شهدايي كه رتبه يك كنكور بودند
شنبه, ۰۴ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۰۸
شايد اين تصور غلط همچنان در اقشاري از جامعه وجود داشته باشد كه بسيج و بسيجيان را منحصر به امور نظامي ميداند و سهمي براي اين نهاد انقلابي در عرصههاي ديگر قائل نميشود.
به گزارش نوید شاهد به نقل از خبر آنلاین، غلامحسين بهبودي، شايد اين تصور غلط همچنان در اقشاري از جامعه
وجود داشته باشد كه بسيج و بسيجيان را منحصر به امور نظامي ميداند و سهمي
براي اين نهاد انقلابي در عرصههاي ديگر قائل نميشود. در صورتي كه تنها در
ميان شهداي دفاع مقدس به دو نخبه شهيد برميخوريم كه هر كدام رتبه يك
كنكور در رشتههاي انتخابي خود بودند. به مناسبت چهارمين روز از هفته بسيج
كه به عنوان بسيج، انديشهورزي و توليد علم نامگذاري شده است، مروري كوتاه
بر زندگي شهيدان محسن وزوايي و احمدرضا احدي خواهيم انداخت.
رتبه يك شيمي
محسن وزوايي متولد پنجم مرداد ماه 1339 در تهران بود. جواني خوش سيما و مذهبي كه در سال 55 به عنوان رتبه يك رشته شيمي وارد دانشگاه صنعتي شريف شد. وزوايي از انقلابيهاي شناخته شدهاي بود كه در تصرف دو پادگان مهم جمشيديه و عشرتآباد شهامت بسياري از خود نشان داد. وي بعد از انقلاب در زمره دانشجويان پيرو خط امام، در تسخير لانه جاسوسي نقش ايفا كرد و سخنگوي دانشجويان در ماجراي لانه جاسوسي بود.
محسن وزوايي كه بلافاصله پس از تشكيل سپاه به اين نهاد انقلابي پيوسته بود، به دنبال تجاوز عراق بعثي به ايران، داوطلبانه به جبهه غرب عزيمت كرد. با ورود او به اين منطقه، تحولي پديد آمد؛ به گونهاي كه در عملياتي پارتيزاني به عنوان فرمانده گردان، مسئوليت محور تنگ كورك تا حد فاصل تنگ حاجيان را برعهده گرفت و توانست به كمك همرزمانش ارتفاعات حساس و سوقالجيشي تنگ كورك را از تصرف دشمن آزاد كند.
در عملياتي ديگر كه ارديبهشت ماه 1360 طرحريزي شده بود، محسن وزوايي باز فرمانده گردان بود. در اين عمليات او با آنكه مجروح بود، توانست قابليت چشمگيري از خود به نمايش بگذارد و با اندك همرزمانش، 350 نفر از نيروهاي كماندويي دشمن را به اسارت بگيرد. محسن وزوايي، نقش فعالي در طراحي عمليات فتح بلنديهاي «بازي دراز» ايفا كرد و در همين نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال يافت. او در بيمارستان با وجود درد بسيار، ناله نميكرد و به يكي از پزشكان كه از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتي كرده بود گفت:«آقاي دكتر! من هر چه بيشتر درد ميكشم، بيشتر لذت ميبرم و احساس ميكنم از اين طريق به خداي خودم نزديك ميشوم.»
شهيد وزوايي به عنوان يك فرمانده نخبه، درطول جنگ تحميلي در عمليات متعددي با مسئوليتهاي گوناگون حضور داشت. در 20 آذر 1360 در عمليات مطلع الفجر فرمانده بود. در اسفند سال 1360 فرمانده گردان حبيببن مظاهر در تيپ تازه تأسيس محمد رسولاللّه(ص) شد و در عمليات فتحالمبين شركت كرد.
محسن وزوايي متولد پنجم مرداد ماه 1339 در تهران بود. جواني خوش سيما و مذهبي كه در سال 55 به عنوان رتبه يك رشته شيمي وارد دانشگاه صنعتي شريف شد. وزوايي از انقلابيهاي شناخته شدهاي بود كه در تصرف دو پادگان مهم جمشيديه و عشرتآباد شهامت بسياري از خود نشان داد. وي بعد از انقلاب در زمره دانشجويان پيرو خط امام، در تسخير لانه جاسوسي نقش ايفا كرد و سخنگوي دانشجويان در ماجراي لانه جاسوسي بود.
محسن وزوايي كه بلافاصله پس از تشكيل سپاه به اين نهاد انقلابي پيوسته بود، به دنبال تجاوز عراق بعثي به ايران، داوطلبانه به جبهه غرب عزيمت كرد. با ورود او به اين منطقه، تحولي پديد آمد؛ به گونهاي كه در عملياتي پارتيزاني به عنوان فرمانده گردان، مسئوليت محور تنگ كورك تا حد فاصل تنگ حاجيان را برعهده گرفت و توانست به كمك همرزمانش ارتفاعات حساس و سوقالجيشي تنگ كورك را از تصرف دشمن آزاد كند.
در عملياتي ديگر كه ارديبهشت ماه 1360 طرحريزي شده بود، محسن وزوايي باز فرمانده گردان بود. در اين عمليات او با آنكه مجروح بود، توانست قابليت چشمگيري از خود به نمايش بگذارد و با اندك همرزمانش، 350 نفر از نيروهاي كماندويي دشمن را به اسارت بگيرد. محسن وزوايي، نقش فعالي در طراحي عمليات فتح بلنديهاي «بازي دراز» ايفا كرد و در همين نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال يافت. او در بيمارستان با وجود درد بسيار، ناله نميكرد و به يكي از پزشكان كه از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتي كرده بود گفت:«آقاي دكتر! من هر چه بيشتر درد ميكشم، بيشتر لذت ميبرم و احساس ميكنم از اين طريق به خداي خودم نزديك ميشوم.»
شهيد وزوايي به عنوان يك فرمانده نخبه، درطول جنگ تحميلي در عمليات متعددي با مسئوليتهاي گوناگون حضور داشت. در 20 آذر 1360 در عمليات مطلع الفجر فرمانده بود. در اسفند سال 1360 فرمانده گردان حبيببن مظاهر در تيپ تازه تأسيس محمد رسولاللّه(ص) شد و در عمليات فتحالمبين شركت كرد.
محسن وزوايي
با تأسيس تيپ 10 سيدالشهدا، فرمانده اين تيپ شد كه براي اجراي بهتر عمليات
الي بيتالمقدس، اين تيپ با تيپ محمدرسول الله(ص) ادغام گرديد و محسن
وزوايي نيز فرماندهي محور اصلي را در عمليات برعهده گرفت. سرانجام در دهم
ارديبهشت ماه سال 1361 محسن وزوايي در 22 سالگي بر اثر اصابت گلوله و تركش
دشمن به شهادت رسيد.
رتبه يك تجربي
شهيد احمدرضا احدي در بيستوپنجم آبان ماه سال 1345 در شهرستان اهواز و در خانوادهاي مذهبي و سنتي به دنيا آمد. در شش سالگي وارد دبستان شد و مراحل تحصيل ابتدايي را با احراز رتبههاي اول طي كرد. دوره راهنمايي را هم با معدلهاي 19 و 20 گذراند. با شروع جنگ تحميلي همراه خانواده به زادگاه اجدادياش ملاير بازگشت و تحصيلات متوسطه را در رشته علوم تجربي در دبيرستان دكتر شريعتي پي گرفت و سرانجام در سال 63 موفق به كسب ديپلم شد.
احمدرضا در سال 64 در كنكور سراسري رتبه يك را در كل كشور و در همه رشتههاي انتخابي به دست آورد و در رشته پزشكي دانشگاه شهيد بهشتي تهران به ادامه تحصيل پرداخت. او كه از سال دوم دبيرستان، بر اثر روح كمال خواهش در جبهههاي جنگ و عمليات رمضان شركت كرده بود، بعد از قبولي در دانشگاه نيز باز به جبهه رفت و تا لحظه شهادت در جبههها حضور يافت.
شهيد احدي در استعداد و يادگيري كم نظير بود. به اين جهت در طول مدت تحصيل در دبستان، در دبيرستان و دانشگاه برجسته و سرآمد بود و نمرههاي عالي ميگرفت. چنانكه در سال آخر دبيرستان پس از شش ماه حضور در خط مقدم جبهههاي جنگ و بازگشت و شركت در امتحان نهايي به عنوان دانشآموز ممتاز شناخته شد.
شهيد احدي حتي براي بيان انديشههاي خود از فرمولهاي رياضي و مقولههاي علمي بهره ميبرد. افزون بر اين، گاه طرحها و نقاشيهايي ميكشيد. احمدرضا احدي سرانجام در شب دوازدهم اسفند ماه 1365 به شهادت رسيد.
شهيد احمدرضا احدي در بيستوپنجم آبان ماه سال 1345 در شهرستان اهواز و در خانوادهاي مذهبي و سنتي به دنيا آمد. در شش سالگي وارد دبستان شد و مراحل تحصيل ابتدايي را با احراز رتبههاي اول طي كرد. دوره راهنمايي را هم با معدلهاي 19 و 20 گذراند. با شروع جنگ تحميلي همراه خانواده به زادگاه اجدادياش ملاير بازگشت و تحصيلات متوسطه را در رشته علوم تجربي در دبيرستان دكتر شريعتي پي گرفت و سرانجام در سال 63 موفق به كسب ديپلم شد.
احمدرضا در سال 64 در كنكور سراسري رتبه يك را در كل كشور و در همه رشتههاي انتخابي به دست آورد و در رشته پزشكي دانشگاه شهيد بهشتي تهران به ادامه تحصيل پرداخت. او كه از سال دوم دبيرستان، بر اثر روح كمال خواهش در جبهههاي جنگ و عمليات رمضان شركت كرده بود، بعد از قبولي در دانشگاه نيز باز به جبهه رفت و تا لحظه شهادت در جبههها حضور يافت.
شهيد احدي در استعداد و يادگيري كم نظير بود. به اين جهت در طول مدت تحصيل در دبستان، در دبيرستان و دانشگاه برجسته و سرآمد بود و نمرههاي عالي ميگرفت. چنانكه در سال آخر دبيرستان پس از شش ماه حضور در خط مقدم جبهههاي جنگ و بازگشت و شركت در امتحان نهايي به عنوان دانشآموز ممتاز شناخته شد.
شهيد احدي حتي براي بيان انديشههاي خود از فرمولهاي رياضي و مقولههاي علمي بهره ميبرد. افزون بر اين، گاه طرحها و نقاشيهايي ميكشيد. احمدرضا احدي سرانجام در شب دوازدهم اسفند ماه 1365 به شهادت رسيد.
نظر شما