پیروزی در گام اول مبارزه
مجموع این تظاهرات و اعلامیه ها، دولت را وادار به عقب نشینی کرد. اسدالله علم به آیت الله مرعشی نجفی و شریعتمداری تلگراف عقب نشینی زد. عقب نشینی علم از لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی، با شیطنت و سیاست ماکیاولی همراه بود.
صادق با صادق اسلامی و دیگر دوستانش خدمت آیت الله خمینی زانو زدند و شرح ما وقع تهران را بیان کرده، کسب تکلیف کردند.
- دولت تلگرافی زده که ما فعلا اجرای این قانون را متوقف می کنیم، قبول کنیم یا مبارزه را ادامه دهیم؟
شناخت عمیق از شیطنت علم توسط حاج آقا روح الله کشف و برملا شد. ایشان یک سخنرانی ایراد فرمود و گفت: «مصاحبه ای علم کرده که ما فعلا اجرایش را متوقف می کنیم. این قانون یک تصویب نامه است. تصویب شده، قانونی شده! علم حق ندارد یک قانون تصویب شده را متوقف کند! اون وقت پس فردا علم استعفا می کند، خوب دولت بعدی متوقف کند! اون وقت پس فردا علم استفعا می کند، خوب دولت بعدی می آید اجرا می کند و ما باید مبارزه را ادامه دهیم.»
صادق و دوستانش از آیت الله اجازه گرفتند؛ اجازه دهید که ما همین مطلب را به عنوان یک تظاهرات اعلام کنیم. دسته ای را بیفتد و راهپیمایی و این برنامه اعلام شود.
حاج آقا روح الله گفت: «بروید انجام دهید.»
اجازه ی حاج آقا روح الله جنب و جوش گروه شیعیان را دوچندان کرد. احمد قدیریان چوب تهیه کرد. پارچهع ها را خریدند و اسدالله لاجوردی روی پارچه ها را نوشت.
جرقه ی اولیه ی تظاهرات با جمعیت دو اتوبوس که از مسجد شیخ علی آمده بودند، زده شد. حرکت از صحن حضرت معصوممه شروع و به طرف منزل آیت الله خمینی رفتند. مردم کوچه و بازار و زائران به جمعیت پیوسته و تظاهرات عظیمی تشکیل شد. پایان اجتماع با سخنرانی و در منزل ایشان بود.
آپ
الله تمام حرف هایی را که صبح برای گروه مسجد شیخ علی گفته بود، به صورت مبسوط برای جمعیت بیان کرد.
در برگشت، پلیس که دنبال یافتن ماشین های شروع کننده ی تظاهرات بود، ماشین ها را نگه داشته و پرس و جو می کرد. پاسخ های سنجیده ی صادق، سرپرست این ماشین و آقای مصدقی چاپخانه دار- از ماشین دوم – به پلیس، باعث گمراهی آنها شد و گروه به سلامت به تهران رسید.
منبع: قطره ای از دریا/ خاطراتی از زندگی شهید حاج محمد صادق امانی/ جواد اسلامی/ 1394