کرامات شهیدان؛(68) توسل به شهيد
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۲۳
يک ماه نگذشت که اين خانم به عروس من، همسر محمد مراجعه کرد و گفت من همان زني هستم که موقع دفن همسرتان از هوش رفتم...
نوید شاهد، فرزندم محمد شهيد سوم خانواده ماست که در عمليات خيبر در سال 62 شهيد شد و 14 سال مفقودالجسد بود. وقتي پس از 14 سال جسد را به پيشواي ورامين آوردند موقع دفن شهيد مشاهده کرديم حال خانم جواني که او را نمي شناختيم منقلب شد و از هوش رفت.
ديدن اين حالت براي ما عجيب بود. چگونه بدون نسبتي که با محمد دارد اين گونه ناراحت شده که بيهوشي به او دست داده است.
يک ماه نگذشت که اين خانم به عروس من، همسر محمد مراجعه کرد و گفت من همان زني هستم که موقع دفن همسرتان از هوش رفتم. علت بيهوشي من اين بود که پس از سال هاي زيادي که از ازدواج من گذشته بود و بچه دار نمي شدم در آن لحظه دفن به دل من الهام شد به اين شهيد متوسل شوم و از او حاجت بخواهم. تا به شهيد متوسل شدم در خودم حالتي احساس کردم که در نتيجه آن از هوش رفتم. الان هم آمده ام به شما بگويم به برکت توسل به شهيد شما و لطف خدا مشکل من برطرف شده و حامله شده ام.
ديدن اين حالت براي ما عجيب بود. چگونه بدون نسبتي که با محمد دارد اين گونه ناراحت شده که بيهوشي به او دست داده است.
يک ماه نگذشت که اين خانم به عروس من، همسر محمد مراجعه کرد و گفت من همان زني هستم که موقع دفن همسرتان از هوش رفتم. علت بيهوشي من اين بود که پس از سال هاي زيادي که از ازدواج من گذشته بود و بچه دار نمي شدم در آن لحظه دفن به دل من الهام شد به اين شهيد متوسل شوم و از او حاجت بخواهم. تا به شهيد متوسل شدم در خودم حالتي احساس کردم که در نتيجه آن از هوش رفتم. الان هم آمده ام به شما بگويم به برکت توسل به شهيد شما و لطف خدا مشکل من برطرف شده و حامله شده ام.
راوی: بتول جنيدي مادر شهيد محمد جنيدي
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان(جلد دوم)، غلامعلی رجائی 1389
نشر: شاهد
نظر شما