و در تاول های پوستت عملیات های زیادی شبیه سازی میشوند
شنبه, ۲۴ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۲۷
سالها پیش دریا به سرش میزند / که به دلش بزند! / رفت و آنقدر رفت... / که از تمام خطوط مقدم تجاوزکرد
سالها پیش دریا به سرش میزند
که به دلش بزند!
رفت و آنقدر رفت...
که از تمام خطوط مقدم تجاوزکرد
پاهایش به مین ها فکرمی کردند
و رؤیاهایش یکریز، بوی خاکریز میداد
حالا
ترکشها از تنش سرازیر شدند
سوارآمبولانسش می کنند
و همه ی بیمارستان های شهر را آژیر میکشند
پیراهنت را که باز ميکنی
شهرک سینمایی بزرگی سبز میشود
و در تاول های پوستت
عملیات های زیادی شبیه سازی میشوند
ترکشها ازتنش سرازیر شده اند
وکوچه از ته مانده ی اثاثیه اش
و خنده بازارهم
روی موج های تو صاف میشد
بمب ها در بغداد مسافرکشی می کنند
و دستفروش ها کمربندهای
انتحاری میفروشند!
و من
به گودالهای چندخوابه جنوب فکر میکنم
که سالهاست
در رهن رفقایت جاخوش کرده اند!
سروده ای از محمد یوسفی
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.
که به دلش بزند!
رفت و آنقدر رفت...
که از تمام خطوط مقدم تجاوزکرد
پاهایش به مین ها فکرمی کردند
و رؤیاهایش یکریز، بوی خاکریز میداد
حالا
ترکشها از تنش سرازیر شدند
سوارآمبولانسش می کنند
و همه ی بیمارستان های شهر را آژیر میکشند
پیراهنت را که باز ميکنی
شهرک سینمایی بزرگی سبز میشود
و در تاول های پوستت
عملیات های زیادی شبیه سازی میشوند
ترکشها ازتنش سرازیر شده اند
وکوچه از ته مانده ی اثاثیه اش
و خنده بازارهم
روی موج های تو صاف میشد
بمب ها در بغداد مسافرکشی می کنند
و دستفروش ها کمربندهای
انتحاری میفروشند!
و من
به گودالهای چندخوابه جنوب فکر میکنم
که سالهاست
در رهن رفقایت جاخوش کرده اند!
سروده ای از محمد یوسفی
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.
نظر شما