و باتقوا بود. باهوش بود. يك زكاوت مخصوص داشت. ايشان، بين چند نفري كه با هم بوديم و مكتب مي رفتيم و بعد وارد حوزهي علميه شديم، نابغه بود. خداوند انشاءالله او را همراه با پدر بزرگوارش با محمد و ال محمد(ص) همنشين كند!
آيتالله محمدحسن فاضلگلپايگاني
ايشان يك مجتهد بود. مرحوم آيتالله گلپايگاني فرمودند: «علامت اينكه كسي درس را فهميده، اين است كه بتواند تدريس كند. كسي كه نفهميده باشد، نميتواند به ديگري درس بدهد.» اينها نشان ميدهد كه شهيد بزرگوار صدوق، آنچنان خوب درس خوانده بود كه توانست شاگردپرور باشد؛ شاگرداني با آيندهاي خوب و درخشان. اين از خدمات بزرگ يك روحاني است كه ايشان بهحمدالله هم خودش خوب فهميد و هم توانست خوب بفهماند.
نظر شما