نکوداشت «حمید حسام» در حوزه هنری برگزار میشود
به گزارش نوید شاهد به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، بر اساس این گزارش، این ویژه برنامه از سوی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و در حوزه هنری برگزار خواهد شد.
«شب وصل» قرار است روز یکشنبه 13 اسفندماه از ساعت 18:30 در تهران، خیابان سمیه، حوزه هنری، تماشاخانه مهر برگزار شود.
* زندگینامه
حسام در سال 1340 در همدان متولد شد. وی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه تهران است. جوانی خود را در جبهه های نبرد سپری کرد و همین مسئله باعث شد تا دفاع مقدس رویکرد اصلی حمید حسام در نوشتن و خلق آثارش باشد. سردار حسام معاون ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، در زمینه نویسندگی نیز کارنامه قابل توجهی دارد. چهار کتاب حاصل دوران نویسندگی این مسئول فرهنگی است. در زمینه داستان کوتاه کتاب «دهلیز انتظار»، در بخش خاطره کتاب «غواصها بوی نعنا میدهند»، «دلیل» و در بخش رمان «راز نگین سرخ» مجموع فعالیتهای این نویسنده را تشکیل می دهند.
حمید حسام با کتاب «غواصها بوى نعنا مىدهند» که نوعى خاطره نگارى در حوزه ادبیات دفاع مقدس است، به جامعه ادبى معرفى شد. به دنبال آن داستان بلند «راز نگین سرخ» را در سال ۷۸ به دست چاپ سپرد. مجموعه داستان هاى کوتاه «دهلیز و انتظار» مدتى پس از انتشار به قلم اسماعیل اریب به انگلیسى ترجمه و منتشر شده است. اخیراً کتاب «مسیح رزم» را در ژانر خاطره نگارى منتشر کرد. ضمن اینکه اکنون مشغول بازنویسى خاطرات على چیتسازیان فرمانده شهید دوران دفاع مقدس و فرمانده اطلاعات - عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین است.
وی در هشت سال دفاع مقدس حضور فعالی داشته و اکنون یکی از جانبازان پرافتخار کشورمان محسوب میشود و مؤلف بیش از 14 عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس نظیر خاطرات شفاهی، داستان کوتاه و داستان با عناوینی همچون کتاب «وقتی مهتاب گم شد»، «آب هرگز نمیمیرد»، «غواصها بوی نعنا میدهند»، «فقط غلام حسین باش»، «راز نگین سرخ»، «دهلیز انتظار» و... است.
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوشلفظ باشد، روایتی عینی از واقعهای تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوشلفظ، که نامش را به دلیل نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته بودند، سالها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی، دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمانها میشود. همین انقلاب درونی باعث میشود در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی تغییر دهد و سرانجام زندگیاش هم تغییر کند. علی پانزده ساله در عنفوان جوانی با اصرار فراوان خود به جبهه اعزام میشود و آنجاست که درمییابد شهادت ارمغانی است که با ترک خود به دست میآید، اما گویی قرار است علی خوشلفظ با تنی مجروح و خسته زنده بماند؛ تا سالها بعد ماجرای وصل حدود هشتصد دوست و برادرش را برای ما روایت کند.
تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب:
بسم الله الرحمن الرحیم
بچههای همدان؛ بچههای صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بیادعا؛ یاران
حسین (علیهالسلام)؛ یاوران دین خدا و آنگاه مادران؛ مردآفرینان شجاع و
صبور و آنگاه فضای معنویت و معرفت؛ دلهای روشن، همتها و عزمهای راسخ؛
بصیرتها و دیدهای ماورائی. اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر
از سرچشمة این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذت
میکند و آتش شوق را در آن سرکشتر میسازد.
راوی، خود شهیدی زنده است. تنِ بهشدت آزردة او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد و الحمدلله ربّ العالمین نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربهدیدگان است. بر او و بر همة آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ انشاءالله. دربارة نگارش این کتاب، آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از اینهاست. مقدمة کتاب یک غزل به تمام معنی است. ۱۳۹۵/۱۰/۱۸
«دلیل» یکی دیگر از آثار حمید حسام است که امسال از سوی سوره مهر منتشر شد، نویسنده در این کتاب تلاش دارد تا وجوه مختلف شخصیتی شهید علی چیتسازیان را از زبان همراهان و همرزمان به مخاطب معرفی کند. در این کتاب، خاطراتی از خانواده و همرزمان شهید مانند شهید حسین همدانی، علیرضا رضایی مفرد، کریم محمدی، حسینعلی مرادی، رضا سلیمانی، محمد طهماسبیزاده، محمود حمیدزاده، علی خوشلفظ، اللهیار جعفری و... از جمله افرادی هستند که که خاطرات آنها در این کتاب نقل شده است.
در مقدمه این اثر آمده است: «دلیل» دفتر یادکرد و مرور خاطرات یکی از
نوابغ ناشناختة دفاع مقدس است. در این اثر، خاطرات از زبان راویان متعدد
روایت شده است، ولی ترتیب و توالی زمانی و بازآفرینی خاطرات در یک زنجیرة
روایی خواننده را به سمتی میبرد که با قوس زندگی شهید علی چیتسازیان، از
طفولیت تا شهادت، گام به گام همراه شود.
خاطرههای ذیل، بخشی از خاطراتی است که در این کتاب نقل شده است:
نذر کرده بودم
توی مجلس روضهخونی آقا امام علی(ع) نذر کردم که اگه این توراهیم پسر
باشه، اسمش رو بذارم علی. هفت ماه بعد از اینکه به دنیا اومد، تقویم سیزده
رجب، روز تولد آقا، رو نشون میداد.
چشمام پُرِ اشک شد. دستام رو گرفتم رو به آسمون و گفتم: «خدایا، به حکمتت شکر!»
نوبت گلوی تشنه حسین(ع)
قلاب آهنی رو انداخت روی یخ و کشید و اولین قالب یخ رو از دهانة تانکر
روونة آب کرد. یه نفر از توی صف جماعت معترض شد: «از کلة سحر تا حالا
وایستادم برای دو قالب یخ! مگه نوبتی نیست!؟»
علی گفت: «اول نوبت گلوی تشنه پسر فاطمه(ع)، بعد نوبت بقیه.»
با صاحب کارخونه یخ شرط کرده بود که شاگردی میکنه؛ خیلی هم دنبال مزد
نیست. اما اول یخِ تانکرِ نذری رو میده، بعد بقیه رو. خودش هم با خط
نهچندان خوبش روی تانکر نوشته بود: «سلام بر گلوی تشنه حسین(ع)».
گفتنی است از حمید حسام تاکنون آثاری همچون «عطر شببوها»، «وقتی مهتاب گم شد»، «آب هرگز نمیمیرد»، «دلیل» و... منتشر شده است.