کرامات شهیدان؛(54) سه خواهش
نوید شاهد، در يكى
از
روزهاى ماه محرم
به
زيارت
قبور
شهدا
در
قبرستان بهشت على مشرف
شدم.
از
جمله
در
كنار
قبر
بسيجى
و
فرمانده شهيد حميد محمود
نژاد كه
از
فرماندهان گردان بلال
لشكر
7 حضرت
ولیعصر)عج( بود چند دقيقه
اى
نشستم
و
فاتحه
اى
خواندم و برخاستم. شب در خواب شهيد
محمودنژاد را ديدم
كه
به
من
می گفت: فلانى
از تو
می خواهم سه كار
برايم
انجام
بدهى.
گفتم:
باشد.
گفت: اول اينكه به بچه هاى محله مان )محله على مالك دزفول( بگو كه امسال مجلس روضه امام حسين)ع( بگذارند. دوم سلام مرا به فلانى كه در فرماندارى كار میكند، برسان. سوم از قول من به فلانى بگو به زودى به تو مسؤوليت جديدى واگذار می کنند، محكم باش و اين مسؤوليت را قبول كن. صبح برخاستم و سه مطلب شهيد را دنبال كردم. در مورد اول، بچه هاى محله با تعجب گفتند: اتفاقاً امسال داريم روى اين قضيه بحث میكنيم كه روضه امام بگذاريم. در مورد برادرى كه قرار بود به او مسؤوليتى بدهند وقتى مراجعه كردم و مطلب شهيد را رساندم، بعد از چند روز به او مسؤوليت ادارى پيشنهاد كردند و تمامى ابعاد اين خواب از شهيد محقق شد.
راوی: دكتر محمدرضا سنگرى
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان(جلد اول)، غلامعلی رجائی 1389
نشر: شاهد