ویلچر سیمی
شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۳۹
با ویلچر سیمی / در کوچه میگردی / چون بچه می آیی / با آن که یک مردی
با ویلچر سیمی
در کوچه میگردی
چون بچه میآیی
با آن که یک مردی
پا میزنی با دست
ماشین تو دربست
چرخ تو میچرخد
در زندگی با دست
بابای من میگفت:
« در جنگ با دشمن
تو تانک میبردی
وقتی نبودم من »
میگفت: «میرفتی
تا قلّهها پیروز
هرگز نترسیدی
از دشمنان آن روز»
حالا عقب ماندی
در کوچهها از ما
چرخ تو میچرخد
غصّه نخور بابا
سروده ای ازمحمد گودرزی مهریزی
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره
ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد
شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.
نظر شما