ز افلاک آمد به امداد ما؛ ولی عاقبت درد پهلو گرفت
دوشنبه, ۰۷ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۲۶
«محمدعلی قاسمزاده» از شاعران آئینی کشور قطعه شعری را در وصف حضرت فاطمه زهراء (س) سروده است.
جهان بی حضورش چه مستور بود
ز رخسارش آمد شعاعی ز نور
وگرنه زمین ظلمتی کور بود
درخشید و آغاز از او شد وجود
تمام ورا، ماورا هر چه بود
زمین زهره شده، زهره آمد پدید
عدم بود و ظلمت اگر او نبود
ز مهرش به دنیا نشان، مادری
هم آسیه پرورد هم هاجری
خدیجه ز لطفش شرفیاب شد
به احمد کفو بر خودش مادری
چنان جلوهگر شد در اعماق، او
که هر کس خدا را کند جستجو
امامت، ولایت و تربیتش
ز مجرای انوار او مو به مو
در این عمق زهرا شد و فاطمه
در افشان و از هر بدی فاصله
غذای ملائک همان نور او
هر آنکس که با اوست بی واهمه
چو کشتی در این عمق پهلو گرفت
و با خاکیان زمین خو گرفت
ز افلاک آمد به امداد ما
ولی عاقبت درد پهلو گرفت
کسی که مثالی ز خورشید بود
و لبخند چشمانش امید بود
شهابی شد و از دل آسمان
خموشید هرچند خورشید بود
انتهای پیام/
نظر شما