تدبیر و تواضع شهید آقاییپور همه را مجذوب میکرد
باقر باقری، بازنشسته وزارت دفاع که در برخی ماموریتهای خارج از کشور با شهید محمدرحیم آقاییپور، همنشین بوده است، درباره شیوه آشنایی خود با این شهید به نوید شاهد گفت: در سفری که در سال 1376 برای انجام ماموریت به کشور لیبی داشتیم، با آقای آقاییپور آشنا شدم. معمولا در ماه محرم مداحی میکنم و آقای آقاییپور به همین دلیل از من خواست که در هنگامی که به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در اسلوونی حضور داشت(1393)، به عنوان مداح در خدمتشان باشم.
وی افزود: بیشترین زمان در کشور اسلوونی با او همراه بودم. ماه محرم از صبح تا شب با هم بودیم. روحیات او را میشناختم. انسان بسیار منضبطی بود و بسیار به نماز، مناجات، توسلات، خصوصا محرم و زیارت عاشورا اهمیت میداد. فوقالعاده به روضه حضرت زهرا(س) علاقهمند بود و محزون میشد. در اسلوونی روحانی نداشتیم. او خودش به منبر میرفت و درباره عاشورا صحبت میکرد. محور صحبتهایش هم خودسازی و تزکیه نفس بود.
جوانان نباید تحت تاثیر ظواهر غرب شوند
این بازنشسته وزارت دفاع به رفت و آمد صمیمی و تنگاتنگ خانوادگی با شهید آقایی اشاره کرد و گفت: خانوادهاش را از نزدیک میشناختم. به هیچ وجه اهل پارتیبازی نبود. خیلی به مقام معظم رهبری علاقهمند بود و با توجه به تحصیلاتش در دانشگاه امام صادق(ع)، به شدت مورد علاقه زندهیاد مهدوی کنی بود. انسان خودساختهای بود. معتقد بود که وقتی از ایران برای تحصیل یا کار به کشورهای خارجی میرویم، نباید بمانیم. ظواهر آنجا نباید جوانان ایرانی را در آنجا ماندگار کند. باید علم آنها را آموخت و به کشور خدمت کرد.
وی اظهار کرد: شهید آقاییپور انسان بسیار کار درستی بود و من به ندرت مدیرانی چون او میبینم که تا این اندازه مقید به شغل و ایمانش باشد. گاهی که از صبح به دفتر او میرفتم، شاهد بودم که با تمام ملیتهایی که پایشان به نحوی به سفارت ایران باز میشد، رفتار خوبی داشت. شهید آقاییپور، انسانی مدیر، مدبر، بیغل و غش و نسبت به کشور خود دلسوز بود.
دغدغهاش کسب آبرو برای ایران بود
باقری با اشاره به حضورش در ماموریتی برای تعمیر و نگهداری هلیکوپتر در لیبی، گفت: در سال 1376 همراه با تیمی به لیبی سفر کردم. تیم ما کارهای خاصی میتوانست در تعمیر و نگهداری هلیکوپترهای کشور لیبی انجام دهد. شهیدآقاییپور نقش بسیار مهمی در ایجاد این ارتباط. با توصیههای او، افراد تیم ما به صورت فوق برنامه این کار را انجام میدادند. ما 45 روز در لیبی بودیم و شهید آقاییپور رفتار بسیار محترمانهای با ما داشت. کلامش بسیار تاثیرگذار بود. به ما میگفت شما که این راه را آمدهاید و حق ماموریت خود را نیز گرفتهاید، بسیار خوب است که با تعمیر هلیکوپترها، برای ایران آبرویی کسب کنید.
وی ادامه داد: شهید آقاییپور آنقدر محبت داشت که گروه ما را به منزلش دعوت کرد و همسرش برای پذیرایی از ما تدارک زیادی دید. اظهار محبت و صمیمیت میکرد و همیشه خود را در کارها دخیل میکرد تا به نتیجه مثبتی برسیم. با همگروهیهای من صحبت میکرد که بیش از ساعتهای مقرر بمانند تا برای کشور آبرو کسب کنیم و کشور سربلند شوند. هر از گاهی ما را به وزارت خارجه دعوت میکرد. وقتی میگفتیم از صنایع هلیکوپترسازی آمدیم، بسیار ما را مورد توجه قرار میداد. انسانی متواضع و بیآلایشی بود و همه جذب شخصیت او میشدند.
باقری درباره چگونگی مطلع شدن از شهادت آقاییپور در منا گفت: به خبر نداشتم که به مکه اعزام شد. هنگامی که مطلع شدم، بسیار دلم شور افتاد. بارها با او تماس گرفتم اما پاسخ نداد. با رفت و آمدی که به دفتر او داشتم، میدانستم تصمیم عزیمت به حج دارد اما هنگام رفتن با من خداحافظی نکرده بود. معمولا برای آنکه جویای احوالش شوم، با موبایلش تماس میگرفتم اما وقتی دیدم پاسخ نمیدهد، مجبور شدم با منزلش تماس بگیرم. از همسرش که احوال او را پرسیدم، دیدم ناگهان گریه کرد. در گفتو گو با او متوجه شهادتش شدم. به منزلشان رفتم و با خانواده او ابراز همدردی کردم.
برایش روضه حضرت زهرا(س) خواندم
وی ادامه داد: در مسجد الرسول(ص) «سعادتآباد» تهران برای او مراسمی گرفتند. چون میدانستم که علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) داشت، برایش در آن مسجد توسل حضرت زهرا(س) گرفتم. قبلا نوحهای را در لوبلیانا در نزد او خوانده بودم که بسیار پسندید. همان نوحه را هم در مراسم ختمش خواندم.
دوست و همکار شهید آقاییپور در پایان گفت: دوست دارم باقی همکاران
ایشان رفتار او را سرلوحه قرار دهند و در کشورهای خارجی تحت تاثیر آنها قرار
نگیرند. او همواره مراقب بود که خانوادهاش تحت تاثیر فرهنگ کشورهای بیگانه قرار
نگیرند. همواره فعالیتهای مذهبی داشتند.