یادکردی از 10 تیر سالروز عملیات کربلای یک
یورشهای پی درپی
پس از عملیات خیبر در اسفند 1362 که نقطه آغاز تکهای سالانه و بزرگ کشورمان بود، رزمندگان ایران اسلامی هر سال و عموماً در فصل زمستان یک عملیات بزرگ را انجام میدادند؛ خیبر، بدر و والفجر8 به ترتیب در زمستانهای 62، 63 و 64 صورت گرفت که در این میان والفجر8 به بیشترین حد از پیروزیها نائل آمد. شبه جزیره فاو تصرف شد و 80درصد دسترسی عراق به آبهای آزاد خلیج فارس محدود شد لذا بعثیها دست به دامان استراتژی دفاع متحرک شدند که گفته میشد از سوی مستشاران خارجی ارائه شده است.
شکل و چگونگی دفاع متحرک به این ترتیب بود که عراقیها در یک تک برقآسا و غافلگیرکننده، به منطقهای از جبهه میانی ضربه میزدند و با شکستن خطوط دفاعی، زمین محدودی را به تصرف خود درمیآوردند. بعد در حالی که رزمندگان اقدام به تقویت خط مورد نظر میکردند، بهناگاه واحدهای زرهی عراق از نقطهای دیگری سر درمیآوردند و عملیات محدود اما برقآسایشان را تکرار میکردند.
زمان آغاز استراتژی دفاع متحرک نیز بلافاصله پس از تثبیت متصرفات رزمندگان در عملیات والفجر8 بود. اگر فتح فاو در شامگاه 20 بهمن 1364 آغاز شد و تا اسفند به طول انجامید، عراق از همان اسفند دفاع متحرک را آغاز کرد. 15 اسفند 64 به منطقه چوارتا حمله کرد و مناطقی را که در جریان عملیات والفجر9 توسط نیروی خودی تصرف شده بود، بار دیگر به اشغال خود درآورد. سپس در 29 اسفند با حمله به پنجوین و آزاد کردن قلههای شیخ گزنشین، میشلان و شیخلطیف کارش را با جدیت ادامه داد. 15 روز بعد یعنی در نیمه فروردین 65، عراق ارتفاعات شاخشمیران و شاخر سورمر در محور دربندیخان را تصرف کرد. سه روز بعد تپه 175 شرهانی در محور پیچ انگیزه به شرهانی به اشغال درآمد. چهار روز بعد دشمن موفق به تصرف بخشی از ارتفاعات سومار نظیر تپه اسماعیلخانی و پاسگاه دولهشریف در جبهه میانی شد. دو هفته بعد در چهارم اردیبهشت، 250 کیلومتر مربع در محور سیدکان شامل ارتفاعات سرسول، گرشولان و لولان با یورش نیروهای دشمن از دست رفت. همین طور پنج عملیات دیگر نیز در فاصله زمانی چند روزه انجام گرفت و نهایتاً عراقیها توانستند در بزرگترین پیروزی خود شهر مهران را به تاریخ 26 اردیبهشت 1365 اشغال کنند.
حربه بعثیها
اما متجاوزان چطور میتوانستند به این سرعت و تنها در چند روز از محوری به محوری دیگر بروند و عملیات انجام دهند؟ پاسخ این پرسش حالا که سالها از اتمام دفاع مقدس میگذرد برای ما مشخص شده است. در واقع استراتژی دفاع متحرک عراق با انتقال سریع 150 دستگاه تانک «تی72» روسی که در زمان خود از مدرنترین تانکها بودند و آر.پی.جی روی زرهشان اثر نداشت مگر از فواصل خیلی نزدیک، انجام میگرفت. عراقیها در کنار این 150 تانک، 150 دستگاه تریلی تانکبر هم قرار داده بودند و در هر نقطهای که نیروهای ایرانی اقدام به حمله میکردند بلافاصله تانکها را سوار تریلیها کرده و به نقطه درگیری میرساندند، البته بهخاطر وجود راهها و اتوبانهای متعدد در شرق عراق، این جابهجایی بسیار سریع و مؤثر انجام میشد، در حالی که خطوط ارتباطی ایران در استانهای غربی چنین ویژگیهایی نداشت.
از طرف دیگر ضعف خطوط پدافندی خودی نیز مزید بر علت میشد. جبهه ایران اسلامی تقریباً از عملیات رمضان که در پی ورود به خاک عراق و تصرف بخش مهمی از خاک آن کشور برآمد، تا زمان والفجر8 دائماً در حالت حمله قرار داشت و دشمن را به لاک دفاعی فروبرده بود. لذا به قدرت تهاجمی بسیار بیشتر از خطوط دفاعی توجه میشد و در نتیجه خطوط پدافندی، خاکریزها و استحکامات خودی فرسوده و سست شده بودند.
خطر طولانی شدن جنگ
تداوم استراتژی دفاع متحرک عملاً به معنای تبدیل جنگ عراق علیه ایران به یک جنگ فرسایشی اما محدود بود چراکه از سال 61 و رسیدن نیروهای ایرانی به خط مرزی، همواره این امید وجود داشت که با انجام یک تک بزرگ و اساسی، بخش قابل توجهی از خاک دشمن به اشغال رزمندگان درآید و بعثیها تن به پذیرش شروط بهحق ایران بدهند. بنابراین فرماندهان به تکاپو افتادند تا چارهای برای آن بیندیشند. خصوصاً اینکه سال 65 به عنوان سال سرنوشتساز جنگ معرفی شده بود و بلافاصله پس از اتمام والفجر8 نیز تصمیم برای انجام عملیات بزرگ بعدی (کربلای4) گرفته شده بود.
در آخرین روزهای سال 64 و اولین ماههای سال 65، تلاشها در جهت مقابله با دفاع متحرک، بحثهای بسیاری را در بین فرماندهان ایجاد کرده بود. به عنوان نمونه برخی از فرماندهان سپاه پیشنهاد میدادند باید از چندین نقطه (10 الی 15 نقطه) همزمان به عراق یورش ببریم و حملات محدود اما گیجکننده انجام دهیم تا دشمن نتواند دفاع متحرک را ادامه دهد اما چون هیچ کدام از این طرحها موفقیتآمیز نبود قرار بر انجام عملیات کربلای یک شد.
پیش به سوی مهران
هدف از عملیات کربلای یک بازپسگیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و همینطور دستیابی به مرز و تأمین کل منطقه بود. بر همین اساس منطقه عملیاتی از جنوب به ارتفاعات قلاویزان، از شمال به ارتفاعات نمهکلان کوچک، از غرب به امتداد غربی ارتفاعات قلاویزان و پاسگاه مرزی بهرامآباد و از شرق به جاده مهران– دهلران منتهی میشد.
البته دشمن نیز بیکار ننشسته و از اردیبهشت 65 که مهران را اشغال میکند تا تیرماه استحکامات و موانع متعددی در منطقه ایجاد کرده بود. در محور شمالی (جاده ایلام – مهران و باغ کشاورزی) هفت ردیف مین همراه با کانال و بیش از پنج ردیف سیم خاردار رشتهای وجود داشت. در محور میانی (حد فاصل رودخانه گاوی و جاده دهلران – مهران) به لحاظ کوهستانی بودن منطقه، استحکامات، نسبتاً ضعیف بود. در محور جنوبی (ارتفاعات قلاویزان) سنگرهای کمین و در بعضی شیارها، یک ردیف سیم خاردار و مین وجود داشت.
نهایتاً کربلای یک در ساعت 22:30 روز 1365/4/9 با رمز «یا ابوالفضل العباس (ع) ادرکنی» آغاز شد و نیروهای خودی در اغلب محورها، خطوط دشمن را شکسته و تا قبل از روشنایی صبح، ضمن انهدام بیش از 10 گردان پیاده عراق موفقیتهای چشمگیری به دست آوردند. در شب دوم نیز کلیه یگانهای عملکننده ضمن پیشروی در باقیمانده محدوده مرحله دوم عملیات، تا قبل از روشنایی صبح، خط سراسری – از هرمزآباد تا شیار میگ سوخته – را کاملاً تأمین کرده و مقداری از محدوده مرحله سوم عملیات را نیز تأمین کردند. از آغاز روز دوم، کربلاییک در کلیه محورها ادامه یافت و نیروهای رزمنده ضمن به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای دشمن به باغ کشاورزی وارد شدند و سپس حدود ساعت 12 شهر مهران آزاد شد. هرچند دشمن در روزهای بعدی همچنان فشار میآورد و عملیات تا 20 تیر با قدرت ادامه یافت. اما نهایتاً پیروزی از آن رزمندگان بود و مهران دیگر آزاد شده بود.
نتایج ظاهری عملیات کربلای یک آزادسازی منطقهای به وسعت 175 کیلومتر مربع شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران– مهران– ایلام، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین و نیز دو پاسگاه مرزی بود، اما همگان میدانستند که انجام کربلای یک خط بطلانی بر استراتژی دفاع متحرک عراق است. سیاستی که تنها چند ماه بعد با انجام عملیات بزرگ کربلای4، عملاً از صحنه نبرد خارج شد.
منبع: روزنامه جوان